🔸 منم منم
مرحوم کَل احمد آقا میفرمودند:
" یک عمر به خیال خودمان مجاهده میکنیم؛ و از حلال و حرام زندگیمان میزنیم؛ امّا آخر الامر هرجا که مینشینیم، میگوییم که؛
«من» این کار را کردم،
«من» این صفت را کشتم،
«من» این عمل بد را کنار گذاشتم،
چهل سال، همهی بتها را میشکنیم، امّا غافلیم از این که عاقبت، تبر را بر دوش بت بزرگِ «من» گذاشتهایم؛ و هنوز هم نفهمیدیم که همهی این کارها، برای آن است که خودمان را از ما بگیرند.
آن زمانی که من از آدمی جدا شد، جانها خلاصی مییابد؛ و آنوقت است که میشود نَفَس تازهای کشید."
تا یک سر موی، از تو هستی باقی است
آیین دکّان خودپرستی باقی است
گفتی: بت پندار شکستیم، رَستم
آن بت که ز پندار برستی باقی است
"سعدی"
#حکایت
🕊 جـــــلوهِ جـــمــــال
🖇 https://eitaa.com/jelvejamal
#حکایت
#ادب
#قدرشناسی
🔸حکایت عروس و پسری که نماز نمیخواند
▫️مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت: تو توانستی در عرض سی روز پسرم را ملتزم به خواندن نمازهایش کنی؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم! و اشک در چشمانش جمع شد...
عروس جواب داد: مادرجان! داستان سنگ و گنج را شنیدهای؟
می گویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد، با پتکی سنگین 99 ضربه به پیکر سنگ وارد کرد و خسته شد. مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شدهای، بگذار من کمکت کنم...
مرد دوم تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست، اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند توجه هر دو را جلب کرد.
طلای زیادی زیر سنگ بود ! مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود گفت : من پیدایش کردم، کار من بود، پس مال من است! مرد گفت : چه میگویی من 99 ضربه زدم دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی! مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. مرد اول گفت : باید مقداری از طلا را به من بدهد، زیرا که من 99 ضربه زدم و سپس خسته شدم. و دومی گفت: همه ی طلا مال من است، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم.
قاضی گفت : مرد اول ن99 جزء آن طلا از آن اوست، و تو که یک ضربه زدی یک جزء آن از آن توست. اگر او 99 ضربه را نمیزد، ضربه صدم نمی توانست به تنهایی سنگ را بشکند.
و تو مادر جان سی سال در گوش فرزند خواندی که نماز بخواند بدون خستگی ... و اکنون من فقط ضربه آخر را زدم!
چه عروس خوشبیان و خوبی ، که نگذاشت مادر در خود بشکند و حق را تمام و کمال به صاحب حق داد. و نگفت : بله مادر من چنینم و چنانم، تو نتوانستی و من توانستم ...این گونه مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی ثمر نبوده است.
اخلاق اصیل و زیبا از انسان اصیل و با اخلاق سرچشمه میگیرد. جای بسی تفکر و تأمل دارد، کسانی که تلاش دیگران را حق خود میدانند کم نیستند، اما خداوند از مثقال ذرهها سوال خواهد كرد.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "کامل ترین مؤمنان از نظر ایمان کسی است كه اخلاقش نیكوتر باشد و خوشرویی دوستی و محبت را پایدار می کند"
#امر_بمعروف
🟢 بسمت خدا | #سیروسلوک
@s_solouk