#یا_انیس_النفوس 💔
#ازڪربلا رسیدم و دلتنگ مشهدم
در سر هواے مرقدِ مستانہ،جالب اسٺ
در روضہاٺ صداے #عطش مےرسد بہ گوش
حال و هواے عاشق دیوانہ،جالب اسٺ
❤️💚
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 #_تصویری
💐🎙 حجت الاسلام #حسینی_قزوینی
🍃🔻 موضوع 🔻🍃
💠 عملی که باعث می شود امام رضا(ع) به دیدار انسان بیایند
#پیشنهادویژه_دانلود👌
═══✼🍃🌹🍃✼══
25.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 اطلاعنگاشت متحرک | کجای کار اقتصاد میلنگد؟
🔻 رهبر انقلاب: #رونق_تولید نیازمند چهار نهاده است: «نیروی انسانی»، «سرمایه»، «فناوری» و «مدیریت اقتصادی». نیروی انسانی ایرانی انصافاً بینظیر است؛ نقدینگی موجود در کشور و پیشرفت فناوری در بسیاری از زمینهها قابل قبول است اما در "مدیریت اقتصادی" با وجود تلاشهای قابل تقدیر، باید با حساسیت بیشتر برنامهریزی و عمل کرد. ۱۳۹۸/۰۵/۳۰
صالحین تنها مسیر
@saLhintanhamasir
💚🏴
قطعه ای از بهشت، باید هم این گونه باشد.
و مگر می شود قطعه ای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!
آنجا همیشه شلوغ است و چه زیباست که این حالت توفانی همیشه در سیطره ای عرفانی است. وقتی که می رسی و روبه روی ضریح می ایستی؛
حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست؛
سلام که بدهی، حس می کنی آنجا وطن توست.
تنها کافی است بگویی «اَلسَّلٰامُ عَلَیک یٰا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضٰا الْمُرْتَضٰی».
فرا رسیدن آخر ماه صفر و شهادت شاه خراسان، امام رضا (ع) بر شیفتگان و دلدادگان آن حضرت تسلیت باد.
@saLhintanhamasir
🏴🏴🏴🏴
آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند. فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند.
اباصلت می گویدخدمت اقا بودم به من فرمود اباصلت،منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا بر سر افکنده ام دیگر با من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند
بدان هدف شان را به نتیجه رسانده اند. اباصلت می گویدآقا رفت من هم چشم به در گشودم.
خدا کند آقا عبا به سر نیفکنده باشد اما یک وقت دیدم در باز شد امام عبا را به سرافکنده از خانه ی مأمون بیرون آمد نمی دانم چه شده بود
اما بعد از هر چند قدمی یک لحظه می نشست یک لحظه بلند می شد اباصلت جگرم پاره پاره شد
این سم چه کرد با بدن آقا؟!
حضرت داخل منزل شد در را بستم. آقا سئوال کرد خدمتکارها غذا خورده اند؟! گفتم نه یابن رسول الله، با این حالی که شما دارید مگر می شود غذا خورد. فرمود بروید سفره بیندازید همه را خبر کنید.
اباصلت می گوید سفره انداختیم، خدمت کارها و غلام ها سر سفره نشستند،زیر بغل های امام رضا را گرفتند و آوردند.
از یک یک آن ها حالشان را پرسید. سفره را برچیدیم و خدمتکارها رفتند لحظه ای بعد دیدم آقا ضعف کرد
فرش ها را کنار زد و شکم را به زمین چسباند یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلیم مثل مار گزیده به خود می پیچد، دائماً به در نگاه می کرد و انتظار می کشید.
یه وقت دیدم سرش روی زانوی جواد الائمه است،از مدینه آمده بود. خودش به آن شخص فرمود: من دارم می روم سر بابام را به دامن بگیرم، و ودایع امامت را تحویل بگیرم.
آقا جواد الائمه علیه السلام از مدینه با طی الارض خودش را کنار بدن بابا رساند.
اما دل ها بسوزد برای آقا امام سجاد که نتوانست از خیمه ها بیاید. مگر از خیمه ها چه قدر راه بود که امام سجاد نتوانست سر بابا را به دامن بگیرد؟
فرمود امام رضا علیه السلام: یَا ابْنَ شَبِیبٍ: إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ. اى پسر شبیب! اگر خواستی براى چیزى گریه کنى براى امام حسین (ع) گریه کن!.. یعنی شب شهادت من ِ امام رضا هم بگو:حسین…
حضرت معصومه خیلی آرزو داشت بیاد بالای بدن برادر، باید بگیم:بی بی خوشبحالت نرسیدی،حداقل یه قدم از زینب عقب تری، هر چند اگه می رسیدی خراسان کجا،کربلا کجا،آخه اینجا که دیگه سر داداشت رو نیزه نمی دیدی.
امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه
عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین….
❤️🏴❤️🏴❤️🏴