سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
آسانتر نگاهم کن من تا عشق ! بیشتر نخوانده ام ... 🌷شهید مو
#خـــاطراٺ_شــــهدا
💢فردے به گردان معرفی شد كه خیلی به هیكلش مے بالید و او ڪسی جز شهید علیرضا آزمایش نبود ڪہ بعدها فرمانده گردان حزب ا... شد.🙂
🔰علیرضا چون ڪشتی گیر بود به خود اطمینان داشت. روزے همہ بچه ها ی گردان را ضربہ فنی ڪرد تا موسے الرضا سر رسید و نفس ڪشتی باقے نبود.
💢 موسی الرضا ڪه تازه فهمیده بود علیرضا خیلی شلوغ ڪرده گفت : من شب با تو ڪشتی مےگیرم، علیرضا مصّر بود ڪه همین الان. موسی الرضا گفت : نه شب... بالاخره شب مهتابي فرا رسید و علیرضا وارد گود شد و موسی الرضا هم آمد .
🔰همه منتظر بودیم ببیینم چہ اتفاقے مے افتد . علیرضا رجز خوانے را شروع ڪرد و موسي الرضا ساڪت، آرام و مطمئن جلو رفٺ و به سرعٺ زیر پای علیرضا رفٺ و او را روی سر برده و پایین انداخٺ بہ نحوی ڪه علیرضا دیگر بلند نشد...
💢تازه فهمیده بودیم ڪه چرا موسے الرضا شب را براي مبارزه انتخاب ڪرده بود مے خواست تعداد بچه هاے شاهد خیلے ڪم باشند☝️
✍راوی: عباس تیموری
#شهید_موسی_الرضا_یزدانے🌷
📎 سالـــــروز شھـــــادٺ
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1