#عبدالله_بن_الحسن
#شب_چهارم #پنجم_محرم
#زمینه
ای برادر جان ای حسن جانم
در کجایی که من پریشانم
بین که آغوشم بر یتیم تو گشته قربانگاه
شد خضاب مو ی سپید من خون عبدالله
آه
از یتیم تو من خجل هستم
بر نمی آید کاری از دستم
دست او افتاد پیش چشم من دست و پا میزد
دست بشکسته مادر ما را او صدا میزد
آه
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth