🗳️ #انتخابات راه عبور از مشکلات!
در هر جامعهای راههای برون رفتی برای مشکلات وجود دارد در نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین راه های برون رفت و جزءلاینفک بدون هیچگونه جایگزینی #انتخابات است.
انتخابات آزاد در هزاره سوم یکی از آرزوهای دست نیافتنی در خیل کشورهای دنیا است ولی همین آرزو در این کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به یک پیوست سالانه بصورت ثابت تبدیل شده است.
نمونه بارز و اولین این انتخابات همه پرسی آری یا نه به جمهوری اسلامی بود که در نوع خود بی بدیل ترین رخداد در تاریخ بشریت است که خروجی آن بالای ۹۸ درصد #آری به جمهوری اسلامی شد.
و اما بعد
با یک نگاه کلی به تقریباً دویست سال گذشته متوجه میشویم ایران عزیز ما در چالش های بسیار زیادی قرار گرفته تا اندازه ای که به یک کشور شبه مستعمره اگر نگوییم مستعمره تبدیل شده بود!
مهمترین دلایل در این اتفاقات تلخ به چند لایه تقسیم بندی می شود:
🔴 ۱- ضعف توان دفاعی یا قدرت نظامی؛
تسلیم شدن ایران در مقابل کشورهای انگلستان و شوروی بعد از حمله شوروی به ایران در دوره قاجار
تسلیم شدن ایران در ۸۰ ساعت دوران پهلوی در برابر مُتَفِقین!
دادن انواع کاپیتولاسیون ها در زمان های مختلف به شوروی، انگلیس و آمریکا!
بستن عهدنامه های ننگین از قبیل ترکمنچای و ... در دوره قاجار
جدا کردن قسمت های مهم از خاک کشور عزیزمان در دوران پهلوی از قبیل #بحرین #هرات #آرارات
وجود پادشاهان سست، ترسو، جلاد برای مردم وطن و در نهایت عیاش و زن باره!
🔴 ۲- ایجاد وابستگی یا عدم توان تولید؛
در این مورد بازهم به دلایل نداشتن قدرت نظامی و تحت سیطره بیگانگان بودن، توان تولیدی و نداشتن زیرساخت های لازم خصوصاً با شروع دولت قاجار فروپاشی ارزش پول را شاهد هستیم و بدتر از آن دوره پهلوی است که همه چیز در اختیار بیگانگان است!
و خروجی آن تقلیل توان تولید، صادرات کم و واردات هم با قیمت های چند برابری صورت میگرفته است! و اینها همه خود عواملی بر این همه عقب افتادگی و خام فروشی ها بوده است!
🔴 ۳- تسلط روشنفکران غربی یا نفوذ آنها در قدرت؛
یکی دیگر از چالش های گذشته تسلط یا نفوذ غرب زده هایی بود که تنها راه برون رفت از مشکلات را غرب میدانستند و در یک کلام خدای آنها غرب و اندیشه ی غربی بود.
این جریان فکری با قدرت های رسانه ای و نفوذی که داشتند باعث تسلط بر اندیشه حاکمان و یک نوع هاله اندیشه ای بر فهم مردم بودند و اجازه فهمیدن را به مردم نمیدادند و برای مردم تنها راه را توسعه با محوریت غرب معرفی میکردند حتی در نوع پوشش و سبک زندگی!
🔴 ۴- ضعف آگاهی مردم؛
در قسمت قبل اشاره شد به اثر نفوذ روشنفکران غرب زده، این افراد اجازه فهمیدن را از مردم گرفته بودند و میتوان گفت که تقریباً غیر از افرادی خاص که بدلیل عدم همراهی مردم (ترس از حکومت) زود به شهادت میرسیدند تقابل مردمی شکل نمیگرفت.
پس بهترین شیوه حکومت برای مستکبران ضعف آگاهی در مردم بود یعنی گرفتن قدرت تجزیه و تحلیل از مردم با شیوه های مختلف!
✅ حال با توجه به موارد مذکور میخواهم گریزی به ۴۵ سال انقلاب اسلامی داشته باشیم و اینکه آیا بعد از انقلاب اسلامی همان مسیر ادامه داشته یا تحول ایجاد شده و یا نه، عقبگرد داشته ایم!
شروع انقلاب تبیین حضرت روح الله در سال های ۴۱ و ۴۲ مردم را بیدار کرد و خروجی آن در سال ۵۷ شد انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی با رای مردم شد جمهوری اسلامی.
علی رغم اینکه در ابتدای راه با یک جنگ تحمیلی جهانی بر علیه خودش مواجه شده بود ولی بعد از هشت سال توانست مقابل قدرتمندترین های جهان به پیروزی برسد و روند شکوفایی خود را آغاز نماید.
🟢 در مورد اول که بحث قدرت نظامی و دفاعی بود!
ایران ما توانست به یک شکوفایی بی بدیل و بی نظیری برسد که امروز دیگر هیچ قدرتی در دنیا جرأت فکر کردن حمله به ایران را نمیتواند در سر بپروراند و پذیرش اینکه ایران یک قدرت جهانی در حوزه دفاعی شده است برای آنها جا افتاده و به آن اذعان دارند.
پس مهمترین راه نفوذ دشمن که ضعف نظامی بود حل شده است که البته این مسیر رشد همچنان ادامه دارد و باید ادامه داشته باشد.
🔵 در مورد دوم که عدم تولید یا سیستم وابستگی بود!
باید گفت که علی رغم رشدهای بسیار عالی در حوزه هایی از قبیل هوا فضا، نانو، هسته ای، پزشکی، انواع فناوری های روز دنیا و ... جایگاه کمنظیر بین ۱۰ قدرت برتر دنیا را مشاهده میکنیم ولی با این اوصاف همچنان مشکلات محسوسی داریم که نمیتوان از کنار آنها به سادگی گذشت ولی نمیتوان هم گفت که ما در موضوع زیرساخت ها و تولید ناکارآمد بودهایم اما قطعاً دویست سال عقب افتادگی نیاز به تلاش های بیشتری دارد که البته عرض کردم در خیل عظیم موارد رشد دویست ساله را بعد از انقلاب اسلامی داشته ایم!
#ادامه_دارد
___
#سید_امین_کشاورز
Eitaa.com/sa_keshavarz
🟣 در مورد سوم که موضوع روشنفکران غربی میباشد!
باید گفت متأسفانه در این مورد نیاز به یک انقلاب محتوایی و نیروی انسانی محسوس است! بعد از انقلاب اسلامی این تفکر در لایه های مختلف نفوذ کرده و مار گونه چنبره زده و کتمان اثر آنها یک حماقت محض است! این تفکر که در مقابل تفکر اسلامی میباشد در ادوار متفاوت از ظرفیت انتخابات آزاد جمهوری اسلامی بهرهبرداری کرده و در پست های متفاوت از قبیل ریاست جمهوری، نخست وزیری، نماینده مجلس، شوراها و ... جمهوری اسلامی را درگیر چالش های گوناگونی کرده است!
قریب به چهل سال این مدعیان همیشه طلبکار در اکثریت انتخابات ها قدرت را در دست داشته اند و همچنان هم در برخی پست های کلیدی حضور دارند و نقش آنها قابل کتمان نیست!
اما باید گفت امروز بعد از ۴۵ سال بعد از انقلاب اسلامی با سرکار آمدن یک دولت انقلابی علی رغم نقدهایی که وجود دارد امیدهای مردم تازه شده و روند شکوفایی در ابعاد مختلف در حال رونمایی است که البته بخاطر #مشکلات_معیشتی مردم اثر اصلی خود را نشان نداده و باید گفت مشکلات موجود از آثار همین تفکر غربی بوده که حتی مشکل آب خوردن مردم را هم به چراغ سبز غرب گره زده بودند!
نتیجه اینکه دولت فعلی باید برای کم کردن اثر مخرب تفکر غربی ضمن یک پاکسازی ملموس و محسوس هرچه سریعتر با یک راهکار درست نه مقطعی گره مشکلات اقتصادی را هم به گشایش برساند. ( با توجه به کار و فعالیت های اقتصادی در دو حوزه داخلی و خارجی ان شاءالله باید هر چه زودتر شاهد بهتر شدن وضعیت معیشتی مردم بصورت واقعی باشیم)
🔴 و اما در بند آخر که ضعف آگاهی مردم بود!
باید گفت امامین انقلاب ما به تبعیت از اهل بیت، خودشان مرجعیت آگاهی دادن به مردم بوده و هستند. کسی نمیتواند کتمان کند که شخص اول مملکت در جایگاه رهبری نقشی بی بدیل و بی نظیر در آگاهی بخشی به مردم داشته و دارد و ضمن اینکه این رسالت را بر دوش یکایک خواص جامعه نهاده است و با یک مطالبه مستمر و همیشگی ظرفیت رسانه ها، دانشگاهیان، حوزه و ... را به یک بسیج آگاهی بخش فراخوانده و می خواند که این خود در خیل عظیم کشورهای دنیا بی بدیل و بی نظیر است.
اما در کنار اینکه در این حوزه فعالیت های بسیار صورت گرفته است همان جریان غرب زده با قدرت رسانه ای که در داخل و خارج دارد و حمایت میکند توانستهاند اثرات سوء خود را گذاشته و به نوعی شاگرد پروری کنند و حتی در برخی از موارد توانسته اند جریان سازی بر علیه کلیت نظام هم داشته باشند که مهمترین اثر آنها در این حوزه فتنههای چند دهه گذشته است که محوریت داخلی را این جریان به یدک میکشیده است که البته تا الان هم روسیاه شده اند ولی اثر خود را گذاشته اند و شعار و عمل آنها در یک خط خلاصه میشود؛ تزریق ما نمیتوانیم و همه چیز از دروازه غرب عبور میکند خصوصا در بدنه جامعه دانشگاهی!
✅ حالا باید گفت بعد از این همه تجزیه و تحلیل نتیجه برای برون رفت از شرایط موجود چیست و چگونه میتوان همچون قدرت نظامی و دفاعی در موارد دیگر به قدرت رسید؟
اولین قدم برای برون رفت از مشکلات موجود #جهاد_تبیین است که باید هم واقعیت عملکردی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته بیان شود (از کجا به کجا) و هم اینکه بیان شود چه تفکری عامل کندی حرکت در برخی حوزه ها بوده است! (تفکرغربی)
ضمن اینکه باید در جنگ رسانه ای، جنگ روایت ها و جنگ شناختی، روایت صحیح بصورت کُنِشی به گوش مردم برسد و یکی از راهکارهای بسیار مهم برای برون رفت از این بحران رسانه ای، تسخیر فضای رسانه ای است.(در این زمان اندک باید بی وقفه تولید محتوا داشت)
✅ دومین قدم بعد از جهاد تبیین، #انتخابات با #مشارکت_حداکثری است که در عین رقابت در ابعاد مختلف به کسانی رای داده شود که متخصص و متعهد باشند وخود را در قبال مردم، قانون و ارزشها پاسخگو بدانند.
انتخابات یک زمانی در این کشور آرزو بود و زمانی هم که انتخاباتی داشتیم صرفاً فقط یک اسم بود!
جهت یادآوری موضوع آیت الله مدرس را باید شنیده باشید که حتی یک رای خودش را هم به حساب نیاوردند! ولی امروز قریب به چهل انتخابات واقعی بعد از انقلاب داشته ایم و اثر آگاهی بخشی به مردم و موجودیت مردم به وضوح مشخص است.
البته باید گفت انتخابات البته با مراتب بسیار پایین تری برای مردم خیلی از کشورها اروپایی،آمریکایی،آسیایی و آفریقایی یک آرزو است!
#ادامه_دارد
_
#سید_امین_کشاورز
@sa_keshavarz
➕ و اما اینکه گفته شد مشارکت حداکثری!
مشارکت بالای مردم گره گشایی میکند، یک ظرفیت بزرگ برای قدرت است، منافع ملی را تقویت میکند، ایدئولوژی گستر است، امنیت آفرین است، دایره تعاملات جهانی را گسترده تر میکند، اثر ضد تحریمی دارد، تعریف اتحاد و همبستگی است، جریان مطالبه گر بیشتری پیگیر مسئول منتخب خواهند بود، منتخب مردم چشم های ناظر بیشتری را ناظر بر اعمال خود خواهد دید و ده ها دلایل دیگر...
سید امین کشاورز/ عمار ☫
🔊 سوال مخاطب: آقای کشاورز ما برای مواجه شدن با نامزدهای انتخابات چگونه میتوانیم از نظریات او آگاه
🧩 سوالات مهم از نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی (خوزستان و کلی)
🔊 ۱۳ سوال اولیه و مهم از نامزدهای مورد نظر:
۱- برای طرح روی زمین مانده ۵۵۰ هزار هکتاری رهبری در خوزستان چه برنامه هایی دارید؟
۲-موضع شما در قدم اول در مورد طرح شفافیت مجلس چیست و اگر موافق هستید خودتان را بعنوان نامزد انتخاباتی شفاف بفرمایید. ( سیاسی، اقتصادی و ... )
الف: تمام اموال، دارایی ها و درآمدهای خود و خانواده تان را برای عموم مردم شفاف کنید؟
ب: تمام آرای تان در صحن و کمیسیون ها، تمام نامه ها و توصیه نامه هایتان برای افراد و شرکت های مختلف در سامانه ای شفاف باشد؟
پ: برنامه شما در مجلس عضویت در کدام کمیسیون است و چرا و اگر نشد کمیسیون دوم مورد نظر شما کدام است و چرا؟
ت: در دوران نمایندگی عضو هیأت مدیره هیچ شرکت دولتی و خصوصی نباشید؟
ث: در دوران نمایندگی مثل عموم مردم از بیمارستان های دولتی استفاده کنید؟
ج: در چهار سال نمایندگی وام بانکی غیرمتعارف نگیرید؟ و از امتیازات از قبیل خودرو، هدایا و ... استفاده نکنید و اگر هم استفاده کردید شفاف به مردم اعلام کنید؟
چ: تمام هزینه های انتخاباتی خود را شفاف کنید؟
ح: آیا حاظر هستید پاسخگوی رسانه ها و مطالبه گری مردم باشید و چند هفته یا چند ماهی یک بار جلسه ی رسانه ای با تمامی افکار خواهید داشت؟
خ: انتخاب مشاوران شما حزبی و قومی بوده یا نخبگانی بوده و کلیت چرایی انتخاب مشاوران شما چه بوده و چه کسانی در چه حوزه هایی هستند؟
و ....
۳- با توجه به اینکه خلق نقدینگی یکی از عوامل ایجاد تورم است شما جهت جلوگیری از رشد آن چه برنامه ای دارید؟
۴- با توجه به مشکلات اقتصادی یک دهه گذشته و اینکه امروز معیشت مردم دچار مشکلات محسوسی هست شما برای رفع مشکلات اقتصادی معیشتی مردم چه برنامه ای دارید؟
۵- با توجه به افزایش شدید اجاره مسکن، و معضل تأمین مسکن، طرح عملیاتی شما برای تأمین مسکن مورد نیاز مردم چیست؟ و در این مسئله بسیار مهم چگونه دولت رو مکلف به تسریع در اجرا میکنید؟
۶- نظر شما در مورد اتفاقات سال ۱۴۰۱ چیست و چگونه ارزیابی میکنید؟
۷- نظر شما در مورد ارتباط با آمریکا و غرب در کلیت چیست و نظر شما در مورد برجام از اول چه بوده و امروز چیست؟
۸- نظر شما در مورد مشکلات اخیر فرهنگی اخیر (کشف حجاب های موجود) چیست و راهکار برون رفت رو در چه چیزی میدانید و لایحه عفاف و حجاب رو چطور ارزیابی می کنید؟
۹- در حوزه اشتغالزایی در سطح کلان چه برنامه ای دارید و در حوزه انتخابیه چه برنامه ای دارید؟
۱۰- ظرفیت های اقتصادی و اشتغال حوزه انتخابیه را چقدر میشناسید و چه برنامه ای جهت استفاده از ظرفیت ها دارید؟
۱۱- آیا تفکیک قوا را قبول دارید؟ اگر مسئولی از حوزه انتخابیه با شما اختلاف نظر داشته باشد و یا به شما رای نداده باشد چگونه برخورد خواهید کرد؟
۱۲- موضع شما در مورد نظم نوین جهانی چیست و نقش ایران رو در این نظم جدید چگونه میبینید؟
۱۳- اگر کسی از شما اصلح تر باشد حاضرید بخاطر او کنار بروید و اعلام حمایت داشته باشید؟
#ادامه_دارد
#انتخابات #مشارکت #انتخاب_اصلح
___
#سید_امین_کشاورز
@sa_keshavarz
🪓تبر ابراهیمی بر گردن بُت اقتصاد!
اقتصاد امروز با اقتصاد سال قبل و سال های قبل تفاوت محسوس تری دارد ولی همچنان این اقتصاد بوی عدالت و گره گشایی برای مستضعفان را نمی دهد!
باید گفت دولت دکتر رئیسی دیگر فرصت چندانی برای ادامه روند موجود ندارد و آرام آرام باید منتظر حملات گسترده رسانه ای با بوی انتخابات ریاست جمهوری جدید باشیم. ناگفته نماند دولت محترم در لایه های متفاوت زیربنایی و روبنایی عالی و حتی در برخی موارد فراتر از عالی کار کرده است ولی موضوع بحث ما و چالش دولت معیشت و اقتصاد مردم است که البته هر کسی علت آن را دولت فعلی بداند یا نمی داند و یا ...!
بارها گفته ایم و بارهای دیگر هم خواهیم گفت این شرایط خروجی عملکرد تفکر غربی آمریکایی حداقل در دو دولت گذشته است. در اقتصاد امروز علی رغم تلاش های متعددی که شکل گرفته است مسیرهای اشتباه هم کم خودنمایی نمیکند! اقتصاد امروز با اقتصاد سال قبل و سال های قبل تفاوت محسوس تری دارد ولی همچنان این اقتصاد بوی عدالت و گره گشایی برای مستضعفان را نمی دهد، مسیرهایی که اگر کارشناسی شده تر بود شاید امروز شرایط مقداری محسوس تر بهتر می بود البته پیوست اغتشاشات سال ۱۴۰۱ را نباید به هیچ وجه نادیده گرفت.
اما در مجموع باید گفت این شیوه جراحی اقتصادی امروز دیگر با این سطح عملکرد گرهگشا نخواهد بود و نیاز به یک تبر ابراهیمی دارد که باید بر گردن گُرده سواران ملت زده شود و در این مسیر باید از هرگونه مصلحت اندیشی دوری کرده و مصلحت را فقط در آرامش این مردم دید.
هرچند که بنده به شخصه نگاه خوش بینانهای به آینده کشور دارم ولی قاعدتاً در حوزه ی اقتصاد باید فکری کارا ولی عاجل تر کرد تا این گره که از حالت کوری بیرون آمده است به گشایش قطعی رسیده و سفره ی مردم رنگی و آرامشی که حق این ملت است را یکبار برای همیشه بدون واهمه از هر تحریم و یا اغتشاش دیگری برای همیشه در حوزهی اقتصاد به مردم هدیه دهد.
اگر سیستم بانکی ایراد دارد که قطعاً دارد باید سریعا جهت اصلاح آن اقدام کرد، اگر ساختار مالیاتی کشور ایراد دارد که قطعاً دارد باید سریعاً جهت اصلاح آن اقدام کرد، اگر نیاز به کم شدن سایه ی دولت در برخی از سرمایهگذاری ها احساس میشود که قطعاً احساس می شود باید هر چه سریعتر این سایه ی گاها شوم بر اقتصاد برداشته شود، اگر توان ساخت چهار میلیون مسکن هست پس دلیلی برای کم کاری نیست و اگر توان آن نیست باید و باید به صاحبان اصلی این کشور که مردم هستند واقعیت ها گفته شود، اگر توان اصلاح صنعت خودرو سازی هست سه سال مدت زمان کمی برای این اقدام نبوده و نیست و اگر توان شکستن گردن صنعت تنبل خودرو سازی وجود ندارد چرایی آن را با مردم در میان بگذارید، اگر صنعت فولاد که برای این سرزمین و این مردم است توان دارد نیاز این مردم را با پول داخلی حل کند که حمایت شود و اگر قرار است با منافع این ملت قلیلی کاخ نشین شوند و کثیری کوخ نشین شوند تبر ابراهیمی را با دستان این ملت بلند کنید، اگر لایه های نفوذی و فشل در بدنه همچنان حضور دارند که قطعاً دارند باید هر چه سریعتر بعد از قریب به سه سال با جسارت کامل اقدام به پاکسازی کرده و جایگزینی برای آنها شکل بگیرد و چند مورد دیگر که نیاز است تصمیم عاجل گرفته شده و مردم را هم در این میان محرم دانسته و با آنها همه ی موارد در میان گذاشته شود ...
#ادامه_دارد
_
#سید_امین_کشاورز
@sa_keshavarz
✅ پاسخ به حواشی دکترای افتخاری به دکتر رئیسی از طرف دانشگاه کراچی پاکستان
#ایرنا/ در جریان سفر مهم رئیس جمهور کشورمان به پاکستان یک موج و فضاسازی رسانهای پیرامون اعطای مدرک دکتری افتخاری به رئیسی از بزرگترین دانشگاه پاکستان از سوی منتقدین دولت به راه افتاد، ادعاهایی بی اساس که به گفته کارشناسان در جهت به حاشیه بردن دستاوردهای این سفر استراتژیک تعبیر میشود، اما واقعیت ماجرا چیست؟
سید ابراهیم رئیسی در پایان سفر دو روزه به پاکستان که روز دوم آن به شهرهای لاهور و کراچی قلب فرهنگی و اقتصادی این کشور اختصاص داشت، دکترای افتخاری از ریاست دانشگاه کراچی دریافت کرد. اقدامی که در دنیا رایج است و بسیاری مقامات ارشد دولت ها در سفر به دیگر کشورها در دانشگاه های مطرح این کشورها حاضر میشوند و مدرک دکترای افتخاری دریافت می کنند.
در ایران نیز به مقامات ارشد دولت هایی که به کشورمان سفر کرده اند و با کشورمان روابط عمیق و استراتژیک دارند، برخی دانشگاه های مطرح کشور خصوصا دانشگاه تهران که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان دانشگاه مادر دانشگاه های ایران یاد کرده اند، به این مقامات دکترای افتخاری داده اند.
پاکستان به عنوان یکی از کشورهایی که در جنوب آسیا توانسته رتبه خوبی در دانشگاههای منطقه و حتی دنیا خصوصا در حوزههای «های تِک» و فناوریهای نوین کسب کند، شناخته میشود و فارغالتحصیلان رشتههای تکنولوژی ارتباطات این کشور دوشادوش هندیها در شرکتهای بزرگ تکنولوژیکی دنیا از جمله شرکت های مستقر در «سیلیکونولی» آمریکا که محل استقرار آمازون و دیگر برندهای حوزه آیتی مطرح دنیا مشغول به کار شده اند.
بیدلیل نیست که ایرانیان علاقهمند به تحصیل در دانشگاههای دیگر کشورها، برخی دانشگاههای شبه جزیره هند از جمله دانشگاه کراچی پاکستان را به خاطر داشتن مزایایی چون سطح علمی متناسب و نیز مدارج علمی مورد تأیید وزارتین علوم و بهداشت کشورمان، در مقایسه با برخی دانشگاه هایِ با درجه اعتبار نازل تر در کشورهای اروپای شرقی یا جنوب شرق آسیا برمی گزینند.
اخیرا یکی از نمایندگان مجلس یازدهم نسبت به اعطای مدرک دکترای افتخاری دانشگاه کراچی پاکستان به رئیس جمهوری اسلامی ایران انتقاد داشته و گفته این دانشگاه، فرعی است و ثانیا از دست معاون دانشگاه به رییسجمهور اعطا شده است. این در حالی است که دانشگاه کراچی بزرگ ترین دانشگاه دولتی ایالت سند و کل پاکستان محسوب میشود؛ در سایت دانشگاه هم به این موضوع اشاره شده است. ۷۳ سال قدمت و ۴۱ هزار دانشجو دارد.
همچنین اینکه گفته شده دانشگاه اعطاکننده مدرک دکترای افتخاری به رییسجمهوری اسلامی ایران، غیرانتفاعی است، کاملا بی اساس است و این دانشگاه دولتی و در وزارت علوم ایران مورد تایید است؛ وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران هم رشته داروسازی این دانشگاه را تایید کرده است.
سرکنسول جمهوری اسلامی ایران در کراچی نیز اعلام کرد: در مراسم اعطای این مدرک دکترای افتخاری به رئیسی، «حکمران» یا استاندار ایالت سند پاکستان که همزمان ریاست هیأت امنای دانشگاه های کراچی را هم در اختیار دارد، حضور داشت؛ دکتر خالد عراقی که رئیس دانشگاه کراچی است، طبق قوانین پاکستان، همزمان معاون رئیس هیات امنای دانشگاه هم محسوب میشود و شخصِ دکتر عراقی مدرک دکترای افتخاری را به رئیس جمهوری اسلامی ایران اعطا کرد در حالی که لباس مخصوص این مراسم را بر تن کرده بود. بنابراین اینکه گفته شده معاون دانشگاه کراچی مدرک دکترا را به رئیسی اعطا کرد، صحت ندارد و از روی ناآگاهی است.
به عبارت دیگر، در سیستم حکومتی پاکستان، حکمران یا استاندار ایالت به تعبیر ایرانی آن، رئیس هیأت امنای دانشگاه های آن ایالت است و رئیس دانشگاه ها را تعیین می کند؛ فرد تعیین شده به عنوان رئیس دانشگاه از سوی استاندار هر ایالت، همزمان معاون رئیس هیات امنا هم هست.
دانشگاه کراچی به عنوان یک دانشگاه دولتی در سال ۱۹۵۱ تاسیس شده است. این دانشگاه در حال حاضر ۸ دانشکده هنر، علوم فنی، مطالعات اسلامی، داروسازی، مدیریت، حقوق، داروسازی و علوم آموزشی و همچنین ۲۰ مرکز تحقیقاتی معتبر دارد.
این دانشگاه با داشتن ۴۱ هزار دانشجو و ۷۰۰ استاد در همه مقاطع تحصیلی، ۱۴۵ دانشکده و مرکز آموزش مستقل با ۱۵۰ هزار دانشجو زیرمجموعه خود دارد.
دانشکده علوم فنی و مهندسی دانشگاه کراچی به عنوان مهم ترین قطب آموزش علوم و فناوری در پاکستان شناخته می شود و تعداد فارغ التحصیلان آن از کل فارغ التحصیلان رشتههای فنی از سایر دانشگاههای این کشور بیشتر است.
#ادامه_دارد
سید امین کشاورز
🖋️ اطاعت از رهبری؛ ضرورتی راهبردی در سپهر تمدنی انقلاب اسلامی
نظام جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان تجربهای بیمانند در تاریخ معاصر، نهفقط یک ساختار سیاسی، بلکه پروژهای تمدنی برای تحقق جامعهای عادلانه، مستقل و مبتنی بر ارزشهای الهی است. در این معماری پیچیده، جایگاه رهبری یا ولایت فقیه، فراتر از یک نهاد مدیریتی، بهعنوان محور حکمت، وحدت و هدایت استراتژیک عمل میکند. این جایگاه، که ریشه در فقه شیعی، عقلانیت سیاسی و تجربه تاریخی ملت ایران دارد، در بزنگاههای حساس، از جنگ تحمیلی تا فتنه های متعدد تا مواجهه با جنگهای ترکیبی مدرن، ضامن بقای نظام و پیشبرد آرمانهای انقلاب بوده است.
اطاعت از رهبری، چه برای آحاد مردم و چه برای مسئولان، نه یک التزام صوری، بلکه ضرورتی عقلانی، اعتقادی و استراتژیک است. برای مردم، این اطاعت، تجلی اعتماد به مسیری است که در برابر طوفانهای جهانی و داخلی، کشتی انقلاب را به ساحل امن رسانده است. برای مسئولان، که در جایگاه امانتداران نظام و کارگزاران تمدنسازی اسلامی قرار دارند، این اطاعت، شرط لازم برای هماهنگی، کارآمدی و حفظ جهتگیری کلان انقلاب است. اطاعت از رهبری، انتخابی آگاهانه برای مشارکت در پروژهای تمدنی است که هدفش نهفقط بقای یک ملت، بلکه احیای امت اسلامی و ارائه الگویی بدیل در برابر نظام سلطه جهانی است.
📌 دلایل چرایی اطاعت از رهبری
✅ رهبری بهعنوان کانون وحدت تمدنی و ملی
در جهانی که جنگهای شناختی، تفرقهافکنی و فروپاشی هویتهای جمعی به ابزارهای سلطه تبدیل شدهاند، رهبری بهعنوان محور وحدت، سپری در برابر این تهدیدات است. برای مردم، اطاعت از رهبری، به معنای تقویت پیوندهای اجتماعی و ملی در برابر پروژههای تجزیهطلبانه و نفوذ فرهنگی است. برای مسئولان، که مسئولیت طراحی و اجرای سیاستهای کلان را بر عهده دارند، این اطاعت، شرط لازم برای ایجاد همافزایی در ساختارهای حکومتی و جلوگیری از پراکندگی راهبردی است. بدون این محوریت، نظام در معرض فروپاشی ناشی از تکثرگرایی غیرمنضبط قرار میگیرد.
✅ حکمت و تجربه در هدایت استراتژیک
رهبری، با تکیه بر تجربهای منحصربهفرد در مدیریت بحرانهای چندلایه (از جنگ سخت تا جنگ نرم و اقتصادی)، و با بهرهمندی از نگرشی کلنگر، توانایی پیشبینی و مدیریت تحولات را دارد. برای مردم، اعتماد به این حکمت، مانع از افتادن در دام تصمیمگیریهای احساسی یا تحت تأثیر پروپاگاندای دشمن است. برای مسئولان، تبعیت از رهنمودهای رهبری، به معنای بهرهمندی از یک قطبنمای استراتژیک است که از خطاهای راهبردی، نظیر انحراف در دیپلماسی یا سیاستگذاری داخلی، جلوگیری میکند. این حکمت، در عصر پیچیدگیهای ژئوپلیتیک، ارزشی بیبدیل دارد.
✅ نگهبانی از آرمانهای تمدنی انقلاب
انقلاب اسلامی، پروژهای برای تحقق عدالت، استقلال و عزت در مقیاس تمدنی است. رهبری، بهعنوان حافظ این آرمانها، از انحراف نظام به سوی مادیگرایی، وابستگی یا سازش با نظام سلطه جلوگیری میکند. برای مردم، اطاعت از رهبری، به معنای حفظ هویت انقلابی و مقاومت در برابر وسوسههای مصرفگرایی و غربزدگی است. برای مسئولان، این اطاعت، التزامی عملی به پیادهسازی سیاستهایی است که آرمانهای انقلاب را در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محقق میکنند. هرگونه تخطی از این مسیر، خطر بازگشت به الگوهای پیشاانقلابی یا وابستگی به قدرتهای خارجی را به دنبال دارد.
✅ مشروعیت الهی-عقلانی ولایت فقیه
جایگاه ولایت فقیه، ریشه در مبانی فقهی و فلسفی شیعه دارد که آن را بهعنوان امتداد ولایت معصومین و ضامن اجرای احکام الهی در عصر غیبت معرفی میکند. این جایگاه، ترکیبی از مشروعیت الهی و عقلانیت سیاسی است که با مقتضیات زمان هماهنگ شده است. برای مردم، اطاعت از رهبری، عملی اعتقادی و عقلانی است که خیر جمعی و سعادت اخروی را تضمین میکند. برای مسئولان، که بهعنوان کارگزاران نظام اسلامی سوگند وفاداری به این ساختار خوردهاند، تبعیت از رهبری، وظیفهای شرعی و حرفهای است که هرگونه عدول از آن، به معنای نقض امانت و تضعیف پایههای نظام است.
✅ مدیریت بحرانهای چندوجهی و حفظ استقلال تمدنی
در جهانی که نظام سلطه از ابزارهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و سایبری برای تحمیل اراده خود استفاده میکند، رهبری با ترسیم دکترین مقاومت فعال، مسیر استقلال و اقتدار را هموار کرده است. برای مردم، اطاعت از این مسیر، به معنای مشارکت در حفظ عزت ملی و دوری از سرخوردگی ناشی از سلطهپذیری است. برای مسئولان، که در خط مقدم مواجهه با این فشارها قرار دارند، تبعیت از رهنمودهای رهبری، مانع از افتادن در دام مذاکرات تحمیلی، سیاستهای وابستهساز یا تصمیماتی میشود که استقلال کشور را به مخاطره میاندازند.
#ادامه_دارد
🖋️ سید امین کشاورز
@sa_keshavarz
سید امین کشاورز/ عمار ☫
بصیرت، کلید تشخیص و عمل
🖋️ سید امین کشاورز
#یادداشت: بصیرت، شناخت امام، و ایستادگی در فتنهها
در تاریخ، نامهایی جاودانه شدند که با شناخت عمیق امام زمان خود، لحظههای سرنوشتساز را درک کردند و با بصیرت، وظیفه خویش را بهدرستی ادا نمودند. بصیرت، آن نور الهی است که انسان را از تاریکی فتنهها و تردیدها عبور میدهد و به او قدرت تشخیص حق از باطل میبخشد، حتی زمانی که باطل در لباسی فریبنده ظاهر شود. شناخت امام، بهعنوان محور هدایت، و ایستادگی در کنار ولایت در برابر فتنهها، رمز ماندگاری در مسیر حق است.
📌 بصیرت: کلید تشخیص و عمل
بصیرت، توانایی دیدن حقیقت در عمق حوادث است؛ نوری که انسان را از گمراهی در فتنهها بازمیدارد و او را به سوی عمل صالح هدایت میکند. انسان بصیر، مانند ستارهای در شب تار، نهتنها مسیر خود را مییابد، بلکه دیگران را نیز راهنمایی میکند. بصیرت، ترکیبی از معرفت دینی، درک شرایط زمانه، و شجاعت در عمل است. این ویژگی به انسان میآموزد چه زمانی شمشیر بکشد، مانند یاران امام حسین (ع) در کربلا که برای دفاع از حق جان فدا کردند؛ چه زمانی فریاد بزند، مانند حضرت زینب (س) که با خطبههای آتشین، پیام عاشورا را جاودانه کرد؛ چه زمانی سکوت کند، مانند صبر استراتژیک امام حسن (ع) برای حفظ اسلام؛ و چه زمانی بصیرتافزایی کند، مانند علمایی که با روشنگری، مردم را از غفلت بیدار کردند.
بصیرت، زمانشناسی است. انسان بصیر میداند هر لحظه تاریخی اقتضایی دارد و در فتنهها، که حق و باطل درهم میآمیزند، مانند قطبنمایی او را به سوی حقیقت هدایت میکند.
برای مثال، در تاریخ اسلام، عمار یاسر با بصیرت خود، حتی در اوج شبهات، از امیرالمؤمنین (ع) حمایت کرد، در حالی که بسیاری در دام تردید افتادند. امروز، در جهانی پر از فتنههای رسانهای و جنگهای شناختی، بصیرت بیش از پیش ضرورت دارد. انسان بصیر با مطالعه، تفکر، و تأمل در آیات و روایات، خود را برای درک حقیقت آماده میکند و با دعا و ارتباط معنوی، قلبش را به نور الهی روشن نگه میدارد.
📌 شناخت امام (رهبری): محور هدایت
شناخت امام، تنها به معرفت نظری محدود نمیشود؛ بلکه به معنای درک جایگاه ولایت بهعنوان ادامهدهنده راه انبیا و ائمه (ع) و عمل به رهنمودهای اوست. امام، قطب هدایت جامعه اسلامی است که در هر عصر، مسیر حق را نشان میدهد. در زمان غیبت امام زمان (عج)، ولی فقیه عادل و بصیر، بهعنوان نایب ایشان، این نقش را بر عهده دارد. شناخت امام، یعنی پذیرش مرجعیت او در هدایت سیاسی، اجتماعی، و معنوی جامعه، و تبعیت از او در برابر فتنهها و چالشها.
در تاریخ معاصر ایران، امام خمینی (ره) بهعنوان رهبری بصیر و الهی، نمونهای روشن از این جایگاه بود. او با شناخت عمیق از زمانه و دشمنان، انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و در برابر توطئههای داخلی و خارجی ایستادگی کرد. پس از او، مقام معظم رهبری (حضرت آیتالله خامنهای) با حکمت و بصیرت، کشتی انقلاب را در طوفانهای سهمگین هدایت کردهاند. شناخت رهبری، یعنی درک این حقیقت که ولایت، محور وحدت و اقتدار امت است و تبعیت از او، ضامن حفظ اسلام و عزت مسلمین.
انسانهایی که امام خود را شناختند، در لحظههای حساس، وظیفه خود را بهدرستی انجام دادند. برای مثال، در جریان دفاع مقدس، جوانانی که به ندای امام خمینی (ره) لبیک گفتند، با ایثار و فداکاری، عزت ایران را حفظ کردند. امروز نیز، شناخت رهبری و عمل به رهنمودهای او، بهویژه در برابر جنگ ترکیبی دشمنان، وظیفهای است که بصیرت و زمانشناسی میطلبد.
📌 فتنههای اخیر و پیشرو: آزمون بصیرت
فتنهها، آزمونهای الهی برای جدا کردن سره از ناسرهاند. در سالهای اخیر، ایران اسلامی با فتنههای پیچیدهای مواجه بوده که هر یک، بصیرت امت و نخبگان را به چالش کشیده است. فتنه ۸۸ نمونهای بارز بود؛ جایی که با سوءاستفاده از فضای انتخاباتی، دشمنان داخلی و خارجی سعی کردند نظام اسلامی را ساقط کنند. در این فتنه، شبهات و دروغهای رسانهای، بسیاری را دچار تردید کرد، اما کسانی که با بصیرت، به ولایت تمسک جستند، در برابر توطئهها ایستادند. حضور حماسی مردم در ۹ دی ۸۸، تجلی بصیرت و وفاداری به ولایت بود که فتنه را خاموش کرد.
فتنههای اخیر، مانند اغتشاشات ۱۴۰۱، نیز از جنس جنگ ترکیبی بود. دشمن با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای، شایعهپراکنی، و تحریک احساسات، سعی در ایجاد شکاف بین مردم و نظام داشت. اما باز هم، بصیرت مردم و روشنگریهای رهبری، این توطئه را خنثی کرد. فتنههای پیشرو نیز، با توجه به پیشرفت فناوری و پیچیدگی جنگ شناختی، احتمالاً عمیقتر و خطرناکتر خواهند بود. دشمنان با استفاده از هوش مصنوعی، شبکههای اجتماعی، و عملیات روانی، سعی در تضعیف وحدت ملی و اعتماد به ولایت دارند.
🖋️ سید امین کشاورز
#ادامه_دارد
_
👈 #سید_امین_کشاورز
🌐 #ایتا
@sa_keshavarz
تحلیل پیام آیتالله خامنهای به مناسبت صدسالگی حوزه علمیه قم (۸ اردیبهشت ۱۴۰۴)
🖋️ سید امین کشاورز
پیام آیتالله خامنهای به مناسبت صدسالگی حوزه علمیه قم، سندی راهبردی است که نهتنها به بازخوانی نقش تاریخی این نهاد در تحولات ایران و جهان اسلام میپردازد، بلکه نقشهراهی برای آینده آن در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی ارائه میدهد. این پیام، با نگاهی تاریخی، تحلیلی و آیندهنگرانه، حوزه قم را بهعنوان کانون مقاومت، علم و تربیت معرفی کرده و انتظارات از آن را در پنج محور کلیدی (مرکز علمی، تربیت نیروی کارآمد، خط مقدم مقابله با دشمن، تبیین نظامات اجتماعی، و نوآوری تمدنی) تبیین میکند. در ادامه، تحلیلی از این بیانات ارائه میشود که به ابعاد تاریخی، محتوایی و راهبردی آن میپردازد.
۱. بستر تاریخی: حوزه قم، ستارهای در شب تاریک استعمار
آیتالله خامنهای با توصیف فضای تیرهوتار غرب آسیا در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی، زمینه ظهور حوزه قم را به تصویر میکشند. این دوره، با دخالتهای استعماری انگلیس و فرانسه، سرکوب علما، و ایجاد رژیمهای دستنشانده (مانند رضاخان در ایران، پادشاهیهای دستنشانده در عراق و شامات، و زمینهسازی برای رژیم صهیونیستی) مشخص میشود. در چنین شرایطی، هجرت آیتالله عبدالکریم حائری به قم و احیای حوزه علمیه، نقطه عطفی است که به تعبیر ایشان، «دست قدرت الهی» آن را رقم زد.
این بخش از بیانات، چند پیام کلیدی دارد:
نقش علما در مقاومت: حوزه قم از بدو تأسیس، نهتنها یک نهاد آموزشی، بلکه پایگاه مقاومت در برابر استعمار و استبداد بود. این نقش با پرورش شخصیتهایی مانند امام خمینی به اوج خود رسید.
تابآوری در برابر فشار: تأکید بر پایداری حوزه در برابر فشارهای رضاخانی، نشاندهنده ظرفیت این نهاد برای بقا و رشد در شرایط بحرانی است.
ریشههای تمدنی: حوزه قم، با تکیه بر میراث علمی شیعه و تجربههای پیشین (مانند حوزههای سامرا و اراک)، به نهالی تبدیل شد که بعدها میوههایی چون انقلاب اسلامی را به بار آورد.
این تحلیل تاریخی، حوزه قم را بهعنوان یک نهاد پویا و تأثیرگذار معرفی میکند که در بزنگاههای حساس، توانسته است جریانساز باشد.
۲. بازتعریف حوزه علمیه: از آموزش تا تمدنسازی
یکی از نقاط مهم بیانات، ارائه تعریفی جامع و چندبعدی از حوزه علمیه است. برخلاف برداشتهای سنتی که حوزه را صرفاً یک مرکز آموزشی میدانند، آیتالله خامنهای آن را مجموعهای با کارکردهای علمی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی و تمدنی معرفی میکنند. این تعریف، انتظارات از حوزه را به سطحی فراتر از فتوا یا تربیت طلاب ارتقا میدهد و آن را مسئول هدایت جامعه، مقابله با تهدیدات جهانی و طراحی الگوهای تمدنی میداند.
محورهای کلیدی تعریف حوزه:
مرکز علمی: حوزه قم وارث سرمایه عظیم علمی شیعه در فقه، کلام، فلسفه و حدیث است. اما برای پاسخگویی به نیازهای امروز، باید فقه را پویاتر کرده و با علوم انسانی معاصر تعامل کند.
تربیت نیروی کارآمد: حوزه باید مبلغینی تربیت کند که با نیازهای فکری و فرهنگی جامعه (بهویژه جوانان) آشنا باشند و توانایی اقناع و گفتوگوی مؤثر داشته باشند.
خط مقدم تقابل با دشمن: حوزه همواره در برابر استعمار و استبداد پیشرو بوده و باید این نقش جهادی را حفظ کند.
تبیین نظامات اجتماعی: حوزه موظف است الگوهای اسلامی برای نظامهای سیاسی، اقتصادی، قضایی و خانوادگی ارائه دهد.
نوآوری تمدنی: مهم ترین انتظار، مشارکت حوزه در ترسیم و تبیین تمدن اسلامی بهعنوان جایگزین تمدن مادی غرب است.
این بازتعریف، حوزه را از یک نهاد سنتی به یک بازیگر فعال در عرصههای جهانی تبدیل میکند و مسئولیت آن را در برابر چالشهای مدرن (مانند جهانیسازی، تهاجم فرهنگی، و نظام سلطه) برجسته میسازد.
۳. چالشها و موانع پیشرو
بیانات به صراحت به برخی چالشهای کنونی حوزه اشاره دارند که مانع تحقق جایگاه «پیشرو و سرآمد» آن میشوند:
طولانی بودن دورههای آموزشی: استفاده از متون پیچیده در مراحل ابتدایی، زمان آموزش را طولانی کرده و بهرهوری را کاهش میدهد.
عدم اولویتبندی فقهی: تمرکز بر موضوعات کماهمیت یا مهارتهای مقدماتی، ذهن فقها را از مسائل کلان (مانند نظام سیاسی و اقتصادی) منحرف میکند.
ضعف در تبلیغ مدرن: حوزه در برابر سیل القائات رسانهای و مجازی، ابزارها و روشهای کافی برای تبلیغ مؤثر ندارد.
فاصله با مردم: کاهش ارتباط صمیمی با جامعه، بهویژه نسل جوان، از نقاط ضعف حوزه است.
تأثیر القائات منفی: برخی جریانات سعی دارند طلاب را با القای ناامیدی از آینده، از مسیر جهادی منحرف کنند.
این چالشها نشاندهنده ضرورت تحول در ساختار آموزشی، تبلیغی و مدیریتی حوزه است تا بتواند با سرعت تحولات جهانی همگام شود.
🖋️ سید امین کشاورز
#ادامه_دارد
ـــــــــــــ
@sa_keshavarz
تحلیلی بر بیانات مقام معظم رهبری با کارگران
🖋️ سید امین کشاورز
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگران (شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴)، با تأکید بر اهمیت جایگاه کار و کارگر در سرنوشت کشور، از منظری دینی، انسانی و اقتصادی ارائه شده است. ایشان با تبریک میلاد امام رضا (ع) و یادآوری اهتمام شهید رئیسی به مسائل کارگری، کارگران را ستون اصلی حیات اجتماعی و روح سرمایه توصیف کرده و بر ضرورت ارزشگذاری، حمایت و رفع نیازهای این قشر تأکید ورزیدهاند. همچنین، با اشاره به مسائل جهانی مانند فلسطین، پیوندی میان چالشهای داخلی و مواضع بینالمللی برقرار کردهاند.
این بیانات ترکیبی از ارزشهای دینی، سیاستهای اقتصادی و مواضع سیاسی است که با هدف تقویت جایگاه کارگران، حمایت از تولید داخلی و حفظ هویت انقلابی ارائه شده است. با تأکید بر امنیت شغلی، مهارتافزایی، مسکن و مشارکت کارگران در سود تولید به دنبال توانمند سازی این قشر و ترویج فرهنگ همافزایی در محیط کار است. همچنین، با نقد سیاستهای استکباری و حمایت از فلسطین، بر حفظ هوشیاری جهانی در برابر ظلم تأکید شده است.
تحلیل جامع از بیانات ارائهشده از مقام معظم رهبری در دیدار با کارگران در چند محور کلیدی قابل بررسی است. این بیانات ترکیبی از مباحث ارزشی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که در ادامه به تفصیل تحلیل خواهم کرد:
۱ـ ارزشگذاری کار و کارگر: نگاه انسانی و دینی
بیانات با تأکید بر ارزش ذاتی کارگر و کار آغاز میشود، که ریشه در نگاه دینی و انسانی دارد. دو ویژگی برجسته کارگر از منظر ایشان عبارتند از:
تلاش برای کسب روزی حلال: کارگر با تکیه بر نیروی خود و بدون بهرهکشی از دیگران، رزق خود را تأمین میکند. این ویژگی بهعنوان یک حسنهی دینی و الگویی برای زندگی انسانی معرفی شده است.
خدمت به جامعه: کارگر با تولید محصولات و خدمات، نیازهای دیگران را برآورده میکند و به این ترتیب، نقشی محوری در حیات اجتماعی ایفا میکند.
تحلیل: این دیدگاه، کارگر را از یک نیروی صرفاً اقتصادی به یک عنصر معنوی و ارزشی ارتقا میدهد. تأکید بر «حلالخواری» و «خدمت به دیگران» نشاندهنده تلاش برای پیوند ارزشهای دینی با هویت کارگری است. این رویکرد میتواند به تقویت عزت نفس کارگران و افزایش انگیزه آنها کمک کند، ضمن اینکه جامعه را به احترام بیشتر به این قشر ترغیب میکند. از منظر جامعهشناختی، این نوع ارزشگذاری میتواند به کاهش شکاف طبقاتی و تقویت همبستگی اجتماعی منجر شود.
همچنین، مقایسه کارگر با فردی که اهل عبادت است اما تلاش اقتصادی نمیکند، نشاندهنده اولویت عملگرایی و تولید در نگاه دینی معظم له است. این دیدگاه با فلسفههای مادیگرا (مانند مارکسیسم) که کارگر را صرفاً در قالب مبارزه طبقاتی میبینند، در تضاد است و به جای آن، کارگر را عنصری همافزا در جامعه معرفی میکند.
۲ـ کار بهعنوان ستون اصلی حیات اجتماعی
رهبری کار را ستون اصلی زندگی بشر میداند و معتقد است که بدون نیروی کار، سرمایه و علم بیفایدهاند. کارگر بهعنوان روح سرمایه معرفی شده و نقش او در تحقق شعار «سرمایهگذاری برای تولید» برجسته شده است.
تحلیل: این بخش از بیانات، کارگر را بهعنوان هسته مرکزی اقتصاد معرفی میکند و از منظر اقتصادی، بر اهمیت نیروی انسانی در برابر سرمایه مالی تأکید دارد. این دیدگاه با نظریههای اقتصادی مدرن که نیروی انسانی را یکی از عوامل کلیدی تولید میدانند، همخوانی دارد.
بااینحال، تأکید بر نقش کارگر در مقابل سرمایه، میتواند نقدی ضمنی به نظامهای سرمایهداری باشد که سرمایه مالی را بر نیروی انسانی ترجیح میدهند.
اشاره به تلاش دشمنان برای فلج کردن جامعه کارگری از ابتدای انقلاب، بهویژه از سوی کمونیستها در گذشته و عوامل خارجی (سیا و موساد) در حال حاضر، نشاندهنده نگاهی سیاسی-امنیتی به مسئله کارگری است. این بخش بیانگر این باور است که جامعه کارگری به دلیل نقش محوریاش در اقتصاد، هدف حملات خارجی برای تضعیف نظام سیاسی قرار دارد. از منظر تحلیل سیاسی، این موضوع میتواند بهعنوان ابزاری برای بسیج کارگران در برابر تهدیدات خارجی و تقویت وفاداری آنها به نظام استفاده شود.
۳ـ نیازهای کارگران: امنیت شغلی، ایمنی، معیشت و مهارتافزایی
مقام معظم رهبری چندین نیاز کلیدی کارگران را برمیشمارد که برای ایفای نقش مؤثر آنها ضروری است:
الف: امنیت شغلی
کارگر باید اطمینان داشته باشد که شغلش پایدار است تا بتواند برنامهریزی بلندمدت کند. تعطیلی کارخانهها به بهانههای مختلف (مثل کمبود مواد اولیه یا فرسودگی ماشینآلات) بهعنوان مانعی در برابر امنیت شغلی معرفی شده است.
ب: ایمنی بدنی
حوادث کاری، بهویژه در معادن و کارخانهها، بهعنوان ضربهای به کارگران مطرح شده و بر ضرورت رعایت استانداردهای ایمنی تأکید شده است.
#ادامه_دارد
ج: معیشت
رفع دغدغههای معیشتی کارگران از طریق سیاستهای حمایتی مورد تأکید قرار گرفته است.
د:مهارتافزایی
آموزشهای فنی و حرفهای و ایجاد دورههای مهارتی در شرکتهای بزرگ بهعنوان راهی برای ارتقای کیفیت کار و بهرهوری معرفی شده است.
تحلیل: این بخش نشاندهنده درکی عمیق از چالشهای کارگری در کشورمان است. امنیت شغلی، بهویژه در شرایط اقتصادی ناپایدار و پیوست دادن آن به تحریم ها، یکی از دغدغههای اصلی کارگران است. اشاره به تعطیلی کارخانهها به دلایل متفاوت نقدی صریح به برخی سیاستهای اقتصادی است. این موضوع با تجربههایی خصوصاً در دهه نود، مانند تعطیلی برخی واحدهای تولیدی همخوانی دارد.
تأکید بر مهارتافزایی نشاندهنده توجه به اقتصاد دانشبنیان و نیاز به نیروی کار ماهر در رقابت جهانی است. آموزشهای فنی و حرفهای بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی کارگران و افزایش بهرهوری معرفی شده که با سیاستهای پیشرفتهای پایدار همراستاست.
بااینحال، اجرای این سیاستها نیازمند سرمایهگذاری کلان و هماهنگی بین دستگاههای دولتی و بخش خصوصی است که ممکن است با چالشهای اجرایی مواجه شود.
ایمنی کارگری، بهویژه با اشاره به حوادث معادن، موضوعی حساس است که نشاندهنده آگاهی از مشکلات ساختاری در برخی صنایع است. این تأکید میتواند بهعنوان فراخوانی برای اصلاح قوانین و نظارت دقیقتر بر استانداردهای ایمنی تلقی شود.
۴ـ حمایت از تولید داخلی و فرهنگسازی مصرف کالای ایرانی
ایشان بر لزوم مصرف تولیدات داخلی بهعنوان راهی برای حمایت از کارگر و سرمایهگذار داخلی تأکید کرده و خرید کالای خارجی در شرایط وجود مشابه داخلی را غیرمنصفانه دانسته است. همچنین، لغو ممنوعیت ورود محصولات مشابه داخلی مورد انتقاد قرار گرفته و بر ضرورت بهبود کیفیت تولیدات داخلی تأکید شده است.
تحلیل: این بخش بیانگر رویکردی ملیگرایانه و اقتصاد مقاومتی است که هدف آن کاهش وابستگی به خارج و تقویت تولید داخلی است. تأکید بر مصرف کالای ایرانی بهعنوان یک فرهنگ، تلاشی برای تغییر رفتار مصرفکننده و تقویت هویت ملی در حوزه اقتصاد است.
نقد لغو ممنوعیت ورود کالاهای مشابه داخلی، نشاندهنده نگرانی از سیاستهای لیبرال اقتصادی است که میتوانند به تولید داخلی آسیب بزنند. این دیدگاه با تجربههای جهانی، مانند تأثیر جهانیسازی بر صنایع محلی در کشورهای درحال پیشرفت، همخوانی دارد. بااینحال، تأکید بر بهبود کیفیت تولیدات داخلی نشاندهنده آگاهی از ضرورت رقابتپذیری در بازارهای جهانی است.
۵ـ اشتراک کارگر در سود تولید
یکی از پیشنهادات بسیار مهم و کلیدی، مشارکت کارگران در سود حاصل از تولید است که بهعنوان انگیزهای برای بهبود کیفیت کار و افزایش بهرهوری معرفی شده است.
تحلیل: این ایده، که در برخی کشورهای در قالب مدلهای مشارکتی اجرا شده، میتواند به افزایش انگیزه کارگران و کاهش تنش بین کارگر و کارفرما منجر شود. این پیشنهاد نشاندهنده تلاش برای ایجاد تعادل بین منافع کارگر و کارفرما و حرکت به سمت اقتصاد عادلانهتر است. بااینحال، اجرای این سیاست نیازمند اصلاحات ساختاری در قوانین کار و نظامهای مالیاتی است که ممکن است با مقاومتهایی از سوی برخی کارفرمایان مواجه شود.
۶ـ مسکن کارگری و فرهنگ محیط کار
مسکن کارگری: ایجاد تعاونیهای مسکن یا خانههای سازمانی بهعنوان راهحلی برای رفع دغدغه مسکن کارگران پیشنهاد شده است.
فرهنگ محیط کار: برخلاف نگاه مارکسیستی که محیط کار را محل تضاد میداند، مقام معظم رهبری بر همافزایی و همکاری بین کارگر و کارفرما تأکید کرده و این دیدگاه را با مفهوم «زوجیت» در قرآن پیوند داده است.
تحلیل: مسکن بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای کارگران، بهویژه در شهرهای بزرگ، مطرح شده است. این پیشنهاد با توجه به بحران مسکن در کشورمان، مرتبط و حیاتی است. ایجاد تعاونیهای مسکن یا خانههای سازمانی میتواند به کاهش فشار مالی بر کارگران کمک کند، اما نیازمند سرمایهگذاری دولتی و همکاری بخش خصوصی است.
تأکید بر فرهنگ همافزایی در محیط کار، نقدی بر ایدئولوژیهای طبقاتی و تلاشی برای ترویج نگاه اسلامی به روابط کاری است. این دیدگاه میتواند به کاهش تنشهای کارگری و افزایش همکاری در محیط کار منجر شود، اما نیازمند تغییر فرهنگ سازمانی و آموزشهای گسترده است.
۷ـ شمولیت مفهوم کارگر
امام خامنه ای مفهوم کارگر را فراتر از کارگر صنعتی تعریف کرده و کارگران ساختمانی، کشاورزی، خدماتی و حتی زنان خانهدار را نیز شامل آن دانسته است.
تحلیل: این تعریف گسترده، نشاندهنده تلاش برای بهرسمیتشناختن همه اقشار زحمتکش جامعه و توجه به گروههای کمتر دیدهشده مانند زنان خانهدار است. این رویکرد میتواند به تقویت جایگاه اجتماعی این گروهها و شمولیت آنها در سیاستهای حمایتی منجر شود.
#ادامه_دارد