eitaa logo
سید محمد تحویلدار (مداح)
179 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه رمصان 1400: بسم ‌الله الرحمن الرحیم صدایت می زنم یا قاضی الحاجات..،پنهانی صدایت می زنم با حال اندوه و پشیمانی صدایت می زنم یا ایُّهاالرحمن..،نگاهی کن نگاهی کن به حال و روز من..،این نابسامانی اگرچه من نمک‌گیری نمک‌نشناس هستم..،باز نیاوردی به رویم،راه دادی‌ام به مهمانی به تو رو می زنم با کوله باری از گناهانم به تو رو می زنم ای مهربان،رو برنگردانی! بگو درددِل خود را به غیر از تو به که گویم تویی که دردهایم را نگفته نیز می دانی پر و بالم به چنگ نفس سرکش سخت زنجیر است قفس تنگ و نفس گیر است..،وای از مرغ زندانی دلم لم یزرعِ اندوه‌خیزی از گناهان است ندیده تا به این لحظه به خود،یک قطره بارانی نماز و روزه های ناقصم بوی ریا دارد به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی حُسین گفتن بدونِ اشک را هرگز نمی خواهم مرا ای کاش با هر "یا حسین" گفتن بگریانی مگیر این نعمت چشم تر و آشفته‌حالی را وگرنه بنده ی خاطی ندارد راه جبرانی در آتش هم بیندازی..،بگویم:دوستت دارم دلت می آید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟ خدایا این گنه‌کار از عذاب قبر می ترسد از آن لحظات تنهایی،از آن ساعات ظلمان تو را جان علی موسی الرضا..،با من مدارا کن به حق بوسه ام بر مضجع شاه خراسانی دم افطار ها با کام تشنه روضه می چسبد بخوانی روضه ی ها‌ی تشنگیِ شاه عطشانی ▪️ ▪️ لبش ذکر خدا می گفت..،لعنت بر سنان مست لبش ذکر خدا می گفت..،وای از نیزه ی آنی صدای استخوان هایش تمام عرش را لرزاند به زیر سم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی رَبَّنا زبان عرض دعای مرا درست کنید نمی روم که مرا در دعا درست کنید رفیق‌ها همه دورم زدند و تنهایم شدم خراب حسابی، شما درست کنید خریدنی است بنای دلِ شکستهء من از این شکسته بنا، رَبَّنا درست کنید هوای کار مرا داشتید بی منّت همیشه کار مرا بی هوا درست کنید نشسته ام دم این در به عشق اهل سحر کنار سفره ز من هم گدا درست کنید به غربت علی و گریه بین نخلستان ز بنده، بنده‌ء خوب خدا درست کنید حساب هم بکشید از گناه من امشب ولی حساب مرا با رضا درست کنید اگر دوباره خطای مرا نبخشیدید دوباره یک سفرِ کربلا درست کنید اگر که کرببلا گوشه‌ء حرم هم نه... بناست عاشقتان را کجا درست کنید؟ فقط به حرمت گودال قتلگاه حسین مرا میان همین روضه‌ها درست کنید هنوز آن لب خشکیده آب می‌ خواهد که گفته پای سرش، سرصدا درست کنید! کمک کنید و تن پاره پارهء او را نه در کفن، وسط بوریا درست کنید رضا دین پرور الها! مبادا رهایم کنی مبادا که از خود جدایم کنی حقیر آمدم بر درِ خانه ات صدایت زدم تا صدایم کنی مرا نا امید از درِ خود مکن امیدم که حاجت روایم کنی رسیدم که با لطف و احسانِ خود به نورِ مبین آشنایم کنی الها،الها! پناهم بده (2) تو خطِ امان از گناهم بده(2) گرَم دیدی از من تو جرم و گنه که اغماضِ از هر خطایم کنی نگاهِ کرَم را تو از من مگیر که ترسم به ظلمت فنایم کنی محاله که با مهربانیِ خود گرفتارِ رنج و بلایم کنی الها،الها! پناهم بده (2) تو خطِ امان از گناهم بده(2) ز تو خواهم ای مهربان و غفور که این دردِ جان را دوایم کنی سرَم نذرِ عشقِ عزیزم حسین(ع) چنان در رهش جان فدایم کنی دعا کرده ام اینکه در اربعین مرا زائرِ کربلایم کنی مبادا تو از خود جدایم کنی در این غفلتِ تن رهایم کنی الها،الها! پناهم بده (2) تو خطِ امان از گناهم بده(2) آنکس که اول ماه دست مرا گرفته سی شب برای من در میخانه جا گرفته با یار وعده دارم هرشب همین حوالی شبهای ساکت من بوی خدا گرفته هرکس بد مرا گفت او خوبی مرا گفت پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته صدبار گم شدم من در کوچه های دنیا من کور بودم و او بهرم عصا گرفته ای دوست قدیمی من را که خاطرت هست من آن بدم که قلبم بوی خطا گرفته تنگ است دست سائل! خرجی ما ز باباست از دست مرتضی بود هرچه گدا گرفته حق میدهی به چشمم غیر از علی نبیند چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته برکت به اشکمان زد رحمت به حالمان زد زهرا برای عشاق دست دعا گرفته یکسال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است عابد عبادتش را از کربلا گرفته افطار سینه زن ها با گریه میشود باز نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته ای روزه دار تشنه! تشنه فقط حسین است جای فرات آن لب بر چکمه ها گرفته با قاتلش بگویید ذبح غریب زشت است پیش نگاه زهرا خنجر چرا گرفته 💣💣شااااهکار💣💣
هزاران بار استغفار کردم دوباره جرم خود تکرار کردم من آن کاهم که روی شانه‌ی خویش هزاران کوه عصیان بار کردم زبانم گفت من عبد تو هستم ولی با فعل خود انکار کردم تمام عمر گویی خواب بودم هوای نفس را بیدار کردم درِ جنت به روی خویش بستم ره دوزخ به خود هموار کردم مرا در اوج عزت آفریدی ولی افسوس! خود را خوار کردم به جای دوست با دشمن نشستم برای غیر، ترک یار کردم کجا کردم فرار از چنگ شیطان؟ کجا با نَفْسِ دون پیکار کردم؟ خدایا! عفو کن اکنون که من خود به جرم خویشتن اقرار کردم منم «میثم» که بستم با تو پیمان شکستم، باز استغفار کردم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دین با حضور ناب تو تکمیل می شود با تو بساط توطئه تعطیل می شود وای از فراق یار که تحمیل می شود اشکم برای آمدنت نیل می شود امسال هم بدون تو تحویل می شود نوروز انتظار شد و غصِّه بیشتر دردانه ی زمین و زمان صاحب الزّمان امّید قلب مادر سادات و شیعیان کعبه گرفته با هوس دیدنت زبان مانده به راه آمدنت چشم عاشقان یا حیدری بگو و دلم را بده تکان حیدر مدد بگو و بیا صاحبِ نظر در دولت تو عدل علی می کند ظهور حال و هوای فاطمیّه می شود صبور دست کریم تو به دلم می دهد شعور کرب و بلاست مقصد این کاروان نور تو می رسی که دم بزند جمعه از غرور تو می دهی به آه غریبانه ام اثر حسین ایمانی وقتی هلال ماه خدا آشکار شد ماه خدا، امام زمان روزه دار شد طوبای خیر و برکت شعبان به گل نشست قرآن شکوفه داد و زمان بهار شد ماه ضیافت است بیایید بندگان امروز سمت بنده خدا بیقرار شد فرمود مصطفی که در این ماه بندگی شیطان به دست حضرت رحمان مهار شد دست کریم، در رمضان عبد می خرد سی روز روزه ضامنت از دست نار شد خمس عشر، دعای ابوحمزه و سحر بنده چقدر محرم پروردگار شد با ذکر یاعلی و عظیم پس از نماز ذکر علی علی دلم بیشمار شد شکر خدا به سفره ی افطار شیعیان وقت غروب دست حسن نان بیار شد داغ حسین با عطش روزه گر گرفت عطشان شدیم، سینه ی ما داغدار شد لب تشنه بود از فرس افتاد و بعد از او زینب به روی ناقه ی عریان سوار شد امیر عظیمی رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم وقت آن است که با دست دعا در بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است به جگر زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی استاد حاج غلامرضا سازگار یا رب ز کرم درى به رویم بگشا راهى که در او نجات باشد بنما مستغنیم از هر دو جهان کن به کرم جز یاد تو هرچه هست بر از دل ما یا رب ز کرم حال دعا بخش مرا از حال دعا جرم و خطا بخش مرا تا امشب اگر مرا نیامرزیدى امشب به على مرتضى بخش مرا یا رب مددى که بى پناهیم همه اى بحر کرم غرق گناهیم همه اى باعث روسفیدى رو سیهان بر ما نظرى که رو سیاهیم همه یا رب تو به فضل خویش دلشادم کن گشتم ز گنه خراب آبادم کن بگریختم از درگه تو یک چندى بد کردم و بازگشتم آزادم کن یا رب مکن اندر صف محشر خجلم من کرده گناه و پیش خود منفعلم اندر دو جهان ببخش و رحمى بنما چون غیر تو امّید نباشد به دلم عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست در پیش عنایت تو یک برگ گیاست هرچند گناه ما کشتى کشتى است غم نیست که رحمت تو دریا دریاست ابوسعید ابی بسم ‌الله الرحمن الرحیم شکر خدا که دوره هجران سر آمده مولا کجاست؟بنده به این محضر آمده چه سفره ای خدا روی ما باز کرده است جایی نشسته ایم که پیغمبر آمده در باز بود، در نزده آمدم خدا امن یجیب؟نیمه شب مضطر آمده آن بنده ای که سر به هوا بود را نبین این بنده را ببین که چنین با سر آمده
يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت، به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آن‌که طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم، دمادم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه می‌کنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نمی‌برد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، می‌خرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه‌هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو؛ گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد ✍