eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
955 دنبال‌کننده
19هزار عکس
5.2هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعه ؛ شعر بلندی است از نبودن هـای تـو و بغض هـای انتظار من ڪہ از صبح تا غروب سرودہ می شود 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
می بینی ام هنوز و نمی بینمت هنوز دیدن به تو رسید و ندیدن به من رسید (عج) https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شهید علمدار🌸🍃 « برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید» هر چند که خیلی از افراد می گویند: خدانکند. این چه حرفهایی است که می زنید؟ چرا دعای مردن می کنید برای هم؟  اما آن ها غافلند از اینکه شهادت، مردن نیست. شهادت زنده ماندن ابدی است. جاودانگیست و چه بهتر از جاودانه شدن؟ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🕊 آدم که دلش بگیرد دردش را به کدام پنجره بگوید که دهانش پیش هر غریبه ای باز نشود..  #ارسالی_مادر_شهید هدَِیَِهَِ بَِهَِ اَِرَِوَِاَِحَِ شَِهَِدَِاَِ صَِلَِوَِاَِتَِ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🍃🌸قرین شدن با امام زمان ( عج) 🌷شخصی از آیت الله کشمیری (ره) پرسید دل باید قرین حضرت امام زمان شود؛ اما این ارتباط این قربت و قرین شدن چگونه است و از کجا شروع کنیم ؟ ایشان پاسخ دادند : هر روز یک ساعت با حضرت خلوت کنید و به حضرت متوجه باشید زیارت آل یاسین بخوانید «یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی و المستعان بک یا ابن الحسن» را زیاد بگویید تا خود به خود رفاقت حاصل شود . 📚کتاب شیدا ، ص ۲۲۴ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
خاطراتت را کنار یکدیگر می چینم💕 تا که شاید... با تکمیل پازل...زندگی خود را بیابم. https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔸در نظر بگیرید ڪسے در روز یڪ گناه انجام مے‌دهد حتے زیادتر؛ در سال چند گناه انجام داده ، وقتے گناهان خود را بہ یاد میاورم از خود شرم میڪنم. ۵ سال است ڪہ من بہ تڪلیف رسیده‌ام، روزے اگر یڪ گناه انجام بدهم مے‌شود ۱۸۲۵ گناه!! برادران و خواهران مواظب خودتان باشید. 🌷 🍃 متولد: ۱۳۴۶/۱/۱ 🍃 شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ 🍃 محل شهادت: اروند رود عملیات ڪربلاے ۴ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چہ خـوش بود روزهای با هم بودنمان خنـده‌ی لبانتـان، دل ما را می برد ... دلمان اما هنوز رفیقی ازجنس شما میخواهد، تا لبخنـد زنان با هم، برویم به عـرش اعـلی #گلزار_شهدا_قطعه‌_بهشتی @saberin_shahid_ghafari1
کاری ڪه انجام می‌دهید ، حتی نایستید که کسی بگوید خستـــه نباشیــــد . . . از همان درِ پشتی بیرون بروید چون اگر تشڪر ڪنند ، تو دیگر اجرت را گرفته ای و چیزی برای آن دنیایت نمی‌ماند ... #پدر_موشڪی_ایران #شهید_حسن_تهرانی_مقدم 🍃🌹🕊🍃🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
از پیکر چاک چاک اثر آوردند زان یار سـفر کـرده خـبر آوردند . . .🌷 پیکر مطهر (حاج‌حیدر) فرمانـده ایرانی تیپ زینبیون بعداز گذشت ۲ سال از زمان شهادت شناسایی و به آغوش میهن برمی‌گردد. 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
لذت دارد آن روز که ما به پشت سر تو ، به عنوان امت تو محشور می شویم ... ❤️ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت : اسلام نمیگذارد مرد و زن مثل زمان کنار دریا لخت بشوند و به جان هم بیفتند! مردم پوستشان را می کنند!... امام عزیز ما... حال امروز ما را ببین چه بر سر میراثت آمده... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
عكسی بسيار شورانگيز و پر رمز و راز: اين عكس متعلق به كربلايی سيد مصطفی صادقی است كه يك بيت شعر هم با دست خطش باقی مانده است: "نرخ رفتن به سوريه چند است؟ قدر دل كندن از دو فرزند است" آخرین نفر پدرش با او روز سه شنبه صحبت کرده بود و ساعت ۴ صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش می‌گذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که می‌زدیم گفتم: "مصطفی جان! مواظب خودت باش خیلی دلم برایت تنگ شده" گفت: "مادر! من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام می‌شود" باور کنید الان هم با اینکه پسرم شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)، می‌دانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده... مصطفی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ به منطقه مقاومت سوريه اعزام و در تاريخ ۱۳۹۶/۳/۱۶ مصادف با يازدهم ماه مبارك رمضان در وقت افطار در حماء به دست تكفيری های جنايتكار به درجه رفيع نائل آمد... 🌷شهیدمدافع حرم سیدمصطفی صادقی . . 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
پر کشیدن ؛ مجال می خواهـد آسـمانی زلال می خــواهد اشتیاقِ پرنده ، کافــی نیست چون که پرواز ، بال می خواهد 🕊 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌷|جمعه ها حزن آلوده اند چشم مااشک و چشم توخون ذکر ما: هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاءَ و ذکر تو: فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً... . . . 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
.. 📎تقدیم به محضر مقدّس مادران معظّم شهدا . . . 📎اثر برگزیده‌ی جشنواره ملی «وصف شهید»: بــا اشک هاش، قبـــر تــرا رنگ می‌زند این مادری که بوسه بر این سنگ می‌زند مــادر نبــوده‌ای کـه بدانی چه می‌کشـد... از چه به خاک صورت خود چنگ می‌زند مــادر نبـــوده‌ای کـــه بـدانـی غم پســــر آتـش بـه جـــــان مــــــادر دلتنـگ می‌زند در استــوای هجــــر تو هـرچنـد سوختـه امّـــا پـــر از غــرور دم از جـنـــگ می‌زند با اشک‌هــای شعلــه ورش، دست بر دعـا آتـش به هـــر چه فتنـه و نیــرنگ می‌زند شاعر: سجاد شاكري فرزند شهید. ❤️ 🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺁﺭﺍﻣــﺶ درون ﻣـﻦ ❣ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺩﺭ کنار #تـوستـ... ❣ ﺑﮕـﺬﺍﺭ ﺣـﺴﻮﺩﺍﻥ ❣ ﻫـﺮﭼـﻪ ﻣﻲ ﺧـﻮﺍﻫـﻨــﺪ ﺑﮕﻮﻳﻨـﺪ... ❣ جـﺰ #ﺗـﻮ ﻭ #ﻋـﺸﻖ ﺗـﻮ 💖 ﺗـﻤـام دنیا بی ارزش است. #صبحتان_بخیر #مزار_شهید_غفاری https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
تـــــو تنها ، می‌توانی آخرین درمانِ من باشی و بی‌شک دیگران بیهوده می‌جویند تسکینم ...! #شهید_محمد_غفاری https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💠می خواهم بروم جبهه💠
💠می خواهم بروم جبهه💠 سرش را کج کرد و گفت: علی داداشی،‌ تو لااقل اجازه بده که من برم جبهه، همه ی دوستام دارن میرن. قاسم، قبل از اینکه بیاید پیش من،‌ سراغ همه ی برادرها و خواهرها رفته بود و همه ناامیدش کرده بودند،‌ اینو که گفت، فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم: من حرفی ندارم، برو. هنور همه ی جمله را ادا نکرده بودم که در یک چشم به هم زدن پر درآورد و رفت، من که خودم هم نفهمیده بودم که چه گفته ام، بلافاصله تلفن را برداشتم و شماره واحد اعزام سپاه را گرفته و به دوستی که مسوول قسمت فوق بود گفتم: اخوی ما دارد میاد سراغ شما که اجازه بدی بره جبهه، شناسنامه اش را بخواه و چون به سن قانونی نرسیده، بهانه ای بگیر و نذار بره جبهه. آن روزها سرمان شلوغ بود، مرتب شهید و مجروح می آوردند و ما هم بایستی همه ی کارهای لازم را انجام دهیم، بنابراین یادم رفت که موضوع را پیگیری کنم، ساعت 8 صبح بود، مادر زنگ زد و گفت: قاسم دیشب نیامده. گفتم: حتماً با بچه ها رفته بسیج، ‌ظاهراً مادر قانع شد و من هم گوشی را قطع کردم و مشغول کارها شدم. وسط مسیر تشییع شهدا بودیم که مسوول اعزام بسیح را دیدم، زد پشت من و گفت: اخوی! حالا مارو می زاری سر کار؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: اخوی شناسنامه اش را آورد،‌ اما سنش که مشگلی نداشت. گفتم: خوب! گفت: خوب که خوب، ما هم مهر زدیم و رفت. گفتم: کجا؟ گفت: احتمالاً خرمشهر….. به هر کجا زدم که از طریق تلفن و دوستانش پیدایش کنم، نشد که نشد. چند روز بعد، ساعت 9 صبح و طبق معمول زنگ زدم به تعاون سپاه تا اسامی شهدایی که شب قبل آورده بودند را‌ به بپرسم تا برای تشییع آنها برنامه ریزی کنیم، مسوول تعاون گوشی را برداشت. بعد از حال و احوال همیشگی، گفتم: اسامی شهدا را بگو که من یادداشت کنم. گفت: شکیب تویی؟ گفتم: آره گفت: ا، ا، اسم اخویت هم که تولیست هست. 📚 خط سرخ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1