#شب_دهم_محرم
#عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
#واحد
به روی سینه نشسته قاتلش
روی تل داره میبینه خواهرش
کسی نیست تاکه بدادش برسه
دوتادستاشوگذاشته روسرش
مقابل چشم ترش ،وقتی که دست وپامیزد
نیزه به پهلوش که میرفت،مادرش وصدامیزد
یا اباعبدالله یااباعبد الله یااباعبد الله
دیگه ازتشنگی وزخم بدن
پسرفاطمه بی حال شده
یاعلی چشمای زهراروبگیر
لشگری راهی گودال شده
یکی بگه بقاتلش ،لطمه به روی اونزن
داره مبینه مادرش,پنجه به موی اونزن
یااباعبد الله یااباعبد الله یااباعبد الله
#محمد_خرم_فر
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
# زمینه
با چشای خیس، با دل مضطر
پیش تو هستم، این شب آخر
کنج این خیمه، اشک چشم تو، میده آزارم
عصر عاشورا، بی علی اکبر، بی علمدارم
وای وای وای، ای حسین جانم
=====
روضههای تو، کرده بیچارم
بعد تو داداش، من گرفتارم
میزنی ناله، با تن خونی، بین این گودال
با صدای تو، مادرت زهرا، هی میره از حال
وای وای وای، ای حسین جانم
=====
کاش نبینم من، از بالای تل
افتادی داداش، خونی تو مقتل
بی حیا داره میبُره سر رو، در بر مادر
ساربان داره، میره توو گودال،واسه انگشتر
وای وای وای، ای حسین جانم
#حسین_بیدگلی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
رفتی و زینب، دل پریشونه
کنج این خیمه، روضه میخونه
بسکه سیلی زد،دشمن ِ نامرد، چشم من تاره
معجرا سوخته، پاها شد زخمی، گوشا شد پاره
آه آه آه، آه از این غربت
=====
دشمنا سمت ِ، خیمهها رفتن
بچههات زیر ِ، دست و پا رفتن
بعد تو داداش بی پناهم من، خیمه شد غارت
هی صدا کردی، زینبت رو با، حنجر ِ پارت
آه آه آه، آه از این غربت
=====
نالهای قلبم، رو میسوزونه
این ربابه که، داره میخونه
میگه با گریه، ای گُل ِ نازم، زود شدی پرپر
آه، مواظب باش، که نیفتی از، نیزهها مادر
آه آه آه، آه از این غربت
#حسین_بیدگلی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_سیزدهم_محرم
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#زمینه
کی میره از یاد، حمله ی لشکر
بردن ِ خلخال، غارت ِ معجر
خیمه ها می سوخت، بچه ها گریون، توو بیابونا
با پای خونی، صورت سوخته، تشنه توو صحرا
آه آه آه، آه و واویلا
=====
یادم افتاده، این دم آخر
زخم انگشت و، جای انگشتر
بردنت بابا، دشمنای پست، تا ته گودال
پیش چشمامه، حَنجر خونیت، پیکر پامال
آه آه آه ، آه و واویلا
=====
دادنم آزار، وای امان از شام
زینب و بازار، وای امان از شام
ما عزادارو، پیش چشم ما، هی میخندیدن
سر ها روی نی، پای هر نیزه، هی میرقصیدن
آه آه آه ، آه و واویلا
#حسین_بیدگلی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#طفلان_حضرت_مسلم ( بند سوم )
#واحد
هی میگردم توی کوچه ها حسین
میزنم اسم تو رو صدا حسین
دو تا بچههام اسیر دشمنن
تو دیگه با بچههات نیا حسین
تو رو به اشک مادرت برگرد
به اضطراب خواهرت برگرد
اینجا همه دست بزن دارند
جون رقیه دخترت برگرد
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
ـــــــــــــــــــــــــ
کارشونه مهمون و پیرش کنند
پیش چشم همه تحقیرش کنند
رسمشونه هر کی با علی باشه
میزنن تا که زمین گیرش کنن
کسی خبر نداره از حالم
رودارمو به فکر گودالم
تنم پر از زخمه ولی بازم
به فکر اون پیکر پامالم
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
ـــــــــــــــــــــــــ
کی دیده مهمون و زندونی کنن
صورت یتیمی رو خونی کنن
کی دیده جلو چشم برادری
اون برادرش رو قربانی کنند
تو دستای قاتله سرهاشون
میون نهر آب بدنهاشون
خدا رو شکر نبوده مادر که
ببینه دست و پا زدنهاشون
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#واحد
کی دیده مهمونو حیرونش کنن
باغم وغصه ها دلخونش کنن
دعوتش کنن بیاد وقتی اومد
اسیر دشت و بیابونش کنن
داغ تو ای برادرم سخته
کشته بشی برابرم سخته
شهادت عادت شماست اما
اسیری اهل حرم سخته
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
......
جون من قامت اکبرو ببین
گلوی علی اصغرو ببین
لااقل کنار آب خیمه بزن
اضطراب دل مادرو ببین
به ساقی حرم سفارش کن
مشکا همیشه پر آب باشه
گرم هوا یه محرمی دائم
باید کمک حال رباب باشه
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
.....
تو همه زندگی و عمر منی
بمیرم برات که دور از وطنی
جون مادرت بگو چرا داداش
هی میری و سر به گودال میزنی
والشمر جالسّ نگو مُردم
چقدر خون دل برات خوردم
از بدن پاره میگی ای وای
من با خودم کفن نیاوردم
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#واحد
عمه این سر اگه بابای منه
پس چرا حرفی باهام نمی زنه
منتظر بودم منو ّبغل کنه
حالا می بینم بابا بی بدنه
کی برید حنجرت رو بابا جون
چه کرده پیکرت رو بابا جون
از رگای بریده معلومه
بد بریدن سرت رو بابا جون
یا ابا عبدالله ای پدر جان
.......
نبودی و قسمتم سنگ شده
سر گوشواره ی من جنگ شده
صورتم رو می زارم رو ی لبت
برا بوسه هات دلم تنگ شده
صورتم و ببین گوشام و نه
دست من ببین پاهام و نه
بهت میگم موهام چرا سوخته
پاره شده چرا لبام ونه
یا ابا عبدالله --- ای پدر جان
......
خیلی بود مراقب عمه، دخترت
از روناقه ها نیفته بابا جون
الهی هیچ دخترسه ساله ای
گیر نامردا نیفته باباجون
موی سرم بزار نگم بابا
بال و پرم بزار نگم بابا
دامنم و آتیش سوزند اما
از معجر م بزار نگم بابا
یا ابا عبدالله ای پدر جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
#واحد
رحمت واسعه خدا حسین
شاه با وفای کربلا حسین
غرق در گنام دستمو بگیر
ای سفینه النجات ما حسین
راه تو رو اگرچه بستم من
به جد اطهرت ببخش آقا
دل رقیه رو شکستم من
به جون مادرت ببخش آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
......
حر از این به بعد دیگه بنده توست
جنت و بهشت من خنده توست
حتی دست دشمنت رو میگیری
آقایی فقط برازنده توست
صدات نکرده بودم و دیدم
تو لحظههای آخرم آقا
با علی اکبر اومدی پیشم
منت گذاشتی به سرم آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
.......
کشتی تو از همه وسیعتره
نور تو از همه پرفروغتره
محشرم ورودی بابالحسین
از بقیه درا شلوغ تره
من چی بگم از کرم و فضلش
پهن همیشه سفره بذلش
روز قیامت که میاد زهرا
کارو میده دست اباالفضلش
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب_امام_حسین_علیهم_السلام
#حضرت_حبیب_علیه_السلام
#واحد
هر کی میخواد کسب آبرو کنه
نوکر ی رو از یه جا شروع کنه
اصحابی از اصحاب امام حسین
هر کسی سراغ داره رو کنه
جوونا مون فدا جوناشون
پیر غلاما فدای پیراشون
هم حسینیای این عالم
فدای این اصحاب وآقا شون
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
.......
درد و باید از طبیب سوال کنیم
بی کسی رو از غریب سوال کنیم
قیمت نوکری این خونه رو
آره باید از حبیب سوال کنیم
چه کار با قد کمونش کرد
دخت علی دعا به جونش کرد
جای عصا تیغ گرفت دستش
عشق حسین تازه جوونش کرد
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
......
#حضرت_جون_واحد
به فدای جونو و عشق وادبش
نوکریش بوده همه تاب و تبش
رجزش بوده امیری یا حسین
حسبش رو رخ کشید نه نسبش
چیزی نداشت ولی حسین و داشت
جون دیگه غلام زنگی نیست
بوسید حسین صورتشو یعنی
بالاتر از سیاهی رنگی نیست
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهما_السلام
#واحد
اومدم میون تیغ و نیزه ها
تا برای تو سپر باشم عمو
تو برام مثل پدر بودی ، میخوام
برا تو مثل پسر باشم عمو
چقدر سنگ دور و برت ریخته
چقدر نیزه رو پرت ریخته
تو هم شبیه مادرت زهرا
یه لشکری روی سرت ریخته
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
.......
راضیم سرم جدا بشه ولی
تو یه مو کم نشه از سرت عمو
راضیم که دست من قلم بشه
تو زیر پا نره پیکرت عمو
تو مدینه مقابل بابام
به مادرش زهرا جسارت شد
سخته عمو باشم ببینم که
دار و ندار عمه غارت شد
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#واحد
ای عمو مثل زره شده تنم
جای سالمی نموند رو بدنم
تا که فهمیدن یتیم حسنم
همه با بغض حسن میزدنم
گفتم به لشکر تازه دامادم
هلهله کردن تا که افتادم
مونده تنم به زیر دست و پا
بیا عمو برس به فریادم
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
......
مثل مادرت شده پهلوی من
منو به خیمه نبر عموی من
مادرم ببینه که دق میکنه
جای این خنجر و رو گلوی من
از بس زیر پا پیکرم مونده
از پیکرم فقط سرم مونده
از من فقط یه پیرهن پاره
برا عروس مضطرم مونده
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#واحد
میپاشم خونش و سمت آسمون
ای خدا ببین چی اومد به سرم
آخه از فرات چیزی کم نمیشد
می دادن یه جرعه آب به اصغرم
تو دست و پا زدی و من مُردم
پر خون شدی و خون دل خوردم
نمیدونی چها کشیدم تا
این تیر و از گلوت در آوُردم
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
......
حرمله آخر من و بیچاره کرد
بین میدون و حرم آواره کرد
گلوی از برگ گل نازک ترو
با تیر سه شعبه پاره پاره کره
حرمله از غصه من و پیر کرد
شیرخواره من و چه جور سیر کرد
ببین چه کرد با گلوی طفلم
تیری که عباس و زمینگیر کرد
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
.......
زبانحال حضرت رباب
عروس فاطمه ام که مثل اون
داغ شش ماهه به روی دلمه
اون ندید محسنش و دیگه ولی
سرتو مقابل محملمه
تو رو زدن رو دستای بابا
محسن و در بین در و دیوار
نشون بده گلوت رو به محسن
بگو که تیر بدتره یا مسمار
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#واحد
یه جوون حاصل عمر پدره
حاصل خون دل یه مادره
هر غمی یه اثری داره ولی
اثره داغ جوون رو جگره
اقای ما اگه دلش میسوخت
دلش برای پسرش میسوخت
داغ علی طوری سوزوندش که
آبم میدادن جگرش میسوخت
ولدی یا ولدی ____ ای علی جان
......
هر چی میبوسمت آروم نمیشم
چه کنم ای پسرم من پدرم
تا که جسم پاره پاره تو دیدم
تکه تکه شد تموم جگرم
خوش قد و بالا ی حرم بودی
فدات بشم چه ریز ریزی تو
میخوام تورو بغل کنم اما
دست می زنم بهم میریزی تو
ولدی یا ولدی ____ ای علی جان
.....
چی شده چشاتو وا نمیکنی
چرا باباتو نگاه نمیکنی
هر چقدر که التماست میکنم
یه بارم بابا صدا نمیکنی
پاشو بابا باز منو یاری کن
مضطر شدم برام یه کاری کن
اومده عمه بین نامحرم
پاشو علی آبرو داری کن
ولدی یا ولدی ____ ای علی جان
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل_علیه_السلام
#واحد
شده ام بی کس و یاور چه کنم
من و این خنده ی لشگر چه کنم
قامت خمیدهمو و همه دیدند
بی برادر شدم آخر چه کنم
پاشو داداش خون به دلم کردی
همه میدونن چقدر مردی
بچه ها بی تو آب نمیخوان که
فقط میخوان به خیمه برگردی
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
......
وای من ای قمر ام بنین
فرق تو کجا عمود آهنین
از سر و صورت غرق خون تو
معلومه با صورت افتادی زمین
ببین چجوری میزنم فریاد
برادر تو شده دشمن شاد
حرمله با خنده میگه دیدی
آخر علمدارت زمین افتاد
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
.....
همه دلشورهم اینه شب برسه
جون اهل خیمه بر لب برسه
حرمله فکر جسارته فقط
پس خدا به داد زینب برسه
اینا همه دست بزن دارن
وقت زدن که کم نمیزارن
پاشو برا رقیه کاری کن
اینا پی غارت گوشوارن
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#محرم
#واحد
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از در خونت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاهو مثل در کردی
یه نیم نگاهیم به ماها کن
از اون نگاه که یه حر کردی
یا اباعبدالله نعم الارباب
به علی اکبرت منو دریاب
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
52.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم الرزقنا کربلا...
شب آخر هیئت موکب حضرت ام المومنین
خدیجه کبری سلام الله علیها
دههی اول محرم 1445
#محرم
#واحد
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از در خونت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاهو مثل در کردی
یه نیم نگاهیم به ماها کن
از اون نگاه که یه حر کردی
یا اباعبدالله نعم الارباب
به علی اکبرت منو دریاب
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#زمزمه_مهدوی
#محرم
سلام میدم با چشمای خیسم
میخوام برات عریضه بنویسم
ببین اسیر چنگ ابلیسم
منو کمک کن
خدا خُودش گُواهه شَرمندم
که ریخته اشک تو رو پروندم
توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازندم
منو کمک کن
منم دلم میخواد که یارِتشم
یه سینه چاکِ بیقرارِتشم
شبیه ابنِ مهزیارِت شم
آقایخوبم
یه عالمه بهت بدهکارم
آرزومه رو در رو ای یارم
بهت بگم چقدر دوسِت دارم
آقایخوبم
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرار لحظههای تنهایی
کجایی ای دم مسیحایی؟
چرا تو از سفر نمیآیی؟
عزیز زهرا
امان ازاین غیبت طولانی!
تا کی قراره باشی زندانی؟
الان توی کدوم بیابانی؟
عزیز زهرا
ببخش اگر که بازم این نامرد
با بی خیالی با تو بد تا کرد
تا بدتر از این نشدم برگرد
آقایخوبم
فقیره خَستهتو نوازِش کن
نظر بهاَشکو سوز و سازِشکن
باگوشهچشمی بینیازِش کن
آقایخوبم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
سلام من به حال غمگینت
بهقطرههای اشک خونینت
بهروضههای تلخ و سنگینت
عزیز زهرا
الهی که بشم فدات آقا
مُجسّمه جلو چشات آقا
مُصیبتای عمّههات آقا
عزیز زهرا
میبینی که مُخدّارت ای وای
"عَلی الخدود لاطمات ای وای
وَ بِالعَویلِ داعِیات ای وای
امانازاینغم
میبینی جَـدّتو تَــهِ گودال
و مادری که رفته بوداز حال
می گذره هرروزت بِدین منوال
امانازاینغم
#محمد_قاسمی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#اربعین
#مهدوی
#واحد
بند اول :
مثل هر سال
فاطمه رزق زیارتم رو داده
پا به پای زائرا جاده به جاده
از نجف میام به کربلا پیاده
اومدم حرم به اممید نگاهی
اشکای چشمای من میده گواهی
زیر قبه میرسم میگم الهی:
کاش اربعین آخری باشه
که من اماممو نمیبینم
کاش اربعین آخری باشه
که پای منبرش نمیشینم
جواب:
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا و نراک
بند دوم:
توی این راه
توی هر قدم دعاگوی ظهورم
پای هر علم دعاگوی ظهورم
میرسم حرم دعاگوی ظهورم
از خودم همیشه میپرسم که آیا؟
میبینم جمالشو تو این تکایا
بین اشک و گریه ها میگم خدایا:
کاش اربعین آخری باشه
که منتقم نیومده از راه
کاش اربعین آخری باشه
که با امامم نشدم همراه
بند سوم:
مثل هر سال
اگه خیلی خسته از دست زمونم
هرجوری شده خودم رو میرسونم
برا تعجیل فرج دعا میخونم
اگه باشم توی موکب تو مهمون
محو دیدنت میشم با چشم گریون
سربه پات میذارم و میگم آقاجون:
کاش اربعین آخری باشه
که تو غریب و بی کس و یاری
کاش اربعین آخری باشه
که ذوالفقارو بر نمیداری
بند چهارم:
مثل هر سال
زائرا از همه جا شدن روونه
این فقط عشق حسینه که میتونه
این همه عاشقو یکجا بکشونه
چی میشه دوتا زیارت بشه قسمت
هم امام حسین و هم حضرت حجت
تو دل تموم زائرا یه حاجت:
کاش اربعین آخری باشه
که ما در انتظار دیداریم
کاش اربعین آخری باشه
که حسرت ظهورتو داریم
#مرتضی_کربلایی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#زمینه
بند اول
غم غربت بیحسابه، دلم از غصه کبابه
دوری از تو برام عذابه حسین
وقتی از حرمت دورم، انگاری که دم گورم
میبینیکه حالم خرابه حسین
میبینی، ناله زدن شده کارم
خاطرههاییکه دارم، مونده روی سینهم
حالا که، بار فراقِ رو شونهم
کاری بکن که بتونم، باز حرمُ ببینم
ماهی بدون آب، از غصه میمیره
من بیحرم دلم، آروم نمیگیره ۲
" حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳
بند دوم
هرکسیرو دیدم میگه، یهکاری کن آقا دیگه
که دلم واسهی حرم نگیره
غرق ناله و غم هستم، انگاری تو حرم هستم
خدا روضههاتو ازم نگیره
تو روضه، حس زیارتُ دارم
حسمیکنم که میذارم، سر روی شیشگوشه
همینکه، هرکجا یاد تو بودم
یعنی تو عمق وجودم، عشق تو میجوشه
دنیای بیحرم، مرگه برام حسین
من یه حرم فقط، از تو میخوام حسین ۲
" حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳
بند سوم
حالا که راهی ندارم، به صبوری رو میارم
داره بغضغم ازصدام میباره
گرچه در ظاهر میخندم، دخیل گریه میبندم
به ضریح امام رضا دوباره...
اگرچه، بسته شده همه درها
اما امید دل ما، مرقد سلطانه
اگرچه، فاصله راههارو بسته
جای دلی که شکسته، مشهد سلطانه
آقا نذار ازت، راه ما کج بشه
کاشکی که اشکامون، نذر فرج بشه ۲
" حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳
#مجتبی_خرسندی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#امام_رضا_علیه_السلام
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#واحد
زبانحال امام رضا علیه السلام باخواهر
(ای خواهر درد آشنا معصومه جانم
غمخوار من ای باوفا معصومه جانم)
چشم انتظارم ای خواهر من
تا از مدینه آیی بر من
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از مدینه در خراسان تا رسیدم
غیر از غم و درد و بلا چیزی ندیدم
خواهر کجایی وای از جدایی
نامه نوشتم تا که بیایی
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه غم و هجران برآید از نهادم
ای خواهرم دلتنگه دلبندم جوادم
در بر بگیر و چون گل ببویش
بزن به جایم بوسه به رویش
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خواهرم درلحظه های آخرمن
تو نیستی اما می آیدمادرمن
آن دم که سوزدسرتابه پایم
می آوردآب زهرا برایم
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی که می آیی به قم ای نوردیده
دیگرنگردی مثل زینب قدخمیده
آنجانبینی با دیده ی تر
بر روی نیزه رأس برادر
معصومه جانم معصومه جانم
#محمد_خرم_فر
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth