دعای #مجیر❤️🍃 حاج مهدی سماواتی [ #ماه_مبارک_رمضان 🎋] ♥⃢ ☘

امشب دُعاۍ مُجیرهم بِه شوق تـو فریاد ميزند : تَعاليت یـا ڪريم ...💚 یا‌کریم‌اهل‌بیت💚 #میلاد_امام_حسن_مجتبی💖 برشما مبارڪباد🎊 #ماه_رمضان 💠

#قسمت_چهل_و_نه #ازدواج_صوری یه ربع بیست دقیقه ای طول کشید تا از شوک خارج بشم همش میرفتم تو فکر باخودم میگفتم یعنی اقا طلبیده منو بااین فکرا اشک مهمونه چشمام میشد😭 بعداز اون که از شوک خارج شدم محدثه (نورمحمدی)و جوجه (صادقی) دورم رو گرفتن و گفتن اون لحظه تو غش کردی عظیمی گوشیت برداشت گفت شوهرته اولش شوکه شدم ولی خودمو جمع کردم گفتم -بنده خدا خب نگران بوده فقط همین من اونو خیلی وقته میشناسم اصلا به ازدواج فکرنمیکنه تمام عشق فکرش دفاع از حرمه محدثه و جوجه: رفتی خونش عروسش شدی بهت میگم عشقش کجا بود -پاشید جمع کنید خودتونو سه چهارروز آخر سفر همش با اشکای من نگاهای نگران عظیمی ،محدثه و جوجه گذشت با قطار برگشتیم تمام راه برگشت سرم به شیشه چسبیده بودم اشک میریختم محدثه دستش رو گذاشت روی دستم گفت پریا میری خونه میری کربلا دیگه خوشبحالته مطمئن باش شهدا واسطه شدند -میترسم خانوادم نزارن محدثه :توکل کن به خدا و پیغمبر رسیدم خونه سلااااام(حالم عالی بود ولی میترسیدم) مامان_سلام به روی ماهت _باباکجاس؟؟ _توحیاط الان میاد عزیزم _میشه تا من وسایلمو بزارم هردوتون بشینید میخوام باهاتون صحبت کنم _باشه برو زود بیا همین که چمدون گذاشتم تو اتاقم سریع اومدم پیش مامان و بابا مامان چایی اورد _سلام باباجون☺️ _سلام دختر گلم سفرت بخیر زیارتت قبول😊😊😊 _ممنون -‌مامان کربلا بردم مامان :مبارکت باشه همزمان باذوق فنجون چای رو به دهنم نزدیک کردم که بابایهو گفت :من نمیذارم چایی پرید تو گلوم داشتم خفه میشدم اشکام جاری شد صدام لرزید چرابابا؟😭😭😭 بابا همنجور که داشت از جاش بلند میشد گفت:ازدواج کن برو _باباااااا😳😳😳 ┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈• ... 💞

#قسمت_پنجاه #ازدواج_صوری با حرف پدرم اشکام جاری شد ناخودآگاه دویدم تو اتاقم چادر مشکیم سرکردم مادرم با نگرانی گفت پریا کجا میری ؟ هق هقم بلندشد 😭😭 میرم مزار شهدا مامان:پریا پدرت خیر و صلاحت میخواد هیچی نگفتم تمام مسیر خونه تا مزارشهدا گریه کردم تا رسیدم به مزارشهدا همون ورودی روی پله نشستم هق هقم بلند شد چرا چرا بامن اینطوری میکنی آقا من چه گناهی به درگاهت کردم حسین زهرا از بچگی به عشقت سیاه پوشیدم از نوجوانی تو هئیتت کفشای عزادراتو جفت کردم منم دل دارم منم عشق حسین تو سینه دارم تو گوش من بعداز اذان نام حسین گفتن کام منو با تربت حسین باز کردن یهو سارا با پسر خواهرشوهرش (صادق عظیمی) روبروم دیدم سارا :چی شده پریا خودم انداختم تو بغل پریا پسرش بغل حسن آقا شوهرش بود حسن آقا و آقای عظیمی ازما دورشدن سارا:پریا نصف جونم کردی چی شده -سارا😭😭 سارا😭😭 بابا گفت کربلا به قصد ازدواج ┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈• ... 💞

#قسمت_پنجاه_و_یک #ازدواج_صوری سارا:خب ازدواج کن -سارا دیونه خب من قصد ازدواج ندارم بعدش حالا تا کربلای ما مگه کسی هست که با من ازدواج کنه سارا من نمیخوام بخدا ازدواج کنم 😭😭 سارا:پریا یه چیز بگم قاطی نمیکنی؟ -هوم سارا:پریا تو که خوب میدونی صادقم مثل تو فراری از ازدواجه -خب 🙄🙄 سارا:خواهرشوهرم، محمدآقا برای صادق شرط رضایت به دفاع از حرم براش ازدواج گذاشتن -من نفهمیم معنی این حرفارو سارا:بیاید باهم صوری ازدواج کنید 😊😊 -ها😳😳 سارا:ها مرگ ببین شما باهم ازدواج میکنید بعداز کربلای تو و اعزام سوریه ازهم جدا میشید -یاامام حسین یعنی تنها راه همینه 😔😔😔 سیاه شدن صفحه ازدواجمه سارا:فکراتو بکن بهم خبربده 😍😍 این ساراخل شده والا به خود امام حسین قسم قراره منو اون صادق بدبخت مطلقه بشیم این ذوق و شوق داره ✋✋خاک ✋✋خاک تو سرمن بااین دخترعمه داشتنم ازپس گریه کرده بودم سرم درحال انفجار بود ساعت ۹-۱۰شب که پاشدم با چشمای قرمز برم خونه هنوز چندقدمی برنداشته بودم که صدایی مانع حرکتم شد صدای آقای عظیمی بود عظیمی:خانم احمدی دیروقته اجازه بدید برسونمتون -آخه عظیمی:خواهرمن آخه واما و اگر نداریم لطفا بفرمایید آقای عظیمی میخواست ماشین روشن کنه مانع شدم ۷-۸دقیقه ای میرسیدیم وقتی رفتم داخل خونه باصدای گرفته و لرزانی به پدرم گفتم :تنها راه کربلا رفتن یعنی فقط ازدواجه ؟😔😔😔😢😢 بابادرحالیکه سعی میکرد ناراحتیش نشان نده گفت: بله ازدواجه به اتاق رفتم قرآن گرفتم دستم خدایا خودت کمکم کن قرآن باز کردم آیه ای اومد براین محتوا که خدا بهترین سرنوشتها برای بندگانش رقم زده است ┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈• ... 💞

#قسمت_پنجاه_و_‌دو #ازدواج_صوری گوشیم برداشتم با اشک چشم به سارا پیام دادم -سارالطفا با آقای عظیمی حرف بزن سارا:وای فدات بشم 😍😍 ممنونم گل من حوصله جواب دادنش نداشتم تخته شاسی کوچیک کنار تختمو برداشتم بغلش کردم اشکام از صورتم روی تابلو میرخت آقا چرا قرآن گفت بهترین سرنوشت خدایا این چه زیارتیه سرهمه کلاه میذارم میرم کربلا یاحسین زهرا خودت کمکم کن داشتم هق هق میکردم که گوشی لرزید پیام باز کردم سارابود متن پیام اینجوری بود سلام پریا آقاصادق گفت فردا ساعت ۶مزارباشی باهم حرفاتون بزنید 😍😍😍 باخودم گفت ذوق سارا قبول کردن سریع عظیمی مشکوکه شدید ┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈• ... 💞

#سلام_صبحگاهی امروز صبح از طرف تمام کسانی که دل های بیقرارشان، قرار نگرفت و شما را ندیده رفتند سلام می دهم السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ السلام علیک یا حسن ابن علی المجتبی(ع) #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#دعای_هر_روز_رمضان _ روز پانزدهم خدای من... در اين روز نصیبم گردان - طاعت فروتنان را - و سینه‌ام را برای انابه باز کن به حق امان بخشى‌ات " اى امانِ دلهاى ترسان" 💫

#تندخوانی_قرآن_کریم #جزئ_پانزدهم #هدیه_به_امام_حسن_مجتبی_علیه_ السلام

🌺سبک زندگی قرآنی :🌺 🍂 اسیر نفس نباشید. 🍂 🔶يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره/١٨٣) ⚡️ترجمه : اى كسانى كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما مقرّر گرديد، همانگونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد كه پرهيزگار شويد. 🍁مهمترین هدف روزه، رسیدن انسان به تقوی است. 🔴 تقوی یعنی قدرت بالای روح برای مراقبت و خودنگهداری. انسان باتقوی، دائم مراقب رفتارهای خویش است و بنابراین می تواند اعمال خود را کنترل نماید. 🌴در طول زمان روزه داری، انسان تمرین می کند که بتواند مراقب نفس خود بوده و آن را کنترل کند تا تحت فرمان عقل، عمل کند. ✅ بنابراین؛ انسانی که با وجود تشنگی و گرسنگی، و در دسترس بودن آب و غذا، می تواند نفس خود را مدیریت کند، وبه او اجازه خوردن ندهد، حتما در مواجهه با گناه نیز می تواند نفسش را مدیریت کرده و اسیر نفس نشود. ⭐️و این یعنی آزادی حقیقی! #سبک_زندگی_قرآنی

🌺نگاهی به دعای روز پانزدهم ماه رمضان :🌺 🍂 اَللَّـهُمَّ ارْزُقْني فيهِ طاعَةَ الْخاشِعينَ، وَاشْرَحْ فيهِ صَدْري بِاِنابَةِ الْمُخْبِتينَ، بِاَمانِكَ يا اَمانَ الْخآئِفينَ. 1⃣خدایا به من توفیق طاعت و فرمانبرداری از دستوراتت را عطا فرما بگونه ای که همچون خاشعان، با تواضع و پذیرش، اطاعت کنم نه با تکبر و اکراه. 2⃣خدایا توفیق تضرع و انابه ای همانند انابه خاکساران و خاضعان درگاهت عطا کن تا در تو فانی شده و خودم را فراموش کنم و آنگاه به شرح صدر و وسعت وجودی برسم. ☘خدایا با اجابت این دعاها مرا به امنیت خاطر برسان، 🍃به حق امان دادنت ای ایمنی بخش خائفان. 🍃 #دعای_روزهای_ماه_رمضان

نماز امام حسن مجتبی(ع)دوتا دو رکعتی ،که در هر رکعت بعد از حمد25 بار قل هوا... رو بخونید.بعداز نماز 118صلوات هدیه کنید به امام حسن(ع)،امام حسن مجتبی خیلی غریبه تا میتونید پخش کنید.ان شاا... حاجت روا شید.🙏🏻🙏🏻🙏🏻 محتاج دعای خیرتون هستم🌸🌸🌸

ماه میهمانی خدا که به نیمه می‌رسد، درگاه کرامت دیگری بر اهل زمین باز می‌شود و با قدوم نخستین شکوفه از گلستان امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) حجت دیگری بر ضمیر دل عاشقان می‌تابد. آری چشمان منتظر حضرت علی(ع) و قلب بی‌قرار زهرایش بی‌تاب به آغوش کشیدن فرزندی است که «کریم اهل بیت» خواهد شد و تصویرگر صلابت «حیدر». امروز گویی رمضان با همیشه برای امام علی(ع) فرق دارد چرا که با نگاه به چشمان حسن و بوسه بر قرص صورتش، افطار می‌کند. آری مولود امروز امام حسن(ع) است، او که فرمود: «گرامی‌ترین و باشخصیت‌ترین افراد، کسی است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک کند.»[1] دعای روز 15 ماه رمضان دعای مجیر زیارت ائمه بقیع(ع) او که در صبر و زهد و پارسایی بی بدیل است فرمود: شکیبایی، زینت شخص، وفای به عهد، نشانه جوان مردی، و عجله و شتاب زدگی [در کارها بدون اندیشه] دلیل بی‌خردی است.[2] بی‌تردید حَسَن، آینه حُسن خداوندی بر چهره زمین است تا هردم تصویرگر مهر و کَرَم و بخشندگی‌اش باشد، پس بی‌دلیل نیست که بگوییم تا خدا هست و خدایی می‌کند؛ مجتبی مشکل‌گشایی می‌کند. او میوه دل حضرت زهرا(س) و سلاله پاک حضرت محمد(ص) است که به یمن قدومش جهانی را وامدار نگاه کریمانه‌اش کرده است. سلام بر تو، ای حُسن عالمتاب سلام ای آیه مظلوم، ای غم مظلوم سلام ای دومین خورشید، ای روشن‌ترین امید سالروز ولادت امام حسن مجتبی(ع) بر همگان مبارک

اوج قله تقدیر ۱ 🌕

#اوج_قله_تقدیر ۱ #آیت‌الله_حسن‌زاده_آملی #استاد_شجاعی 💢 محال است کسی قدرِ شبهای قدر را درک کند، و محال است به اوج قله‌ی تقدیر دست یابد؛ مگر آنکه به کشفِ یک فرمول، قبل از شبهای قدر رسیده باشد! ☜ فرمولی که ؛ قدم اول تمام قدرتها و پرش‌ها در سلوکِ انسانی است ❗️

🎥 #نماهنگ | حیدر حیدر چشمان تو روشن 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعـی 🌸 ویـژه ولادت #امام‌_حسن (ع)