eitaa logo
صالحین تنها مسیر
247 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7.6هزار ویدیو
289 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
#پرهیزگاری 🍃💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
💠✨💠 #مدیریت_زمان ۳ سلاام دوست عزیز☺️ خوبی؟ امروزم اومدم یکم سرت رو درد بیارم 😉🌷 خب اهمیت زمان ر
۴ سلام حالتون خوبه‌‌‌‌‌‌؟😊 خداروشکر در پست های قبلی راجع به ارزش زمان صحبت کردیم و لزوم مدیریت زمان رو هم بیان کردیم✅ امروزم قراره مطالب بیشتری رو پیرامون همین موضوع باهم بررسی کنیم😉 🔻ما در یک مکانی به اسم دنیا زندگی می کنیم و در طی این زندگی زمانی رو در دنیا میگذرونیم👌 حالا بنظرت ارزش کدوم یک از اینا بیشتره من میگم زمان با ارزشتره❗️ اخه ببین👀 زمان که تموم شه عمر ماهم تموم شده دیگه☹️ مکان که تموم نمیشه ولی ☺️ 🔴این ماییم که با تموم شدن زمانمون باید کوچ کنیم به دیار باقی ↪️ پس بقای مکان هم وابسته به بقای زمانه👌 دوست عزیز ما قراره یه حیات جاویدان در سرای آخرت داشته باشیم ✔️ 👈اونجا دیگه زمان معنی نداره 👌 ☑️اما لحظه لحظه این دنیا میتونه برای ما یه فرصت طلایی باشه برای آباد کردن آخرتمون↪️ هرچقدر بیشتر زمانمون رو در راه خدا و کارهای خدا پسند بزاریم اون دنیا هم بهمون عسل بیشتری میدن😋😄 عسل بساز برا خودت 😉 آخرته که بی نهایته وگرنه این دنیا محدوده، زمانی نداریم. وقت تنگه رفیق❌ یه روایت از مولا امیرالمونین براتون بگم بعد بریم رو ادامه بحث💢 مولا میفرمایند: ✨از علائم کرم یک مرد این است که گریه کند بر زمانی که از او گذشته است✨ 🔴پس ببین چقدر ارزش زمان بالاست که امیرالمونین (ع)گریه کردن بر گذشتن زمان رو از علائم کرامت و شخصیت میدونن.✅ حالا نه اینکه افسرده شی بشینی یه گوشه زل بزنی تو دیوار😕 ولی گریه کن برای عمر از دست رفته ت گریه کن که گریه براش سزاواره😞 یه کسی خدای نکرده فرزندش به رحمت خدا میره میگن گریه کن ولی نه اونقد که شکایت به تقدیر الهی باشه ❕اونجا ادم باید گریه کنه بهرحال انسانه عاطفه داره ولی نه زیادتر از حدش❌ ولی برای از دست رفتن زمانش هرچقدر بخوادمیتونه گریه کنه. اونجا مانعی نیست👌 زمانت رفت. تموم شد کاری نکردی⁉️ سر هیچی زمانت رفت⁉️ از دستش دادی ذخیره آخرتت نکردی⁉️ بشین گریه کن اینجا باید گریه کرد😢 ↩️یعنی زمان انقدر ارزشش بالاست که برای از دست دادنش هر چقدر بخوای میتونی گریه کنی✔️ زمانت رو تا حالا برای چه کاری گزاشتی ⁉️ تا اینجای عمرت چه مدت از زمانت فدای خدا شده⁉️ کجاها وقتت رو سر هیچی تلف کردی⁉️ می ارزید⁉️ التماس تفکر😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
#ملاقات_با_خدا 13 💕 تو آفریده شدی برای اینکه پیشِ خدا بری. تو برای خودِ خدا ساخته شدی .... 💝 خالق
15 🌹خداوند در قرآن میفرماید : ✨ای انسان! تو تلاش میکنی و سختی میکشی ، سختی کشیدنی به سمتِ پروردگارت ، تا به ملاقاتِ او برسی.... يٰا أَيُّهَا اَلْإِنْسٰانُ إِنَّكَ كٰادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاٰقِيهِ✨ 🔸سوره انشقاق/ آیه ۷ 👆در این آیه کریمه، خداوند متعال نفرموده:ای کسانی که ایمان آوردید🚫 🌷 بلکه فرموده ای انسان! "که هم شاملِ مومن میشه و هم شاملِ کافر" ✔️✔️ در واقع مسیرِ همه انسان ها چه مومن و چه کافر در نهایت به سمتِ ملاقات با خداست... -- خب حالا که این ملاقات برای همه هست ، ما چه کاری میتونیم انجام بدیم؟ 🌺✅ ما تنها کاری که باید بکنیم اینه که "رنج ها و سختی های خودمون رو طوری مدیریت کنیم که این ملاقات در بهترین حالتِ روحی ما انجام بشه" 🔷 در واقع ما میتونیم "سختی ها و رنج های بیخود و بی فایده رو تحمل نکنیم"👌 🌍 16 ⭕️ متاسفانه گاهی انسان رنج میکشه اما رنجِ بی فایده ! ⚠️رنجی که گاهی در کیفیتِ ملاقات ما با خداوند متعال هم اثرِ منفی داره....⚡️ 🚨مثلاً کسی که " ریا " میکنه ، سختی عبادت رو به جون میخره امّا در نهایت این سختی ها باعثِ بدتر شدنِ زندگیش خواهد شد..... ♨️📛♨️ 💕 ما همه سختی ها رو میکشیم برای "رسیدن به لذّتِ ملاقات با پروردگار عالم".... ⛔️ فقط "آدم های سیاه دل" هستن که نمیتونن به ملاقات با خدا فکر کنن... ✔️ وگرنه آدم یه ذره صفا داشته باشه به این میرسه که "فقط خدا میتونه پاسخِ انسان باشه...."😌 ✅🌺🌱➖💖 🌍 @IslamLifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
🔹 #او_را ... ۳۰ دم ظهر بود که با صدای زنگ گوشی چشامو باز کردم. یه شماره غریبه بود باصدای خش دار و خ
🔹 ... 33 رسیدم جلو در خونه عرشیا و زنگو زدم، یکم طول کشید تا درو باز کنه... با آسانسور رفتم بالا و دیدم در واحدش بازه. از جلوی در صداش زدم اما جواب نداد!! یکم ترسیدم اما آروم رفتم داخل، از راهرو کوتاه ورودی گذشتم و پیچیدم سمت راست که صدای دست زدن و جیغ و سوت ، باعث شد از ترس جیغ بزنم😨 عرشیا زود اومد طرفم و گفت -نترس عشششقم😉 خوش اومدی خانومم😍 با تعجب نگاهمو تو خونه چرخوندم، حدود ده،دوازده تا دختر و پسر اونجا بودن و خونه با بادکنک و شمع تزئین شده بود...🎈🎊🎉 یه کیک خوشگلم روی میز بود🎂 نگاهمو برگردوندم سمت عرشیا😳 -اینجا چه خبره؟؟ -هیچی خوشگلم... دوستامو جمع کردم تا بودن با عشقمو جشن بگیرم😉 -وای تو دیوونه ای عرشیا!! -میدونم دیوونه ی تو😉 یدفعه یکی از دوستاش گفت -بسه دیگه عرشیا😂 بعدا حسابی قربون صدقه هم میرید بذار با ما هم آشنا بشن عرشیا خندید و دستمو گرفت و برد دونه دونه دوستاشو بهم معرفی کرد. بعد از آشنایی با همه دور هم نشستیم و یکی هم مشغول بریدن کیک شد "محدثه افشاری" ❤️ 🔹 ... 34 دوستاش خیلی شوخ و بامزه بودن، موقع خوردن کیک کلی شوخی کردن و خندیدیم،☺️ یه ساعتی به صحبت و مسخره بازی گذشت تا اینکه عرشیا گفت -دیگه کافیه... خانومم عجله داره، بذارید برسیم به آخر برنامه که منم پیشش بدقول نشم😉 با لبخند ازش تشکر کردم، دستمو بوسید و گفت -نیم ساعت دیگه هم صبر کنی،تمومه بلند شد و علیرضا رو صدا کرد، علیرضا هم گیتارشو برداشت و نشست رو کاناپه ،کنار عرشیا دستای علیرضا شروع به رقصیدن روی گیتار کرد و لبای عرشیا... چشات، اوج آرامشه، نباشی قلب من، نفس نمی کشه صدات، برام نوازشه، صدات که می زنم، برای خواهشه برای خواهشه می خوام خواهش کنم ازت همه حواستو به من بدی فقط می خوام تصدقت بشم فرهاد تیشه زن تصورت بشم تصورت بشم اگه بارون بباره یه چندتا دونه چه حالی می شم خدا می دونه چه حال خوبی تو هردومونه چقدر می خوامت خدا می دونه چشات نقاشی خداست میخواستمت بری خدا همینو خواست هوا هوای عاشقاست زمین از این به بعد بهشت ما دوتاست بهشت ما دوتاست اگه بارونـ بباره یه چندتا دونه چه حالی می شم خدا می دونه چه حال خوبی تو هردومونه چقدر می خوامت خدا می دونه ..... نمیدونستم چه عکس العملی داشته باشم! مات عرشیا رو نگاه میکردم... فکرنمیکردم صدای به این قشنگی داشته باشه! آهنگ که تموم شد،با صدای دست زدن بقیه به خودم اومدم! عرشیا با لبخند نگام کرد و گفت تقدیم به تنها عشق زندگیم❣ چشمامو بستم و نفس عمیقی کشیدم با لبخند از عرشیا تشکر کردم و بعد از خداحافظی اومدم بیرون. "محدثه افشاری" ❤️ 🔹 ... 35 عرشیا واقعا سورپرایزم کرده بود! تا چنددقیقه فکرم مشغول بود! حتی حواسم از مهمونی فردا شب پرت شده بود، رسیدم به چهارراه و طبق معمول چراغ قرمز...🚦 همینجور که داشتم اطرافو نگاه میکردم،چشمم افتاد به همون دختر گل فروش! سریع شیشه رو دادم پایین! - دختر! دختر خانوم! بیا اینجا! بدون معطلی دوید سمت ماشین و گفت -عه سلام!شمایید!😅 باز میخواید گل بخرید؟؟ -آره میخرم اما یه شرط داره! -چه شرطی؟؟ -بیا سوار ماشین شو باهم یه دور بزنیم. -چی ؟سوار ماشین شما؟😳 نه من نمیتونم! -چرا؟؟مگه میخوام بخورمت؟؟ فقط میخوام یکم باهم صحبت کنیم! -نه خانوم نمیشه... من که شمارو نمیشناسم... -خیلی خب ،بریم پارک همین خیابون بغلی؟ فقط میخوام چنددقیقه باهم صحبت کنیم. -اممممم... چی بگم... باشه من میرم،شما هم خودت بیا! -خب بیا سوار ماشین شو دیگه😕 -نه ممنون،من میرم شما خودتون بیاید! راه افتاد و منم بعد سبز شدن چراغ پیچیدم تو خیابون و رفتم سمت پارک.🏞 تا برسه ماشینو پارک کردم و صبرکردم تا باهم بریم یه جا بشینیم. از دور که داشت میومد خوب نگاهش کردم. یه مانتو شلوار گشاد و چروک کرمی رنگ و یه کاپشن مشکی خیلی زشت و بدقواره تنش، و یه روسری نخودی رنگ سرش بود. چهره ی بانمکی داشت،☺️ معلوم بود از بس زیر آفتاب بوده اینجوری سیاه شده🙍♀ لبخند شیرینی رو لباش بود. باهم رفتیم تو یکی از آلاچیقا نشستیم، هنوز هوا سرد بود🌪 -ببخشید من باید زود برم،هنوز هیچی نفروختم! چیکارم داشتید؟ -اسمت چیه؟؟ -نگار😊اسم شما چیه؟ -من ترنمم عزیزم -چه اسم قشنگی😍 خیلی اسمتون نازه ترنم خانوم☺️ -ممنون،اسم تو هم قشنگه! -ممنون،میشه زودتر بگید چیکارم دارید؟ -خونتون کجاست؟چندتا خواهر برادر داری؟کلا میخوام راجع به زندگیت برام بگی! -برای چی اخه؟ -میخوام بدونم،لطفا بگو... -خونمون این طرفا نیست، فقط برای کار میایم اینجا! پنج تا بچه ایم،منم دختر دومم، داداش بزرگمم بیست سالشه و.... تو زندانه😞 اون سه تای دیگه هم از من کوچیکترن. مادرم مرده،بابامم معتاده و الان من نون آور خونه ام... دیگه چی میخوای بدونی؟؟ با دهن باز داشتم نگاش میکردم... -تو؟؟ درسم میخونی
صالحین تنها مسیر
🔹 #او_را ... ۳۰ دم ظهر بود که با صدای زنگ گوشی چشامو باز کردم. یه شماره غریبه بود باصدای خش دار و خ
؟؟ -تا سوم ابتدایی خوندم،بعدش بابام نذاشت برم و گفت باید کار کنی. داداشمم فرستاد سرکار،که معمورا گرفتنش😢 با تعجب داشتم نگاهش میکردم که گفت -چیه؟😠 چیشد؟ از بدبختیم تعجب کردی؟؟ فکر نمیکردی کسی تو دنیا باشه که مثل تو بی غم و غصه نباشه؟؟ منو آوردی اینجا که بیشتر بدبختیام بیاد جلو چشام؟؟😡 من باید برم! من مثل تو بیکار نیستم که بشینم فضولی یکی دیگه رو بکنم و به بدبختیاش بخندم... -ناراحت نشو! باور کن اینطور نیست! فقط خواستم چندتا سوال ازت بپرسم! -بفرما!فقط زود!باید برم! -تو چی تو زندگیت کم داری؟ فکر میکنی چی خوشبختت میکنه؟ -همون که تو زیاد داری😏 پول! -ولی من خوشبخت نیستم...😢 باور کن... -باشه باور کردم😡 تو چه میفهمی بدبختی یعنی چی... دیگه سراغ من نیا خانوم😡 تو همون برو به ماشین بازیت برس! قبل اینکه بخوام حرفی بزنم،اشکاش مثل سیل رو صورتش جاری شد و بدو بدو رفت.... "محدثه افشاری" ❤️✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلــ❤️ــ نوشــ✍ـــته خدای من💞 چگونه شکر نعمت هایت را به جای آورم حال آنکه من منم و تو تویی❣ من عبد ضعیف و گنهکارم که حتی رسم بندگی نمیدانم 😢 و تو خدای قدرتمند و منزه ای که مهربانی و کرمت طاقت از کف میبرد😍 چگونه میتوانم اظهار کنم که شکرت را به جای آورده ام حال آنکه من منم و تو تویی💞 پروردگارا خوف دارم از آن لحظه ای که تکبر و غرور قلبم را احاطه کند و من را غرق ظلمت🌑 سازد... وحشت دارم از آن دم که نیتم جز قربة الی الله باشد و به قربة الی النفس تمایل یابد😰 از تو میخواهم و تمنا دارم که تکبر را از من دور سازی و مرا در سرکوبی هوای نفس یاری رسانی که جز تو مرا پناهی نیست🙏🙏 الهــ🌙ـــۍ تمایلات پست و حیوانی را از قلبــ❤️ـــم برکن و شوق وصال خودت را در من فزونی بخش و آخرین سلاله ی پاک آفتاب امامت را بر اهل زمین ظاهر نما که این است سعادت راستین💞🍃 آمین یا رَبّ العالَمینِ بِحَقِ مُحَمَّدٍ و آلِهِ الطّاهِرین...💫 ✨به قلم :کنیز مولا✨ ❤️✨