eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
115 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ هيچ كس تو نمى شود👌 اگر تو نباشى دردهايم را به چه حالى كجا ببرم . .😭 ❤️☺️ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
❤️ ✍بی عشق پای در سرزمین شهدا مگذار که آن سرزمین را روحی ست به نام اشتیاق می رباید . . . و تو را می برد تا بیخودی تا نور، تا ... دل که باختی دیگر باز نخواهی گشت . . 😭 🌺 📎یاد شهدا با ذکر صلوات🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
در عشق تو بی تو چون توان زیست ؟ بگو و آرام دلم جز تو دگر کیست ؟ بگو .. ❤️ 🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
عزیزدلم یادت هست؟؟؟؟؟ ۸ سال پیش... آخرین بار؛آخرین شبی که پیش ما بودی! یادت هست؟؟؟؟ آخرین خنده هات... هشت سال پیش همچین شبی؛ بعدنماز صبح اومدی تو اتاق؛ به مامان گفتی امشب اینجا میخوابم... من بودم و تو... کارت اعتکافم سرمیز بود؛برداشتی و گفتی :خیلی از اعتکاف خاطره دارم... حالت یجوردیگه بود؛اونشب خیلی حرف زدیم ؛گفتیم و خندیدیم آنقدر بلند بلند میخندیدیم که بقیه صداشون دراومد گفتن بابا بگیرین بخوابین؛صبح شد آخه... ولی هیچکس نمیدونست که آخرین حرف زدنای خواهرکوچیکه با داداش محمدشه... هیچکس نمیدونست که قراره این حرف زدنا؛خندیدنا،خاطره بشن تا یه همچین شبی اونارو بیاد بیارم و حسرت حرفهای نگفته رو بخورم. هیچکس نمیدونست که قراره دیدار بعدیمون بمونه تا قیامت...! خاطرات هیچوقت از یاد آدم نمیره...😭😭😭 ❤️ 🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هدایت شده از عطربهارنارنج
آسمان وسعت دریای تورا درک نکرد اَحدی نیز بلندای تورا درک نکرد همه در اوج عَطَش"روزه" گرفتیم ولی هیچ کس خشکی لبهای تورا درک نکرد.... ✍قسمت بر این شد سحر ماه مبارک رمضان هم در گلزار شهدا ودرکنار مزار پاک ونورانی داداش محمدحضور داشته باشم ورزق بیست وسومین ماه مبارکمون هم این بود" که قسمت شد یک شبی ،کفن متبرک شهید گمنام ،که از طرف یک دوست به بنده رسیده بوددر دست حقیر به امانت باشد، خداروشکر برای این قسمت وحسی که قابل بیان نیست... . . 🌷حس وصف ناشدنی و دومین حضور در سحر ماه مبارک رمضان درجوارپدرومادرنازنین شهیدغفاری✌️😌 🌷حس درآغوش گرفتن کفن شهیدگمنام😭 پ.ن:خدايا ، خداي مهربان به حرمت شهداي گمنامت كمكمان كن تا به اندازه ي آنهاي كه حضور شهدا قلبشان را سبز و گرم كرد و يا زهرا گفتند به حجاب فاطمي و همه ي آنهاي كه يا علي گفتند به غيرت حسيني، ماهم آني شويم كه تو مي خواهي . دلم خواست امشب واین حس وحال بماند به یادگار..... 🌷 ❤️ 🙏 @saberin_shahid_ghafari1
حالا هِی به رویِ هِی به رویِ ! امّــا یکـــ روز یکــــ جــایے برای این همه مےمیرم.. 🌺 💫✨شـــب_بـخـیرآرام_جــــان✨💫 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💚 از امشب،شبهايم را "تو"به خير كن... من از غريبه ها خيري نديدم... تا خودِ صبح هم كه شده، منتظرِ "شب بخير" طو ميمانم... . . . .یک.نگاه.برادرانتم💔 .ودلی.ای.دل.وجانم.همه.تو 🌷 شب بخیر رویای هر شبم 🌷 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
" جاטּ هــر زنده دلـے زندھـ بہ جاטּ دگر اسٺـ" مـטּ هَمانمـ ڪہ دلمـ زندھـ بہ یاد 🌹 .... .منم.تاآنجاکه.تویی .به.وجب.را.دلتنگم.عزیزخواهر💚 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هدایت شده از عطربهارنارنج
کودک دست مادر را می کشید و به تنگ ماهی کنار خیابان نگاهی می انداخت؛ یکباره یادت در دلم همچو ماهی در تنگ، بالا و پایین پرید و لبم به ناگاه خواند.. آه ...! محمدجان، پسرکم... یاد می آورم روزهایی را که پدر در خط مقدم جبهه سینه سپر و من و تو تنها در خانه، مونس یکدیگر بودیم اسفندماه که میشد، بهانه ات برای پدر بیشتر از هر لحظه ای، به جانم می افتاد بوی اسپند و داد مردی خانه به دوش که بر سر کوچه، ماهی گلی و سبزه می فروخت. و تو هر بار که به خانه بر می گشتیم نگاهت به سبزه ها گره و دلتنگی پدر در دلت سبز می گشت و بیچاره من که باز، تو را با خرید ماهی گلی، آرام می کردم نازنین من! کمی بزرگ تر شدی اما همچنان دلبسته پدرت این روزها باغبان زندگانی ام میشدی مهیا کاشت سبزه از هر نوع و رنگ اش! دستانت از کودکی سبز بود عزیزکم سبزه ها را به نیت سبز بودن سلامتی و سرزنده بودنِ پدر، پرورش میدادی از روز اول تا عید نوروز لحظه لحظه اش را نظاره گر بودی و آموختی چگونه در زندگی ات سبز باشی! از سبزبودنِ سبزه پیرهن سبز سپاه را تن از رشدش، قامت راست نمودی ز مقاومتش، ایستادگی در برابر ظلم را.. ز تلاطم تنگ ماهی دفاع از آرمان امام ره را متلاطم.. ز سرخی ماهی گلی، خون سرخ ات...، نقش بر زمین... و آه ز ! پسرکم برای من همچو آب برای ماهی بود.. محمد، عزیزِ مادر... ! بعد ِرفتنت اسفند یخ ترین ماه سال است دیگر نوروز با آن بهارش برایم مبارک نیست در حسرت دیدار تو، بازدمم آه و سال ام نو می شود و تو ای جانِ دل ِمادر شبی ز شب های دلتنگی بیا و نگهی بر دل بی جان من انداز بگذار بار دیگر در آغوشت، بهاری شود، روزگارم... "ای بهار زندگی من و باباحسین" . . . . 😭 🌱 ...🌹 🥀
عزیز برادرم تو , شهیدِ دلتنگ بودی ... ! گاهی آنقدر دلتنگت میشوم که خودم تعجب میکنم با اینکه هوایت که به سرم میزند و دلم که هوای تو را میکند کافیست که صدایت کنم،آنجاست که مسیر قدم هایم به سمت مزارت نشانه میرود ... عجیب است دلتنگی هایم اما وقتی چشمانت حرف میزند ... راز این دلتنگی برملا میشود دلیل دلتنگی هایم 💚دلتنگ بودن توست،محمدجان 💚 آنگاه که ماهها دلتنگی برای خانواده را به عشق جهاد در دفاع از وطن تحمل کردی آنگاه که شاید بعد از مدتی طولانی دلتنگِ دست ِ نوازش پدر نگاه ِ مهربان ِ مادر آغوش ِگرم ِ برادر وخواهرو... بودی ... به آسمان ها عروج کردی تو ... با دلی تنگ پرواز کردی و تو "دلتنگ" , "شهید" شدی ...! تو , شهید ِ دلتنگ بودی....💚 ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
کودک دست مادر را می کشید و به تنگ ماهی کنار خیابان نگاهی می انداخت؛ یکباره یادت در دلم همچو ماهی در تنگ، بالا و پایین پرید و لبم به ناگاه خواند.. آه ...! محمدجان، پسرکم... یاد می آورم روزهایی را که پدر در خط مقدم جبهه سینه سپر و من و تو تنها در خانه، مونس یکدیگر بودیم اسفندماه که میشد، بهانه ات برای پدر بیشتر از هر لحظه ای، به جانم می افتاد بوی اسپند و داد مردی خانه به دوش که بر سر کوچه، ماهی گلی و سبزه می فروخت. و تو هر بار که به خانه بر می گشتیم نگاهت به سبزه ها گره و دلتنگی پدر در دلت سبز می گشت و بیچاره من که باز، تو را با خرید ماهی گلی، آرام می کردم نازنین من! کمی بزرگ تر شدی اما همچنان دلبسته پدرت این روزها باغبان زندگانی ام میشدی مهیا کاشت سبزه از هر نوع و رنگ اش! دستانت از کودکی سبز بود عزیزکم سبزه ها را به نیت سبز بودن سلامتی و سرزنده بودنِ پدر، پرورش میدادی از روز اول تا عید نوروز لحظه لحظه اش را نظاره گر بودی و آموختی چگونه در زندگی ات سبز باشی! از سبزبودنِ سبزه پیرهن سبز سپاه را تن از رشدش، قامت راست نمودی ز مقاومتش، ایستادگی در برابر ظلم را.. ز تلاطم تنگ ماهی دفاع از آرمان امام ره را متلاطم.. ز سرخی ماهی گلی، خون سرخ ات...، نقش بر زمین... و آه ز ! پسرکم برای من همچو آب برای ماهی بود.. محمد، عزیزِ مادر... ! بعد ِرفتنت اسفند یخ ترین ماه سال است دیگر نوروز با آن بهارش برایم مبارک نیست در حسرت دیدار تو، بازدمم آه و سال ام نو می شود و تو ای جانِ دل ِمادر شبی ز شب های دلتنگی بیا و نگهی بر دل بی جان من انداز بگذار بار دیگر در آغوشت، بهاری شود، روزگارم... "ای بهار زندگی من و باباحسین" . . . 😭 🌱 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ @saberin_shahid_ghafari1 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
هيچ كس تو نمى شود👌 اگر تو نباشى دردهايم را به چه حالى كجا ببرم . .😭 💚 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید ‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌╭━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╮ @saberin_shahid_ghafari1 ╰━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╯