*﷽*
#در_محضر_شهدا
رفته بودیم تهران استادیوم آزادی تجمع بزرگ سپاهیان حضرت رسول الله (ص).
ساعت یک و نیم شب رسیدیم خسته و خوابآلود. همه دنبال جایی بودند تا بخواند. عبدالمهدی فرمانده لشکرمان بود. متفاوت از همه می گشت دنبال جایی برای نماز.
خدا دلش برای عبدالمهدی تنگ شده بود؟ عبدالمهدی دلتنگ بود؟
هر چه بود ما نبودیم. دو سه تا پتو پیچیدیم تا گرم شویم. با همان اورکت نماز خواند.
حرارت محبت الهی...
📔 : عبدالمهدی
#سردارشهید
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#یاد_عزیزش_با_صلوات
💔
#کرامات_شهدا
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری :
لبهای شهید تکان می خورد و می گوید:" انا اعطیناک الکوثر"😳
وقتی جنازه شهید را می آورند من اصلاً توی این دنیا نبودم و نمی خواستم قبول کنم. مادرم می گفت: وقتی بالای سر شهید بودم. دیدم شهید سوره کوثر را می خواند.
مادرم می گفت: اول فکر کردم اشتباه می کنم. بعد که دقت کردم دیدم لبهای شهید تکان می خورد و می گوید:" انا اعطیناک الکوثر". حتی در سردخانه بعد از 8 روز یکی از اقوام صدای اذان شهید را شنیده بود.
منبع : خاطره از همسر شهید از سایت خبرگزاری دفاع مقدس
🍃🌹🍃🌹
~🕊
شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند
شهیدی که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد.
شهیدی که حاجت روا میکند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد.
شهیدی که قبل از تدفین، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود.
شهیدی که هنگام تدفین، از او صدای اذان گفتن شنیده شد.
شهیدی که با همان لباس خاکآلود برگشته از ماموریت، به خواستگاری رفت.
شهیدی که روی قالیهای خانه نمینشست. میگفت: نشستن روی این قالیها مرا از یاد محرومان غافل میکند.
شهیدی که در محل کار زودتر از همه میآمد و دیرتر از همه میرفت.
شهیدی که در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" میزد. میگفت: در حین کار احتمال میرود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، من هنگام کار متعلق به بیتالمال هستم و حق استفاده شخصی ندارم.
شهیدی که عارف حوزه علمیه، او را استاد خود میدانست.
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری♥️🕊
.
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمانی از جبهه برمی گشت، نیمه های شب بود، یک ساعت مانده به اذان صبح؛ وسط جاده سیرجان_کرمان، به راننده اتوبوس گفته بود «همینجا نگه دار»، راننده اتوبوس گفته بود «اینجا وسط بیابان چکار داری» شهید مغفوری گفته بود «اشکال ندارد، نگه دار من پیاده می شوم و شما برو» راننده رفته بود، زمانی که دوستان ایشان از خواب بیدار شدند از راننده خواستند برگردد، وقتی برگشتند دیدند این شهید وسط بیابان نماز شب می خواند. :))
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری🌱