🏴بند اول
قافله رسید...به دشت بلا
مهمونت شدن...حجاج خدا
(آه ای کربلا...آه ای کربلا)
خیمه میزنه...تا خون خدا
ناله میزنه...عرش کبریا
(آه ای کربلا...آه ای کربلا)
شده ذکر شاه
اعوذ بالله
واویلتا آه۲
امون از دل خواهرت زینب و
امون از غریبی و دلواپسی
میاد بوی غربت از این سرزمین
امون از دیار غم و بی کسی
یا کرب و بلا کربلا کربلا
🏴بند دوم
داری زیر لب...میخونی دعا
نجوا میکنی...چی تو با خدا
(میدونم میشم...من ازت جدا)
اسم اینجارو...از تو پرسیدم
گفتی کربلا...حالا فهمیدم
(از دستم میری...از دستت میدم)
میبینم انگار
تورو من بی یار
میونه اشرار۲
میبینم که افتادی توو قتلگاه
میبینم روی حنجرت خنجرو
تو از تشنگی میزنی دست و پا
دارم میشنوم ناله ی مادرو
واویلا واویلا واویلا،حسین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#ورود_کربلا
#شب_دوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
گریه میکنم...که داره اثر
تا شاید بشه...از بابام خبر
(عمه میگه که...می آی از سفر)
روی گونمه...اشکای من و
این دنیا گرفت...دنیای من و
(خواب دیدم میاد...بابای من و)
خرابه حالم
ببین بی حالم
شکسته بالم۲
بیا که دلم فرش راهت بشه
بیا دخترت دیگه راحت بشه
بذار این بار همراهِ بابام برم
حلالم کن عمه دیگه وقتشه
حسین جان حسین جان حسین جان،بابا
🏴بند دوم
با سر اومدی...دیدنم بابا
مهمونم شدی...آوُردی صفا
(با تو گُلشنه...این ویران سرا)
میزدن من و...بابا شامیا
مثه راس تو...بودم زیر پا
(خوردم بعد تو...سیلی بی هوا)
بابا،زجرِ پست
اومد رامو بست
سرمو شکست۲
به زیر لگدهای اون نانجیب
شده خورد همه استخونه تنم
یه جوری منو میکِشوند روی خاک
شده پاره مثه لبت پیرهنم
حسین جان حسین جان حسین جان،بابا
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#حضرت_رقیه س
#شب_سوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
نور عینم ای...یار بی حبیب
بمیرم شدی...تنها و غریب
(میمیرم اگه...باشم بی نصیب)
آوُردم برات...دو شیر دلیر
این ناقابل و...از من بپذیر
(تا راهی بشن...با نعم الامیر)
ببین آمادن
برا جون دادن
به پات افتادن۲
نکن دستمو رد میشم ناامید
بذار پیش مادر بشم روسفید
بذار بچه هامو کنم نذر رات
تا سهم منم باشه دوتا شهید
حسین جان حسین جان حسین جان،داداش
🏴بند دوم
بچه شیرن از...نسل جعفری
مثه حیدرن...توو رزم آوری
(رفتن اینا به...سمته مادری)
مِیدونه نبرد...در تسخیرشون
میخونن رجز...با شمشیرشون
(غوغا میکنن...با تکبیرشون)
با دستی ناپاک
میُفتن رو خاک
میرن تا افلاک۲
خبر میرسه به بی بی زینب و
ولی خم به ابروش نمیاره که
توو خیمه نشسته داره دلهره
ولی پا تو مِیدون نمیذاره که...
حسین جان حسین جان حسین جان،داداش
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#ابناء_حضرت_زینب س
#شب_چهارم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
قلبمو شکست...نالت ای عمو
یک لشکر شده...با تو روبرو
(افتادی رو خاک...میشی زیرورو)
یه عده پلید...دوره کردنت
دعوا میکنن...واسه کشتنت
(تنها و غریب...گیر آوردنت)
رو خاکِ گرمی
شدی تو زخمی
لا اُفارِقُ عَمّی۲
برات دستمو میکنم من سپر
رها شی تو از گیر و دار بلا
فدای سرت میکنم جونم و
که جای سرت دست من شه جدا
حسین جان حسین جان حسین جان،عمو
🏴بند دوم
توو گودالی و...ریختن رو سرت
تو بی حالی و...خونی شد پرت
(زیر دست و پا...له شد پیکرت)
پیشونیت شکست...با سنگ جفا
رو سینت نشست...شمر بی حیا
(ده ضربت زد و...راست شد جدا)
میبینه خواهر
میبینه مادر
بریده شد سر۲
تنت زیر سُمّ و سرت روی نی
خدایا چی شد با دل خواهرت
زبونه کشید آتیش از خیمه ها
گرفته آتیش دامنه دخترت
حسین وای حسین وای حسین وای،حسین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#عبدالله
#شب_پنجم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
دنیا شد برام...زندون ای عمو
راهیم کن برم...میدون ای عمو
(واست میگذرم...از جون ای عمو)
دارم دست خط...از شیر جمل
توو راهت جهاد...شد خیرالعمل
(طعم مرگمه...احلی من عسل)
بده اذنم تا
بشم از غمها
عمو من رها۲
اگر که بشه قطعه قطعه تنم
بازم پا میشم از تو دم میزنم
نباشه غمت یارتم ای عمو
توو کرب و بلا جای بابا منم
حسین جان حسین جان حسین جان،عمو
🏴بند دوم
آوردن عمو...رو لب جون تو
تیغ و نیزه ها...بُرد امون تو
(پاشو که شدم...سرگردون تو)
گرفتن ازت...ای گلم گلاب
میزنم صدات...تا بدی جواب
(پا زمین نکش...میکِشم عذاب)
عمو واویلا
گذاشتن اسبا
روی سینت پا۲
تنت مثه تسبیحِ پاره شده
تو از اصغرم هم سبکتر شدی
گلدمال شدی زیر سم ستور
بمیرم که هم قد اکبر شدی
حسین جان حسین جان حسین جان،عمو
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#قاسم_ابن_الحسن ع
#شب_ششم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
پژمرده گلم...ای جان رباب
کم بیتابی کن...قلبم شد کباب
(قول داده عمو...که میاره آب)
من هم مثه تو...بی تقصیرم و
با این تشنگی...هم درگیرم و
(تلظی نکن...من بی شیرم و)
گلم لالایی
عزیز لالایی
علی لالایی۲
صداتو یِوقت حرمله میشنوه
ببین اومده واسه آزاره تو
جای اینکه آبت بِدَن اصغرم
سه شعبه میشه چاره ی کاره تو
علی جان علی جان علی جان،لالا
🏴بند دوم
لبخندت دل و...به آتیش کشید
تا تیر حنجر و...گوش تا گوش بُرید
(دیدم که سرت...ناگهان پرید)
از خونت علی...سرخه آسمون
واویلا سرت...به پوست آویزون
(توو آغوش من...داری میدی جون)
دلم مضطر شد
علیم بی سر شد
گلم پرپر شد۲
برات پشت خیمه یه قبر میکَنم
نگو که هنوزم شده باورم
تو راحت بخواب ای عزیزم لالا
لالایی لالا ای علی اصغرم
علی جان علی جان علی جان،لالا
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#علی_اصغر ع
#شب_هفتم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
آه از دل کشید...شاه کربلا
میره از حرم...ماه خیمه ها
(ماه خیمه ها...شبه مصطفی)
زنده میکنه...رزمش حیدرو
میریزه بِهَم...نظم لشکرو
(انگاری میشه...بر پا محشرو)
یه پهلوونه
توی مِیدونه
رجز میخونه۲
انا علی بن الحسین بن علی
که در وجه من نور حق منجلی
منم وارث شیر خیبر شکن
که رمز جهادم شده یا علی
علی یا علی یا علی یا علی
🏴بند دوم
ای سرو رشید...افتادی چرا
پاشو اکبرم...همراهم بیا
(بعد تو بابا...میشم بی عصا)
گریه میکنم...واسه پیکرت
ای وای اکبرم...چی اومد سرت
(خون میریزه از...چشمای ترت)
عزیز لیلا
جوونه بابا(رعنا)
ای ارباً ارباً۲
زمینگیر شدم تا که دیدم تورو
توونی نمونده توو پاهام علی
منه پیر کجا داغ تو ای جوون
خودت پاشو بده تسلام علی
علی جان علی جان علی اکبرم
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#علی_اکبر ع
#شب_هشتم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
میر لشکرم...تنها یاورم
سقای حرم...ای آب آورم
(راه میندازمت...با چشم ترم)
با مشک پُر آب...از دریا بیا
علمدارم ای...یار با وفا
(دارم من امید...برگردی اخا)
تو بی همتایی
برو تنهایی
امید مایی۲
برو علقمه ای پناهه حرم
برو آب بیار ساقیِ محترم
برو علقمه و بیا دست پُر
رو دوشت بگیر پهلوونم علم
ابالفضل ابالفضل ابالفضل،اخا
🏴بند دوم
وای از تیری که...تو چشمات نشست
راهه چارم و...دستای تو بست
(پشتم خالی شد...کمرم شکست)
بی تو که حرم...نا امنه نرو
خواهش میکنم...عباسم پاشو
(حمله میکنه...دشمن بعد تو)
ای تکیه گاهم
همه سپاهم
داداشِ ماهم۲
چجوری برم بی تو به خیمه من
بگم چی به زینب،رقیه،رباب
کی اینجوری از پادرآوُرد تورو
چرا واسه رفتن تو داری شتاب
ابالفضل ابالفضل ابالفضل،اخا
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#حضرت_ابوالفضل ع
#شب_نهم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
امشب آخرین...دیداره منه
دیداره من و...دلداره منه
(فردا زیر تیغ...سالاره منه)
امشب آسمون...گریونه منه
از بسکه دله...من شور میزنه
(نگاهم به این...کهنه پیرهنه)
ندارم باور
که میشم آخر
جدا از دلبر۲
شبه آخره که نگاش میکُنم
کناره منه و کنارش منم
شبه آخره که دارم سایشو
شبه آخره که صداش میزنم
داداشم داداشم داداشم،حسین
🏴بند دوم
باید امشب و...با غم سر کنم
من بی تو چطور...باشم سر کنم
(فردارو چجور...من باور کنم)
میدونم میری...اینجا میمونم
من با دشمنت...تنها میمونم
(تنها بین این...صحرا میمونم)
نگو از گودال
که میشه جنجال
میرم من از حال۲
داداش سخته واسم وداعه با تو
بگو که به کی میسپاری خواهرو
داداش سخته واسم،ببوسم،چجور
آخه جای مادر من این حنجرو
داداشم داداشم داداشم،حسین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه😭
#شب_دهم
#وداع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نوحه
ای بهشت پر از مهربونی
داری از ماه من صد نشونی
کاشکی بود جام آبی به دستم
تا که میشستم این چشم خونی
وای _ ابتا دلگیرم
وای _بی تو من میمیرم
وای _ من سه ساله پیرم
وای _ ابتا یا مظلوم ۳
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
میکند چشم نازت اشاره
بر لب و صورت و گوش پاره
من ندارم به جز عمه و تو
توی هفت آسمون یک ستاره
وای _ با دل افروخته
وای _ با موهای سوخته
لب _ به لب تو دوخته
وای ابتا یا مظلوم ۳
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
رفته نای سخن گفتن من
که نمانده رمق در تن من
بگذر از این گناهم پدر جان
سرت افتاده از دامن من
وای ای سر رویائی
وای چقدر زیبایی
وای پسر زهرایی
وای ابتا یا مظلوم ۳
#نوحه😭
#حضرت_رقیه س
#شب_سوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#نوحه
نوبت زینب رسیده
دل به موج خون تپیده
بهر قربانی این دو کفن پوش
مقتل کربلا وا کرده آغوش
واویلا حسین واویلا
🏴🏴🏴🏴🏴
آسمانها گرم ناله
در عزای این دو لاله
میبرد غرق خون جانان زینب
سوی خیمه تن طفلان زینب
واویلا حسین واویلا
🏴🏴🏴🏴🏴
یک برادر با خجالت
می کشد بار امانت
خواهرت گوشه خیمه نشسته
قلب ارباب عاشورا شکسته
واویلا حسین واویلا
#نوحه😭
#ابناء حضرت زینب س
#شب_چهارم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نوحه شب پنجم
عمه رهایم کن روم سوی میدان2
یاری عمو کنم همچون شهیدان2
واویلا واویلا واویلا واویلا2
___________________
هل من معین گوید او وای از غریبی
نباشد بر ماندنم دیگر شکیبی
واویلا....
___________________
ابن الحسن باشم و عبداللهم من
بعد از پدر مدیون ثاراللهم من
واویلا...
_____________________
سایه ی روی سرم جانم فدایت
آمده ام تا دهم دستم برایت
حرف از غریبی مزن ای نور عینم
منهم چو قاسم فدایی حسینم
واویلا....
_______؛__________
دستش جدا گشت وعمو را صدا کرد
مرغ روحش را عدو از تن رها کرد
عمو گرفتش او را بر روی سینه
ناله زد یا جداّ رو سوی مدینه
واویلا..
شعر :اسماعیل تقوایی
#نوحه سنتی😭
#عبدالله_بن_الحسن ع
#شب_پنجم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
شور شب پنجم(عبدا..ابن حسن)
بوده از زمونی که یادم میاد
سایه ی روی سرم عموحسین
پدرم حسن شهید دین شده
بوده سالها پدرم عمو حسین
عمو عمو عمو عمو جانم3
_________________
دستمو داده به عمه زینبم
تا بلا نیاد سرم عمو حسین
عمو یار میخواد بذار عمه برم
شده تنها پدرم عمو حسین
____________________
بمیرم توان نمونده تو پاهاش
عموی بی لشگرم عمو حسین
دوره کردن عمو رو گرگا ببین
مظلومه برابرم عمو حسین
______________________
داره میگه به اونا،نا نجیبا
پسر پیغمبرم عموحسین
یکی با نیزه،یکی تیغ، یکی سنگ
می زنن تاج سرم عموحسین
_____________________
انگاری داره نگاهم می کنه
میگه من منتظرم عموحسین
بذار عمه تا برم فداش بشم
آخه بوده دلبرم عموحسین
______________________
برم و بگم عمو جون اومدم
من برات یه لشگرم عمو حسین
دوست دارم شهید راه توبشم
مثل قاسم بپرم عموحسین
شعر :اسماعیل تقوایی
#شور😭
#عبدالله_بن_الحسن ع
#شب_پنجم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نوحه وزمزمه شب سوم(حضرت رقیه)
سه ساله ام اما کمر خمیدم من
کودکم واما موی سپیدم من
ندیده ام خیری، زبعد تو بابا
درد غم وهجران سخت کشیدم من
وای حسین بابا، وای حسین بابا، وای حسین بابا،وای حسین بابا2
____________________
بشد حرم غارت،رفت زکف چاره
به دست نامردی،گوش شده پاره
زناقه افتادم، روی زمین گرم
زضرب یک سیلی، دیده ی من تاره
وای حسین بابا....
______________________
سخت مرا می زد، دشمن مجنونم
پناه من بوده،عمه ی محزونم
به جای من خورده،عمه بسی شلاق
به خواهرت بابا همیشه مدیونم
وای حسین بابا....
____________________
اسیری ام بابا، مرا گران آمد
دخترت از دست،عدو به جان آمد
برسر بازار، یهودیان رفتیم
ز دیده ام بابا اشک روان آمد
وای حسین بابا...
__________________
به کنج ویرانه خوش آمدی بابا
چرا کمی زودتر نیامدی بابا
کودک شامی گفت پدر نداری تو
خوب شده برما تو سر زدی بابا
وای حسین بابا....
شعر :اسماعیل تقوایی
#زمزمه😭
#حضرت رقیه س
#شب_سوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نوحه جوانان زینب(س)
جان من جانا فدایت
هدیه آوردم برایت
کرده ام دو پسر را مهی
تا کنم نذر جان تو اینجا
ای حسین ای حسین ای برادر4
____________________
این دو بهرت خانه زادند
سهم زینب در جهادند
ده اجازه تو بر این پسرها
تافدایت کنند جان خود را
ای حسین..
____________________
بعد اکبر بیقرارند
طاقت ماندن ندارند
قسمت هر دو کن این سعادت
نوشش از شرب پاک شهادت
ای حسین....
____________________
کارشان آمد به آخر
این دوگل هم گشته پرپر
حال در خیمه اش مانده خواهر
تا نباشد خجل یک برادر
ای حسین...
شعر:اسماعیل تقوایی
#نوحه سنتی😭
#ابناء حضرت زینب س
#شب_چهارم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
یا عبدا...ابن حسن
خدایا عمو زار وتنها شده
اسیری به گرداب غمها شده
نمانده سپاهش،به لب آید آهش امان الامان امان الامان
عموجان عمو جان،عموجان عمو جان،امان الامان امان الامان 2
____________________
خدایا تنش زخمی ازحد فزون
تمام وجودش شده غرق خون
نمانده توانی بهارش خزانی،امان الامان امان الامان
____________________
گروهی به تیغ وخدنگش زنند
گروهی به نیزه به سنگش زنند
حبیب یتیمان،بترسم دهدجان،امان الامان امان الامان
___________________
خدایا ببینم هجوم عدو
عدو بیشمارست وتنها عمو
دویدم به میدان،برایش دهم جان،امان الامان امان الامان ________________
عمو ای گرفتار رنج ومحن
بسوی تو آمد یتیم حسن
به راه تو نیکو، دهم دست وبا زو امان الامان امان الامان
شاعر : اسماعیل تقوایی
#زمزمه😭
#عبدالله_بن_الحسن ع
#شب_پنجم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram