✍رسول خدا (ص) میفرمایند:
خانه اى ڪه درآن قرآن زیاد خوانده شود،خيرش زیاد گرددو بہ اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانيان بدرخشد چنان كه ستارگان آسمان براے زمينيان مےدرخشند
📚كافى،ج۲،ص۶۱۰
🌸 امام علی ( ع)
🍀دنيا دست به دست مى گردد؛ پس، به آرامى تمام در طلب روزى، بهره خود را از آن بطلب تا آن كه نوبت تو فرا رسد.
🌹«الدُّنيا دُوَلٌ، فَاطلُب حَظَّكَ مِنها بِأَجمَلِ الطَّلَبِ حَتّى تَأتِيَكَ دَولَتُكَ»
📚غررالحکم حدیث۱۹۳۱
ولادت پربرکت امام رافت و مهربانی حضرت رضا علیه السلام بر امام زمان و همه محبین مبارک باد.
🔘 خدا چه کسانی را از گناه حفظ میکند؟
🔻 #گناه_و_توبه (ج۲۶)-۲ (پایانی)
🔸 کسی که اهل برنامه باشد، وقتی برنامهاش بههم میریزد یا خلاف برنامه عمل میکند، بهلحاظ روحی بههم میریزد. کسی که اهلمنفعتطلبی و رسیدن به منافع عالی باشد، وقتی خلاف منافع عالیِ خودش عمل میکند، بهلحاظ روحی بههم میریزد.
🔸 همچنین کسی که بهعنوان «عبد» فرمان خدا را اطاعت کرده و کمکم یک رابطه و عُلقهای بین او و خدا پدید آمده، وقتی خطا میکند و فرمان خدا را اجرا نمیکند، یک بههمریختگی، دلشکستگی و انکساری پیدا میکند که این وضعیت را آدمهای معمولی که بهخدا معتقدند، در اثر نافرمانی خدا پیدا نمیکنند.
🔸 کسی که رابطهاش با خدا، رابطۀ عبد و مولا باشد، وقتی دچار خطا و گناه میشود، از نظر روحی واقعاً بههم میریزد؛ چون فرمان خدا پیش او خیلی حرمت دارد. این احساس گنهکاری و شرمندگیِ عبد پیش مولا، فقط در اثر اطاعت از فرمان خدا و فرمان ولیّ خدا پدید میآید.
🔸 وقتی یک مؤمن-بهدلایل فوق- در اثر گناه و خطا، خیلی دچار بههمریختگیِ روحی شود، خدا مراقبت میکند که این بندهاش گناه نکند چون میداند که او واقعاً بههم میریزد. طبق روایت، خدا وقتی ببیند که بندهاش دوست دارد گناه نکند و نیِتش این است، او را در حدّ عصمت، از گناه محافظت میکند. (اعلامالدین/ص۳۰۱)
🔸 این بندگان خدا، شادیشان به این است که خطا نکنند؛ اینها خودشان را لبۀ پرتگاه جهنم میبینند لذا حسِ پرهیز از گناه در اینها خیلی شدید است و مراقب هستند که وضع روحیشان در اثر گناه و نافرمانی خدا بههم نریزد.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۰۳.۱۳
🌸باید غبار صحن تو را توتیا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
🌸هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
🌸«هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
🌸هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و
رفت او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند
🌸از آن حریم قدسیات آقای مهربان!
«آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنند»
🌸🎊میلاد شمسالشموس
💖سلطان خراسان
💖علی ابن موسی الرضا (ع)
🌸🎊 #پیشاپیش_عیدتون_مبارک_باد
صالحین تنها مسیر
24 فصل سوم خشت اول هیچوقت اون شب رو یادم نمیره...😔 دقیقا مهر ماه سال 1393 بود که از شدت سر درد د
26
فصل سوم
خشت اول
و آینه اتاقم رو از دیوار کندم و یه جا نشستم و به خودم تو آینه نگاه میکردم...
میرفتم تو باغچه خونمون و خاک هارو میزدم کنار و به بوته ها و دونه ها و مورچه ها نگاه میکردم...
میرفتم به آسمون نگاه میکردم...
یا وقتی میوه میخوردم بدون اینکه بخورمش بالای ده دقیقه بهش خیره میشدم و نگاش میکردم...
دقیقا آغاز بیداری من از همین لحظه بود...
هر چیزی میخواستم بخورم بهش نگاه میکردم...
هر آبی که میخوردم بهش فکر میکردم...
بعضی وقتا گریه میکردم و میوه
میخوردم...
آخه کم کم داشتم متوجه میشدم همه چیو...
سورة النحل آیه 12
خدا شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان خدا مسخر شمایند؛ در این،
نشانه هایی است )از عظمت خدا،( براي گروهی که عقل خود را به کار میگیرند ...
داشتم میفهمیدم یه نظمی در کاره ...
هرگز امکان نداره این دنیا بی صاحب باشه و ما خالقی نداشته باشیم...
این چیزا عین روز برام شفاف شده بود...
یه شب تموم میوه ها و تموم سبزیجات رو آوردم تو اتاقم و بو میکردم و بهشون نگاه میکردم و باهاشون صحبت میکردم...
دقیقا یادمه اون شب رو...
اون شب همش به خودم میگفتم ....
#داداش_رضا
#رمان_آرامش
27
فصل سوم
خشت اول
میگفتم ...رضا ؟
اینا از کجا اومده...
اینا رو کی درست کرده...
اینا از کجا میاد...
این درخت از کجا میفهمه باید چی بار
بده...
بالای چند ساعت به این چیزا فکر میکردم...
به دستای خودم نگاه میکردم و میگفتم:
اینا از کجا اومده...
اینارو کی درست کرده...
دیگه اصلا کارم شده بود گریه کردن...
انگاری گمشده پیدا کرده بودم...
گریه هام از روی شوق بود...
هنوز گریه هام یادمه...
اون شب همش به دستام نگاه میکردم و میگفتم : خدایا ؟ اینارو تو طراحی کردی ؟
این ناخن ...این چشم...این مژه ها...
اینا کار تو بود خدا ؟
دیگه یعنی عین روز برام شفاف و مشخص بود که یه خدایی هست که داره هدایتم میکنه و این جهان رو آفریده و خالق منه...
👈من از نظم و چیزایی که خدا آفریده ..پی به وجود خدا بردم...
بعد ها که رو عیب های خودم کار کردم و خودمو از یه سری از عادت های غلط پاک کردم بهتر تونستم بفهمم خدایی هست...
چون هر چقدر رو عیبات کار میکنی خالص تر میشی ...
بهتر میتونی خدارو حسش کنی...
بعدشم نشستم کمک های خدارو تو زندگیم به یاد آوردم ...
به هر حال همه ماها بارها تو زندگیمون به گرفتاری بر خوردیم و از یه حسی درخواست کمک کردیم
و اون به ما پاسخ میداد...
مطمئنم بارها این اتفاق تو زندگیت افتاده...
این حس همون خداست...
ببین؟
❤️خدا در هر لحظه حواسش به همه هست و داره هدایتشون میکنه...
#داداش_رضا
#رمان_آرامش