🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان جذاب و آموزنده ســـرباز
قسمت هشتادم
حاج محمود گفت:
_الان جدی گفتی؟!
-بله،اجازه میدید؟
امیررضا گفت:
_تو مثلا به چه عنوانی بری؟!!
-داداش،گوش نمیدی ها.به عنوان خواهر داماد دیگه.
همه ساکت به فاطمه نگاه میکردن.
-بابایی،لطفا اجازه بدید دیگه.
-پسره رو چقدر میشناسی؟
-بابا جون،داداشمه ها.
-مطمئنی کار درستیه؟
-بله.
-فاطمه،من با حاج مروت رودربایستی دارم.نری اونجا آبروی منو ببری.
-چشم بابا جونم.برم؟
-کِی هست حالا؟
-پس فردا عصر.
با لبخند خواهشی به پدرش نگاه میکرد.
-باشه،برو.
-ممنون بابا جونم.
حاج محمود به امیررضا گفت:
_همش تقصیر توئه ها.
امیررضا با چشم های گرد شده گفت:
_چرا من؟!!
-چون تو نمیخوای ازدواج کنی فاطمه عقده ای شده دیگه.
همه خندیدن.
با پیامک به پویان گفت که میره.پویان پیش افشین بود.
-فاطمه ست،میگه میاد خاستگاری.
افشین گفت:
_خیالت راحت..آخرش فاطمه دست مریم خانوم رو میذاره تو دستت.
روز بعد فاطمه قبل از اینکه بره دنبال مریم،با آقای مروت تماس گرفت.
-سلام حاج عمو.
-سلام دخترم.
-حاج عمو اجازه میدید منم فردا با داداشم بیام خاستگاری؟
آقای مروت خنده ش گرفت.
-بفرمایید،درخدمت هستیم.
-ممنون عموجان..من الان میخوام برم دنبال مریم.اجازه میدید بهش بگم؟
-باشه.
خداحافظی کردن و فاطمه حرکت کرد. مریم سوار شد.بعد مدتی گفت:
_امروز پویان رو دیدم.باهاش قرار گذاشتم فردا باهم بریم یه جایی.
مریم جاخورد.
-کجا میخوای بری باهاش؟!!
فاطمه با بدجنسی گفت:
_یه جای خوب..الانم بهت گفتم که بعدا ما رو باهم دیدی تعجب نکنی.
-یعنی چی؟!..همین الان قرار تو بهم بزن.
-نمیخوام.اصلا تو که بهش جواب رد دادی دیگه.چه فرقی داره برات.
مریم عصبانی شد.گفت:
_پویان باید فردا بیاد خونه ما..
فاطمه نگاهش کرد.مریم طلبکارانه گفت:
_چیه؟
فاطمه کنار خیابان توقف کرد و جدی گفت:
_خیلی نامردی.
مریم سوالی نگاهش کرد.
-میدونی پویان چه حالی داشت وقتی بهش جواب رد دادی؟ میدونی الان چه اضطرابی رو داره تحمل میکنه؟..تو که دوستش داری چرا اذیتش میکنی؟
مریم خجالت کشید و سرشو انداخت پایین.
-پویان برای من مثل امیررضا ست.حتی بیشتر از امیررضا هواشو دارم.چون امیررضا پدر و مادری داره که اگه منم حواسم بهش نباشه،اونا حواس شون هست.ولی پویان پدر و مادرهم نداره.من میخوام براش خواهری کنم.منم فردا باهاش میام خاستگاری.
لبخندی زد و ادامه داد:
_درضمن،حواستو جمع کن داداشمو اذیت نکنی که من خوب بلدم خواهرشوهر بازی دربیارم ها.
مریم بدون اینکه به فاطمه نگاه کنه، لبخند زد.فاطمه حرکت کرد...
بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
﷽✨✨✨✨✨✨﷽
💚#سلام_امام_زمانم 💚
🤍#سلام_پدرمهربانم 🤍
❤️#سلام_مهدی_جان❤️
✨آمدنت نزدیک است...
و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته است...!
✨سلام بر شما و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تان سقوط می کنند...!
💫 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💛اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
💗سلام حضرت دلبر💞
🌱دل و روح ما، سر و جان ما،
✨ " لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا "
🍁" عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا "، #فرج
است راه نجات ما
🪸 همه ناامید،همه روسیاه،
همه درکشاکش راهوچاه
🥀همه تا کمربهگِلگناه،خِجِلیم،
✨" وَانْکشَفَالْغِطَا "
🕯نه رسیده شام غمی به سر،
نه رسیده از سحری خبر
🍃نهکسی به فکرکسی دگر،تو بیاکه
✨" وَانْقَطَعَ الرَّجا "
🍂نه کسی هوایی فیض رب،نه بهفکر
واجب و مستحب
✨" ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب "
🌱تو بیا که تازه شود هوا
گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟
🌷تو بیا سری بهدلم بزن،کهتو ،
✨" مُستَعانیومُشتَکی "
🌺تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار
به جهان ما برکت بیار، که
✨ " بِیُمْنِکَ رُزِقَالْوَرىٰ "
🌸تو بیا که هر گره وا شود، دل خلق جای خدا شودکه زمان صلحوصفا شود،
" بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ "
🎋تو بیا و چارهی نو بساز،که به ما شود درِ صبح باز شب عاشقان تو بس دراز...،
✨" وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهى "
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِه
برای #ظهور کار کنیم...
دعای امروز:
الهی ما را نسبت به وظیفهی خود عالم و عامل قرار بده... 🍃
#دعا
🌱
💔بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
🌟اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ
💔وَ بَرِحَ الْخَفآءُ
🌟وَ انْکَشَفَ الْغِطآء
💔وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
🌟وَ ضاقَتِ الاَْرْض
💔وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
🌟وَ اَنْتَ الْمُسْتَعان
💔وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی
🌟وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّ وَ الرَّخآءِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌟یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ
💔اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ
🌟 وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران
💔یا مَوْلانایاصاحِبَ الزَّمانِ
🌟الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
💔اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🌟السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
💔الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌟یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
💔بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
___________________________________
🔻 دشمن رو همانطور که هست باید دید و شناخت، نه کوچکتر نه بزرگتر
🔻 اینکه الان اسرائیل دور برداشته و داره به حزب الله در سطح رهبران و فرماندهان ارشد ضربه میزنه ناشی از یک #خط_نفوذ در لایه بالای حزب الله هست که این خط هم در حال شناسایی و از بین رفتن هست.
🔻 اسرائیل حمایتِ جهان سطله رو داره، دسترسی به تکنولوژی های پیشرفته داره، شبکه جاسوسی گسترده داره، سرویسهای امنیتی مختلف کمکش میکنن و ... همه اینا درسته
🔻 جنگیدن با اسرائیلی که این داشته ها رو داره هم خیلی سخته و برای غلبه بر اسرائیل باید پیچیدگی های زیادی رو رعایت کرد... اینم درسته
🔻 اسرائیل فرسوده و رو به زوال هست، زیر ضربه های متعدد محور مقاومت داره له میشه و ... اینم درسته
🔻 محور مقاومت هم کلی محدودیت داره، دست تنهاست و ... اینم درسته
✅ اما سنت الهی اینه که میگه اگه نیروهای جبهه حق صدشون رو بیارن پای کار دفاع از حق، خدا هم تمام قد میاد پشتشون و پیروزی رو بهشون هدیه میده هر چند جبهه باطل مملو از مزیت های جنگی باشه
✅ نیروهای محور مقاومت صدشون رو گذاشتن، خدا هم پشتیبانشون هست. جنگ سخته، هزینه هم داره اما پیروزی بر جبهه باطل ارزشش رو داره که هم براش هزینه های سنگین بدیم هم سختیش رو تحمل کنیم