۱۶
(ورود اهل بیت ع به شام)
زینب به شهر شام غم رسیده
واویلا واویلا
در شام جز رنج و محن ندیده
واویلا واویلا
مردم شام آمده اند تماشا
واویلا واویلا
ماه رخ حسین شده هویدا
واویلا واویلا
دروازه ی شام است و ازدحام است
واویلا واویلا
پرتاب سنگ به جای احترام است
واویلا واویلا
در شام غم بر نی سر حسین است
واویلا واویلا
گریان بابا دختر حسین است
واویلا واویلا
بر کودکان در شام وحشیانه
واویلا واویلا
زدند بر آن ها کعب و تازیانه
واویلا واویلا
سالار کاروان امام چارم
واویلا واویلا
با رأس بابا دارد این تکلم
واویلا واویلا
خون شد دل زینب از این مصیبت
واویلا واویلا
نصیب او گردیده رنج و محنت
واویلا واویلا
دخت علی جانش رسیده بر لب
واویلا واویلا
رأس حسین سوزانده قلب زینب
واویلا واویلا
ذکر سکینه اش شده وا اما
واویلا واویلا
کف می زنند کنار رأس بابا
واویلا واویلا
روز همه در شام گشته چون شام
واویلا واویلا
با سنگ کینه می زدند ز هر بام
واویلا واویلا
۱۵
(ورود اهل بیت ع به شام)
اسیران رسیده دروازه ی ساعات
در شام غم خون دل عمه ی سادات
آه و واویلا امان از شام ویران۲
دم دروازه کرده مردم ازدحام
آذین شده بهر اسیران همه شام
آه و واویلا امان از شام ویران۲
به جای عرض تسلیت مردم شام
بر آن ها زخم زبان زدند با دشنام
آه و واویلا امان از شام ویران۲
به گردن ساجدین غل و زنجیر است
به دست شامیان عمه اش اسیر است
آه و واویلا امان از شام ویران۲
آن ها را زدند بی جرم و بی بهانه
گاهی کعب نی و گاهی تازیانه
آه و واویلا امان از شام ویران۲
روز اهل حرم گردیده همچون شام
سنگ می زدند بر سر و روی شان از بام
آه و واویلا امان از شام ویران۲
۱۳
(ورود اهل بیت ع به شام)
کاروانی در،شام غم آمد
ام کلثوم با،قد خم آمد
وای امان از شام۴
دم دروازه،ازدحام کردند
بر اسیران ظلم مدام کردند
وای امان از شام۴
شامیان کردند،ستم و بیداد
خون شده قلب،حضرت سجاد
وای امان از شام۴
از سوی دشمن،ظلم افزون شد
زینب دلخسته دلش خون شد
وای امان از شام۴
بر روی محمل،ام کلثوم است
بر روی نیزه،سر مظلوم است
وای امان از شام۴
دم دروازه،صف زدند مردم
جلوی زینب،کف زدند مردم
وای امان از شام۴
همگی خسته،دست شان بسته
دیده اند آزار،دل بشکسته
وای امان از شام۴
از ستم گل ها،همه پژمردند
بس ستم دیدند،خون دل خوردند
وای امان از شام۴
حرم عترت،روزشان شد شام
می زدند با سنگ،از لب هر بام
وای امان از شام۴
آتش کین در،شام زبانه زد
بر تن طفلان،تازیانه زد
وای امان از شام۴
۱۳
(ورود اهل بیت ع به شام)
کاروانی در،شام غم آمد
ام کلثوم با،قد خم آمد
وای امان از شام۴
دم دروازه،ازدحام کردند
بر اسیران ظلم مدام کردند
وای امان از شام۴
شامیان کردند،ستم و بیداد
خون شده قلب،حضرت سجاد
وای امان از شام۴
از سوی دشمن،ظلم افزون شد
زینب دلخسته دلش خون شد
وای امان از شام۴
بر روی محمل،ام کلثوم است
بر روی نیزه،سر مظلوم است
وای امان از شام۴
دم دروازه،صف زدند مردم
جلوی زینب،کف زدند مردم
وای امان از شام۴
همگی خسته،دست شان بسته
دیده اند آزار،دل بشکسته
وای امان از شام۴
از ستم گل ها،همه پژمردند
بس ستم دیدند،خون دل خوردند
وای امان از شام۴
حرم عترت،روزشان شد شام
می زدند با سنگ،از لب هر بام
وای امان از شام۴
آتش کین در،شام زبانه زد
بر تن طفلان،تازیانه زد
وای امان از شام۴
#رضا_یعقوبیان
#نوحه_سنتی😭
#شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#اسارت_اهلبیت ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾بنداول
منزلم شد خرابه دختر شاه دینم
بین بازارکوفه شدشکسته جبینم
دارم از ره نشانه
خورده ام تازیانه(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)
◾بنددوم
نیمه شب ای پدر جان من ز ناقه فتادم
روی خاک بیابان صورتم را نهادم
مادرم یار من شد
عمه غمخوار من شد(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)
◾بندسوم
کو علی اکبر من کو علمدار و سقا
ای پدر گشته مجروح پایم از خار صحرا
شام من را سحر کن
عمه ام را خبرکن(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)
◾نوحهی سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾سبک سنتی
◾بنداول
هستم اگر چه بیقرار بابا
نشستهام در انتظار بابا
شام من سحر شد
دلم پر شرر شد
عمه بیا پدر رسیده
با سر و رگهای بریده
واویلتا آه و واویلا(۲)
◾بنددوم
پدر به روی نیلیم نظر کن
دو دیده از بهر سه ساله تر کن
ببین بال و پرم
به مثل مادرم
شکسته شد ز تازیانه
دارم به تن بابا نشانه
واویلتا آه و واویلا(۲)
◾بندسوم
سر ترا گرفتهام به دامان
مرا به همرهت ببر پدر جان
کنج ویرانهام
همچو پروانهام
برگرد شمع تو شبانه
میسوزم ای ماه یگانه
واویلتا آه و واویلا(۲)