صالحین تنها مسیر
قسمت دوازدهم « خریدار عشق» وارد پاساژ شدم و شماره جواد و گرفتم - داداش کجایین جواد: بهار جان من
قسمت سیزدهم
« خریدار عشق »
اثری از احمدی نبود
وارد شدم یه دفعه یه خانم پرسید
& ببخشید کاری داشتین
- میخواستم ببینم اینجا چه کارایی انجام میدین ؟
& خوب تدریس دیگه!
- چه درسایی؟
&فیزیک،ریاضی، ....
- خوب منم میتونم بیام تدریس کنم؟
&چی؟
- همه چی، م ریاضی ، فیزیک، ادبیات ،هنر همه چی،؟
& دانشجو هستین؟
- بله
& اتفاقا یه مدرس واسه ریاضی پایه متوسطه نیاز داریم ،این فرمو پر کنین برین داخل اون اتاق ،با مدیر آموزشگاه صحبت کنین
- چشم
بعد از پر کردن فرم ،رفتم سمت در اتاق مدیریت
در زدم و وارد شدم
( یه مرد جوون،سی و هفت ،هشت ،ساله به نظر میرسید)
- سلام
& سلام ،بفرمایید
- گفتن که نیاز به یه نفر دارین که تدریس ریاضی کنه
& شما مدرکتون چیه؟
- دارم واسه کارشناسی میخونم رشته ام حسابداریه
& خوبه ،چرا میخواین تدریس کنین
( نمیدونستم چی بگم): به پولش نیاز دارم
& باشه ،از فردا به مدت یه هفته میتونین تدریس کنین اگه راضی بودیم با هم قرار داد میبندیم
- چشم
& فرمو بدین به من
- بفرمایید
نگاهی به فرم کرد
& خوب ، خانم صادقی ،به سلامت
- خیلی ممنون ،با اجازه
در و باز کردم ،یه نگاهی به بیرون انداختم و رفتم ،بدو بدو رفتم سمت ماشین
سوار شدم
واااییی دستی دستی چه گندی زدم من 🤦♀
این چه کاره احمقانه ای بود کردم
اگه بابا اجازه نده چی ؟ جواد و بگوو اینو چیکارش کنم
یه دفعه احمدی اومد بیرون
- یعنی همش تقصیر توعه.....
خواستم دیگه برگردم که باز یه چیزی وسوسه ام میکرد که دنبالش برم
گوشیم زنگ خورد
جواد بود ساعت و نگاه کردم وااای ساعت یه ربع به سه بود
- جانم داداش
جواد: کجایی بهار
- دارم میام
جواد: باشه زود بیا
- چشم
دنبال احمدی رفتم ،بعد از مدتی رسید به یه خونه ،در خونه رو باز کرد و وارد خونه شد ،متوجه شدم اینجا خونشه
بعدش حرکت کردم سمت بازار
جوادم هی زنگ میزد ،دیگه از ترس جوابشو نمیدادم
بعد از کلی چرخیدن، یه لباس پیدا کردم مناسب جشن
حساب کردم و سوار ماشین شدم که به گوشیم نگاه کردم ۱۰ تماس از جواد با یه پیام
پیامو باز کردم نوشته بود: دختر لااقل بگو زنده ای خیالم راحت بشه ،ماشینم نیاز ندارم خانم محمدی اومده دنبالم دارم میرم
یه لبخندی زدمو براش نوشتم
الهی قربونت برم،کارم طول کشید ،دارم میرم خونه شرمنده
تا برسم خونه هوا تاریک شده بود
ماشین و گذاشتم پارکینگ و رفتم تو خونه
مامان: معلوم هست کجایی؟
- خوب خونم😁
مامان:بیچاره جواد از خجالت آب شد که زهرا اومده دنبالش
- وااا مامان،زنشه هااا، اگه اون نیاد کی بیاد دختر همسایه😅
مامان: برو نمک نریز دختر
- چشم
قسمت چهاردهم
« خریدار عشق»
سویچ ماشین و گذاشتم رو میز اتاق جواد
خودمم رفتم تو اتاقم ،خیلی خسته بودم
لباسمو عوض کردم، اول رفتم نمازمو خوندم تا قضا نشه
بعد صدای در خونه رو شنیدم
سجاده مو جمع کردم ،رفتم پایین
بابا اومده بود
- سلام بابایی
بابا: سلام دخترم
بعد نیم ساعت جواد اومد ،با دیدن جواد از خجالت صورتم سرخ شده بود
سر سفره شام یاد موسسه افتادم
- بابا جون ،میشه من برم تدریس خصوصی؟
بابا: چرا میخوای بری؟
- خوب دوست دارن مستقل بشم یه کم
جواد: خوب پول میخوای بگو بهت بدیم ،سرکار چرا میخوای بری؟
- داداشی الان شما هم بعد ازدواج نمیزارین زهرا جون بره سرکار؟
جواد: این موضوعش فرق میکنه! تو درسات تمام بشه ،خودم میبرمت یه جای خوب کار کنی خوبه؟
- اما من دلم میخواد الان یه کاری کنم، تازه میخوام درس بدم کاره بدی که نمیکنم
بابا: بهار جان ، آدرسشو بده جواد بره ببینه اگه جایه خوبی بود برو
- چشم ،دستتون درد نکنه
روی تختم دراز کشیده بودمو به اتفاق های امروز فکر میکردم
نمیدونم چرا حس بدی ندارم
نمیدونم چرا رفتم و خواستم اونجا درس بدم
نمیدونم چرا دلم میخواد این مرد و بیشتر بشناسم
نمیدونم چرا این پسربا همه ی پسرای دیگه فرق داره
اینقدر تو ذهنم خیال بافتم که خوابم برد
جواد: بهار ، تنبل خانم، پاشو دیگه لنگه ظهره
- داداشی بزار یه کم بخوابم امروز جمعه هااا😩
جواد: مثل اینکه امروز عقده خان داداشت هم هستااا
- ( چشمام مثل بابا قوری باز شد) ای وااای یادم رفته بود ،بدبختی هات از امشب شروع میشه😂
جواد: بدبختی اره!؟
یه دفعه یه لیوان آب ریخت رو صورتم
منم جیغ میکشیدم
جواد : خوب میگفتی!😄
- خیلی لوسی، تلافی میکنم 😡
جواد رفت و من حرص میخوردم از کارش
﷽
☑️ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.
آیه ۶۴ سوره آل عمران
بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد. هرگاه از این دعوت سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم!
#اخلاق_نیک
💥اگر ما #توقع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است،
💥و طبیعتا از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده نداشته باشیم،
💥 بدین گونه خودمان راحتتر و آرامتر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت.
#سلام_امام_زمانم
🔹السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ...
🔸سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی.
🔸بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده!
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
✅♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
توصیه اصلی و قطعی امام خامنه ای به نیروهای جبهه انقلاب
#سلامتی_فرمانده_صلوات
جان آقام (عج)
بخوان دعای فرج رادعااثردارد
دعاکبوترعشق است وبال وپردارد
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
❤️برای سلامتی آقا❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
💖دعای فرج💖
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
1_1719273840.mp3
4.09M
♻️ در خلوت بشنوید
لحظاتی از طنین ملکوتی حرفهای دلی سیدالشهدای اهل قلم #شهید_سید_مرتضی_آوینی
این روزها بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند توجه به حق و التجاء به خالق بی همتاییم.
دلنشین و امید بخش برای سالکان طریق بندگی که با عقل معاد به جنگ عقل معاش رفته اند و ....
اتفاقات این روزها همچون کف روی آب است و به اندازه همان کف، حیات خواهد داشت و تمام خواهد شد، اما کارنامه هر یک از ما در دفاع از انقلاب اسلامی باقی خواهد ماند و روزی آن را ورق خواهند زد....🍀🌷
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
1_1705879685.mp3
9.95M
خدا را داری..؟
اهل بیت را داری...؟
امام زمان را چی...؟
دیگه چی میخوای...؟
محمد شجاعی
بسم الله الرحمن الرحیم
«دین و انسانیّت»
⚠️از شعار هایی که نتیجهی معضلِ«دوبینی» در جامعهی امروز است، این که میگویند: «انسان باش، دین نداشته باش»!
❌عامل این نگاه غلط و دوبینانه، این است که مطرح کنندگان این شعار، نه مفهوم #دین را درست فهمیده اند و نه مفهوم #انسانیّت را!
دین آمده تا ما انسان باشیم. دین برای پرورش و تکامل انسانیّت آمده است. کجای دین، امر و نهی خلافِ انسانیّت دارد؟
🔆کجای احکام دین، غیر انسانی است؟، انفاق و کمک به فقرا؟، احسان به پدر ومادر؟، خوش رویی با مردم؟، نیکی با خویشاوندان و همسایگان و ...؟،پرهیز از جنگ؟، تأکید بر دفاع؟،تشویق به آزاد کردن بندگان؟،...؟،...؟،...؟،...
💠اگر تعریف ما از «دین» و «انسانیّت» درست شود، خواهیم دید که دین چیزی غیر از انسانیّت، و انسانیّت چیزی جز دین نیست؛ و دین، برنامهی خالق انسان است برای به کمال رسیدنِ انسانیّت انسان!
💯ماکه در ایّامِ همه گیری بیماری کرونا به چشم خود دیدهایم که کمک های مردمی در حوزهی تولید اقلام بهداشتی و توزیع بسته های غذایی، همه از مساجد و تکایا صورت گرفته است؛ ما که فقط در مجالس اهل بیت(علیهم السلام)، شاه و گدا را بر سرِ یک سفره دیدهایم، چرا باید دین را از انسانیّت جدا بدانیم؟
📜بخشی از مقالهی « #آشنای_غریب »
#نشر_حداکثری
#جبهه_مقاومت_فرهنگی_رویین_دژ
🆔
@RooyinDezh
@noosh_daroo1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🚨 سخنان دل نشین آیت الله مستجابی از علمای اصفهان درباره اتفاقات اخیر کشور:
🔹دل هایتان را قوی کنید. هیچ قدرتی نمی تواند در برابر مشت هایی که هزاروسیصد سال مادران ما با ذکر یاحسین بر سینه کوبیدند بایستد.