#دست_نیاز_چشم_امید
🌷 آتش عشق 🌷
مولای من! دوست دارم گوشهای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. به گوشهای خیره شوم و تو هم مقابلم بنشینی و متوجّهات شوم. هی نگاهت کنم و هی گریه کنم؛ آنقدر گریه کنم تا از هوش بروم و بعد به هوش بیایم و ببینم که سرم روی دامان شماست. از بوی خوش و نسیم روحنواز وجودت از خود بیخود شوم. در آغوشت گیرم و تو اشک از چشمانم پاک کنی. سرم را بر سینهات قرار دهی و موهایم را نوازش کنی؛ آنگاه به من وعده ی شهادت بدهی و من خود را بر بال ملائک ببینم و بشنوم که مرا وعدهی شفاعت میدهی؛ آن وقت با خیال راحت از آتش عشق تو چون شمع بسوزم و آب شَوَم و روی دامنت بریزم و هلاک شَوَم.
🌷شهید گمنام🌷
📚فرهنگ نامه جبهه، ج6، ص517
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#دست_نیاز_چشم_امید
درهای همیشه باز
خدایا ! چگونه برانی درماندهای را که در حال فرار از معاصی به تو پناه آورده؟! چگونه ناامید کنی راهجویی را که شتابان، آهنگ حضرتت کرده و چگونه بازگردانی تشنهای را که برای نوشیدن آب بر سر حوضهای تو آمده؟! جواب ده که هرگز چنین نخواهی کرد. ای کسی که حوضهای پرفیضت در سختترین خشکسالیها لبریز است و درِ خانهات به روی همهی خواستارانت همیشه باز است.
🌷شهید گمنام🌷
📚فرهنگ نامه جبهه، ج6، ص515
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1