#زمزمه_مهدوی
#محرم
سلام میدم با چشمای خیسم
میخوام برات عریضه بنویسم
ببین اسیر چنگ ابلیسم
منو کمک کن
خدا خُودش گُواهه شَرمندم
که ریخته اشک تو رو پروندم
توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازندم
منو کمک کن
منم دلم میخواد که یارِتشم
یه سینه چاکِ بیقرارِتشم
شبیه ابنِ مهزیارِت شم
آقایخوبم
یه عالمه بهت بدهکارم
آرزومه رو در رو ای یارم
بهت بگم چقدر دوسِت دارم
آقایخوبم
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرار لحظههای تنهایی
کجایی ای دم مسیحایی؟
چرا تو از سفر نمیآیی؟
عزیز زهرا
امان ازاین غیبت طولانی!
تا کی قراره باشی زندانی؟
الان توی کدوم بیابانی؟
عزیز زهرا
ببخش اگر که بازم این نامرد
با بی خیالی با تو بد تا کرد
تا بدتر از این نشدم برگرد
آقایخوبم
فقیره خَستهتو نوازِش کن
نظر بهاَشکو سوز و سازِشکن
باگوشهچشمی بینیازِش کن
آقایخوبم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
سلام من به حال غمگینت
بهقطرههای اشک خونینت
بهروضههای تلخ و سنگینت
عزیز زهرا
الهی که بشم فدات آقا
مُجسّمه جلو چشات آقا
مُصیبتای عمّههات آقا
عزیز زهرا
میبینی که مُخدّارت ای وای
"عَلی الخدود لاطمات ای وای
وَ بِالعَویلِ داعِیات ای وای
امانازاینغم
میبینی جَـدّتو تَــهِ گودال
و مادری که رفته بوداز حال
می گذره هرروزت بِدین منوال
امانازاینغم
#محمد_قاسمی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth