#نوحه #ورودیه
نینوا! چون نی، نوا کن
عالمی را نینوا کن
محمل زینب رسیده
خیمهی عزّت به پا کن
●واحسینا! واحسینا!
کاروان شد کربلایی
وه! عجب شور و صفایی
وادی وصل است امّا
می دهد بوی جدایی
●واحسینا! واحسینا!
کربلا رمز حیات است
ساحل فُلک نجات است
کعبهی عشق است اینجا
زمزمش آب فرات است
●واحسینا! واحسینا!
کربلا میدان عشق است
اوّل و پایان عشق است
این بیابان، خاک پاکش
مقتل سلطان عشق است
●واحسینا! واحسینا!
#جواد_هاشمی_تربت
@sabk_alghoth
#پیش_زمینه_مهدوی
آه آه آه یااباصالح
دوری از رویت داده آزارم
از فراق تو من گرفتارم
با که گویم من خسته از درد و رنج هجرانم
تابه کی آقا بر رهت باشد چشم گریانم
آه آه آه یا اباصالح
جان مادیگرآمده برلب
العجل جان عمه ات زینب
جدمظلومت دردل مقتل مانده بی یاور
خواهرش زینب با دو چشم تر میزند بر سر
آه آه آه یااباصالح
#محمد_خرم_فر
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
#اول_محرم
#زمینه
شب شده یارب مانده ام حیران
مسجد کوفه بهر من گریان
یک به یک رفتند کوفیان و من مانده ام تنها
بین تنهایی یاد تو هستم یاد عاشورا
آه یا حسین برگرد
سر روی دیوار اشک من جاری
از دل زارم تو خبر داری
رسم این کوفه بستن آب است بر روی مهمان
جان دهم اینجا با لب خونین با لب عطشان
آه یا حسین برگرد
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#ورودیه
#دوم_محرم
#زمینه
کاروان آمد خسته و بی تاب
اکبر و قاسم زینب و ارباب
جا به جای این سرزمین دارد شرحی از احوال
یک طرف آب و یک طرف تل و یک طرف گودال
آه از دل زینب
خیمه در خیمه شد عزا اینجا
از کنون پیداست عصر عاشورا
خیمه ها سوزان کودکان گریان در دل صحرا
با سنان و شمر روبرو گردد دختر زهرا
آه از دل زینب
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
#سوم_محرم
#زمینه
عمه جان دیدم خواب بابا را
عمه حس کردم بوی زهرا را
کن حلالم که وقت رفتن شد مطمئن هستم
خسته ات کردم میشوی راحت دیگر از دستم
آه الوداع عمه
دیده ام در خواب که پدر برگشت
راس خونینش در میان طشت
دیده ام در خواب خیزران میخورد بر لب بابا
عمه جان دیدم بین ما بوده مادرم زهرا
آه
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#طفلان_حضرت_زینب
#چهارم_محرم #پنجم_محرم
#زمینه
ای خدا عمری مادری کردم
عاقبت من دو لاله پرورده
میفرستم من هر دو یوسف را سوی قربانگاه
این کفن پوشان هدیه های من نزد ثارالله
آه....از دل زینب
نور عین من گشته بی یاور
بی کس و تنهاست بین یک لشکر
دو سپر هستند پیش تیغ و تیر این پسرهایم
گر شوند پرپر از حرم بیرون من نمی آیم
آه
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#عبدالله_بن_الحسن
#شب_چهارم #پنجم_محرم
#زمینه
ای برادر جان ای حسن جانم
در کجایی که من پریشانم
بین که آغوشم بر یتیم تو گشته قربانگاه
شد خضاب مو ی سپید من خون عبدالله
آه
از یتیم تو من خجل هستم
بر نمی آید کاری از دستم
دست او افتاد پیش چشم من دست و پا میزد
دست بشکسته مادر ما را او صدا میزد
آه
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#شب_ششم
#زمینه
پا مکش بر خاک ای همه هستم
بر نمی آید کاری از دستم
آن بلایی که با تو میگفتم بر سرت آمد
چه بلایی بر استخوانهای پیکرت آمد
آه ای یتیم من
در دل خاک و خون طپیدی تو
نو جوان من قد کشیدی تو
من در آغوشم بردمت خیمه با دلی صد چاک
پا به پای من میکشی قاسم پا به روی خاک
آه ای یتیم من
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth