سخنرانی خانم فرزانه.mp3
17.09M
خدا، آداب میزبانی را میداند...
ما به عنوان مهمان، آداب میهمانی را میدانیم؟
آداب میهمانی چیست؟
💠 #سخنرانی روز اول ماه مبارک رمضان سال1441
✨سرکار حاجیه خانم فرزانه✨
#محفل_رمضان99
#رسانه_بنت_الهدی
babolharam _mirdamad.mp3
19.2M
🎼دعای افتتاح ...
|⇦• قرائت دعایِ پرفیضِ افتتاح ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان به امید ظهور حضرت حجت روحی له الفدا به نفس سید مهدی #میرداماد
4_6048790626948875532.mp3
3.85M
✨ #دعای_شریف_افتتاح ✨
🔵سفارش شده توسط امام زمان💖
🙏دعای افتتاح را در هر شب ماه رمضان بخوانید، زیرا ملائکه به آن گوش فرا میدهند و برای خواننده آن، طلب مغفرت میکنند.
🎧 با نوای استاد فرهمند
شعر کودکانه ماه رمضان .pdf
117.5K
🌼مجموعه شعر ویژه ماه مبارک رمضان🌼
#ویژه_نامه_ماه_مبارک_رمضان
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
شهید حاج قاسم پیش از سفر به سوریه در سفر به قم و زیارت حضرت معصومه(س) گفته بودند :
اگر #شهید شدم انگشترم را به همراه خودم دفن کنید زیرا به دلیل قرائت همه نمازهای من و تبرک حرم های مطهر ائمه و دیگر مکان های مقدس که به همراهم بوده ارزش معنوی بسیار بالایی برای من دارد.💚
در یکی از ماموریتهای اعزامی به غرب کشور از حاج قاسم سوال کردم که اگر به شما پست و مقام بالاتری پیشنهاد کنند چه تصمیمی خواهید گرفت؟
گفت:
فرماندهی نیروی قدس #سپاه آخرین مسئولیت من است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
˙·•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙
♻️ #شهید_محمد_شالیکار از همرزمان سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار علی اصغر بصیر در دوران دفاع مقدس بوده بود❣.
👈وی جانباز بالای 50 درصد بوده که از ناحیه سر دچار جانبازی در جنگ هشت ساله شده بود.
🔰شهید محمد شالیکار از یادگاران دفاع مقدس شهرستان فریدون کنار محسوب می شود که چند روز را در بخش آی سی یو بیمارستان دمشق سپری کرد.
شهید محمد شالیکار 47 ساله بوده و از وی دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است.
🌷محمد شالیکار عضو گردان عاشورا و رزمنده دفاع مقدس بود که در مناطق عملیاتی 7 تپه، حلبچه و عملیات کربلای 10 حضوری فعال و موثر داشت.
شهید محمد شالیکار در دوران دفاع مقدس از ناحیه کاسه سر #جانباز شده بود که در درگیری با نیروهای تکفیری تروریست مورد اصابت گلوله ای از ناحیه کتف و ریه قرار گرفت که پس از چند روز کما وی به درجه رفیع شهادتـــ🌷
نائل آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شعری که حاج قاسم با بغض و تمنا در ماه رمضان دو سال پیش در بیت الزهرا(س)
✍سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی:
سپاه مجموعهای از منتظران شهادت است... سپاه بهشت است که، استشمام میشود. سپاه، معراج شهداست. سپاه معراج مجاهدین است. سپاه محبوب امام(ره)است. امام(ره)نگاه کرد به سپاه و فرمود: من دست شما رامیبوسم که دست خدا بالای آن است و اگر سپاه نبود، کشور نبود. نگاه کردبه جبهههای سپاه و نیروهای مسلح فرمود: آنها چه میکنند وبهتر است دم فرو بندم و خاضعانه و خاشعانه عرض کنم: السلام علیک یاخاصه اولیاءالله.
♨️ واکنش حاج قاسم به ازدواج مجدد همسر شهید: ازدواجت جهاد بود
حاج قاسم تا مرا دید سلام و علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود متوجه شد ازدواج مجدد هم کردم. گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچه دار شدید؟
📌 آنچه خواهید خواند روایت سارا عجمی همسر شهید #محمود_نریمانی است که خاطره مهمانشدن حاج قاسم سلیمانی را در خانهشان اینگونه روایت می کند:
👇👇👇👇👇
قسمت اول
📞 الو؛ با حاج قاسم سلیمانی صحبت می کنید
من همیشه دوست داشتم سردار سلیمانی را از نزدیک را ببینم. اتفاقا در اوایل مرداد 96 بود، می خواستیم مراسم اولین سالگرد شهادت همسرم را برگزار کنیم که به همین منظور نامه ای نوشتم و در آن از حاج قاسم دعوت کردم تا ضمن آمدن به مراسم همسرم دقایقی سخنرانی هم بکنند.
✉️ نامه را به دوست شوهرم دادم تا به دست سردار سلیمانی برساند. راستش اصلا فکر نمی کردم نامه به دست او برسد و یا اگر برسد اصلا بازش کند و بخواند.
📨 تقریبا 4-5 روز بعد دیدم آقایی زنگ زد و گفت گوشی دستتان باشد سردار سلیمانی می خواهد با شما صحبت کند.😍 آنقدر از شنیدن این جمله هیجان زده شده بودم که زبانم بند آمده بود.😶
وقتی حاج قاسم شروع کرد به صحبت باور نمی کردم دارم الان به صدای او گوش می کنم. خیلی صمیمی و #مهربان گفت: دخترم نامهات را خواندم ممنونم که نامه نوشتی و برایم باعث افتخار هست به مراسمتان بیایم اما من یک ماموریت کاری دارم و باید بروم اما یک نفر را به جای خودم میفرستم حتما.
من آنقدر هول شده بودم که فقط هر چه حاج قاسم می گفت: می گفتم خیلی ممنون. تنها کلمه ای که من در آن چند دقیقه مکالمه می گفتم همین بود. 🤦♀
صحبت با چنین شخصیت بزرگی آن هم غیر منتظره باعث شده بودم اصلا نتوانم حرفی بزنم. در مراسم ما سردار قاآنی لطف کرد و از طرف حاج قاسم آمد.
☕️ مهمانی که حضورش را باور نمی کردم
روز 7 فروردین سال 98 آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می زد.
دوباره صبح روز 8 فروردین همان آقا ساعت 8 صبح تلفن زد و گفت: حدود یک ساعت دیگر خدمت می رسیم. آن موقع تازه فهمیدم سردار سلیمانی قرار است تشریف بیاورد. 😍
یک لحظه استرس و شوق باورنکردنی همه وجودم را گرفت سریع بلند شدم تندتند خانه را مرتب تر کردم و میوه مختصری هم آماده کردم. شنیده بودم حاج قاسم ناراحت می شود اگر پذیرایی از او مفصل باشد.
فرزند دومم هم 50 روزش بود و خیلی بی قراری می کرد اما در همان حین کارهایم را کردم و سریع زنگ زدم منزل پدر شهید و گفتم قرار است مهمان بیاید برایمان شما هم خودتان را برسانید. از محمود یاد گرفته بودم پشت تلفن رعایت مسائل امنیتی را بکنم برای همین به آنها نگفتم مهمان چه کسی است.
🔔 زنگ خانه به صدا در آمد ...
✅ #ادامه_دارد ...
دلمان برای #مهربانی هایت تنگ است #سردار_دلها
😔💔