#عاشقانه_شهدایی
ادامه زندگی، در بهشت...
به خاطر دارم، چند روز پیش از اعزام به سوریه مجدد گفت، دوست دارم روزی من را «شهید امیر» صدا کنند.
نخستین مرتبه بود که سکوت را شکستم و گفتم، از زندگی با من خسته شدهاید که چنین آرزویی دارید؟😔
پاسخ داد: خدا میداند که با تمام وجود از زندگی خود راضی هستم. شما و طه تمام سرمایه زندگی من هستید. 😍
من بهترین لحظات عمر خود را در کنار شما داشته و دارم؛ اما اگر من به شهادت برسم، شما تاجی بر سرتان میرود و همسر شهید میشوید و ادامه زندگی عاشقانه ما در بهشت خواهد بود.
همسر #شهید_امیر_کاظم_زاده
#امام_زمان
╭─••✾••♡♡♡•✾•───╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰─••✾••♡♡♡•✾•───╯
#عاشقانه_شهدایی
شهیدی که باانگشتر ازدواجش به خاک سپرده شد
اول اردیبهشت ماه برای آغاز زندگی مشترک به مدت ۱۰ روز راهی مشهد مقدس شدیم. روز دوم سفرمان، طی تماس تلفنی با خانوادهاش مطلع شد که گردان قصد شرکت در عملیاتی برای آزادسازی خرمشهر را دارد.
روز بعد به تهران برگشتیم. غسل شهادت کرد و رفت....
تصمیم گرفتیم در مدت حضورش در جبهه، جهیزیهام را در خانه بچینیم ....
چند روزی بیخبر بودیم که خبر شهادتش آمد.
امیرحسین را با لباس مقدس سپاه، به خاک سپردند. ساعت و انگشترش همچنان بر دستش بود. ساعت را برای یادگاری برداشتیم اما انگشتر از دستش خارج نشد.
در آن لحظه به یاد قول همسرم در هنگام عقد افتادم که گفت: «انگشتر ازدواجمان را هرگز از دستم خارج نمیکنم.»
زندگی مشترک ما سه روز طول کشید.💔
راوی: همسر #شهید_امیرحسین_سلیمانی_مقام
#ازدواج
╭─••✾••♡♡♡•✾•───╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰─••✾••♡♡♡•✾•───╯
#عاشقانه_شهدایی 💞
راوی: همسر #شهید_علینقی_ابونصری
علی تأکید داشت که من حتماً چادر بپوشم چون معتقد بود،
چادر بهترین حجاب برای خانم هاست و مقنعه و مانتو کافی نیست.
همچنین گاهی اوقات نیز که مقنعه من از زیر چادر کمی بالا می رفت و خودم متوجه نمی شدم علی فوراً بدون اینکه کسی بفهمد انگشت اشاره دستش را آرام روی پیشانی اش می کشید و من متوجه می شدم.
این موضوع خود به خود برای من قراردادی شده بود، و حتی از این رفتار و حساسیت علی لذت می بردم.😍
#حجاب
🇮🇷شادی ارواح مطهر شهدا صلوات🇮🇷
╭─••✾••♡♡♡•✾•──────╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰─••✾••♡♡♡•✾•──────╯
#عاشقانه_شهدایی
هر بار که اسم سوریه را می آورد دلم می لرزید و راضی نمی شدم. یک روز به من گفت:
مانده ام با این همه اعتقاداتی که داری چرا راضی نمی شوی به سوریه بروم؟ جواب حضرت زینب و رقیه را خودت بده...
در باورم نمی گنجید که بخواهم جلیل را به این زودی از دست بدهم. نگاهم در نگاهش قفل شد.
(با خود می گفتم مرا به که واگذار کردی ... راه برگشتی برای من نگذاشتی...) شرمنده شدم سرم را پایین انداختم و همان لحظه از تمام وجودم جلیل را به حضرت زینب سپردم.
راوی: همسر #شهید_جلیل_خادمی
فدایی عمه جان #امام_زمان
╭─••✾••♡♡♡•✾•───╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰─••✾••♡♡♡•✾•───╯
#عاشقانه_شهدایی 💝
موقع رفتن، گفتم:
دوری شما سخت است و نمی توانم تحمل کنم
تاکید داشت که می توانید
پرسیدم:
چرا میخواهید بروید؟
با اشاره به فرازی از زیارت عاشورا
بـِاَبي اَنْتَ وَ اُمـــّي گفتند:
این فراز را معنی میکنید؟
گفتم:
یعنی پدر و مادرم به فدایتان
گفت: به خاطر همین!
#شهید_سعید_مسافر
مدافع حرم عمه جان #امام_زمان
╭━━⊰•♡♡•⊱━━━━━╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰━━⊰•♡♡•⊱━━━━━╯
#عاشقانه_شهدایی 💝
شهیدی که در سالروز ازدواجش ارباً ارباً شد
ابوذر در همان سالروز ازدواجمان ساعت هشت صبح به شهادت رسید ...
بعد از پاکسازی دو روستا در حلب سوریه از داعش
زمانی که برای پاکسازی روستای بعدی به همراه دوستانش به منطقه میرود
نیروهای تکفیری بمبی بین آنها منفجر میکنند
و او و همرزمانش «عربا عربا» میشوند
زمانی که همرزمانش قصد برگرداندن پیکر او را با ماشین دارند
یک موشک به ماشین آنها اصابت کرده و شهید میشوند.
#شهید_ابوذر_امجدیان
سالروز شهادت🥀
فدایی عمه جان #امام_زمان
╭━━⊰•♡♡•⊱━━━━━╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰━━⊰•♡♡•⊱━━━━━╯
#عاشقانه_شهدایی 💕
در اولین روز ماه رجب، عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید»..
خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی شهادت کرده بود.
اولین مکانی هم که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهدا بود.
وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟
با خود گفتم اگر در بین این شهدا، شهیدی را هم نام آقا صادق ببینم این دعا را خواهم کرد.
دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صادق جنگی را دیدم.
در آن لحظه، حال عجیبی پیدا کردم اما بعد از آن به این دعا مصمم شدم.
به روایت همسر #شهید_صادق_عدالت_اکبری
#ماه_رجب
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
@saberin_shahid_ghafari1
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
#عاشقانه_شهدایی
بسم رب ...
به تصویر بالا نگاه کنید...
این منم
و این اولین بار است که تصویرم را در شبکه های اجتماعی، شخصا به اشتراک میگذارم!
این منم
چهار سال پیش
دقیقا چنین روزهایی...
اینجا ۲۲ سال سن دارم
فرزند چهار ماهه ام هنوز پا به دنیا نگذاشته
و تنها ۴ روز از شهادت همسرم گذشته!
هنوز او را تشییع نکرده اند!
بعد از رای دادن تازه رفتم تا ببینم مزارش را کجا انتخاب کرده اند!
شناسنامه ای که در دست دارم متعلق به شهید است و پر از مهر انتخابات های مختلف!
این ما هستیم امتی شهید پرور
این ما هستیم امتی که جوانان بسیار و آرزوهای فراوانی را به خاک سپرده تا امروز در امنیت باشد.
حالا بگو آیا رواست که تو با رای ندادنت بدون اهمیت به خون شهیدان؛ امنیت کشور را به خطر بیاندازی ؟
✍🏻زینب، همسر #شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
#انتخابات
࿐჻ᭂ⸙🍃 🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
@saberin_shahid_ghafari1
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
#عاشقانه_شهدایی
ادامه زندگی، در بهشت...
به خاطر دارم، چند روز پیش از اعزام به سوریه مجدد گفت، دوست دارم روزی من را «شهید امیر» صدا کنند.
نخستین مرتبه بود که سکوت را شکستم و گفتم، از زندگی با من خسته شدهاید که چنین آرزویی دارید؟😔
پاسخ داد: خدا میداند که با تمام وجود از زندگی خود راضی هستم. شما و طه تمام سرمایه زندگی من هستید. 😍
من بهترین لحظات عمر خود را در کنار شما داشته و دارم؛ اما اگر من به شهادت برسم، شما تاجی بر سرتان میرود و همسر شهید میشوید و ادامه زندگی عاشقانه ما در بهشت خواهد بود.
همسر #شهید_امیر_کاظم_زاده
#امام_زمان
#کانال_رسمی_شهیدمحمدغفاری
📲نشر دهید و با ما همراه ما باشید.
↷«ڪــــــلیڪ ڪــــــنید»↶
╭━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╯
#عاشقانه_شهدایی
شهیدی که باانگشتر ازدواجش به خاک سپرده شد
اول اردیبهشت ماه برای آغاز زندگی مشترک به مدت ۱۰ روز راهی مشهد مقدس شدیم. روز دوم سفرمان، طی تماس تلفنی با خانوادهاش مطلع شد که گردان قصد شرکت در عملیاتی برای آزادسازی خرمشهر را دارد.
روز بعد به تهران برگشتیم. غسل شهادت کرد و رفت....
تصمیم گرفتیم در مدت حضورش در جبهه، جهیزیهام را در خانه بچینیم ....
چند روزی بیخبر بودیم که خبر شهادتش آمد.
امیرحسین را با لباس مقدس سپاه، به خاک سپردند. ساعت و انگشترش همچنان بر دستش بود. ساعت را برای یادگاری برداشتیم اما انگشتر از دستش خارج نشد.
در آن لحظه به یاد قول همسرم در هنگام عقد افتادم که گفت: «انگشتر ازدواجمان را هرگز از دستم خارج نمیکنم.»
زندگی مشترک ما سه روز طول کشید.💔
راوی: همسر #شهید_امیرحسین_سلیمانی_مقام
#ازدواج
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#حاج_قاسم گفت: «سید رضی» تو هم باید شهید بشی! ٤ دی اولین سالروز شهادت شهید سید رضی موسوی🕊🖤 ࿐჻ᭂ⸙🍃
#عاشقانه_شهدایی
چه کربلا نرفتهها که کربلایی اند...
بعد از شهادت سید رضی برخی مسئولین آمدند برای گفتن تسلیت.
گفتم زحمت بکشید ما را همراه هم بفرستید کربلا. چون تا حالا نرفتیم! شهید موسوی میگفت: حاجخانم! این یکجا را میخواهم با هم برویم! می خندیدم و می گفتم: حاجآقا! من را خجالت نده. گفت: نه کربلا را باید با هم برویم!
قرار بود پارسال دی ماه برویم که نشد. امسال هم قرار بود اواخر دی برویم که دیگر به شهادت رسید. برای همین به آقایان گفتم اگر شما میخواهید در حق من محبت کنید، پیکر سید رضی را به ایران نبرید، اول ما را به کربلا بفرستید.
گفتند بارکالله به فکر شما! ذهن ما درگیر از دست دادن آقا سید بود و مانده بودیم چه کنیم؟
گفتم: لطف کنید ما را بفرستید کربلا یک زیارت کنیم بعد برگردیم ایران. رفتیم و بالاخره مأموریت سید رضی موسوی با شهادت تمام شد!
راوی: همسر #شهید_سیدرضی_موسوی
#شهید_القدس
سالروز شهادت
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
@saberin_shahid_ghafari1
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐