eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
3هزار دنبال‌کننده
46 عکس
59 ویدیو
65 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘🔘🔘🔘 ✅بند اول آمد شب هجران و آمد شب عاشورا۳ از آه دل زینب در خیمه شده غوغا ۳ چشم زینب شده محو حسینش پیوسته ریزد اشک از هر دوعینش واویلا۲ آه و واویلا _____________ ✅بند دوم آوای خوش قرآن آید ز حرم برگوش ۳ یک خواهر دلخسته گردیده ز غم بی هوش شور محشر دورن خیمه برپاست خواهری نگران ظهر فرداست واویلا ۲ آه و واویلا ____________ ✅بند سوم از آه دل زینب لرزد دل این صحرا۳ از ناله زینب شد در کرب و بلا غوغا۳ سالار زینب از زین واژگون شد ناگهان قتلگه دریای خون شد. واویلا ۲ آه و واویلا ✅بندچهارم _____________ کند تماشا زینب به چشم خود در گودال۳ تن عزیز زهرا شده زکینه پامال۳ سنگ کینه جبین او شکسته قاتل بر روی سینه اش نشسته واویلا ۲ آه و واویلا 💠💠4⃣6⃣0⃣💠💠 _______ اجرای سبک:
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می شود امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خار ها، گم گشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می شود امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی ست فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می شود امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می شود امشب سر سر خدا، بر دامن زینب بود فردا انیس خولی و دیر نصاری می شود ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود 😭😭 اجرای سبک: @sabkemoharram
زمزمه شب عاشورا آخرین شبیِه که هستی کنارم میخوام آروم سر روی پاهات بذارم باورم نمیشه باید عصر فردا از تن تو نیزه هاروُ دربیارم میخوام که امشب داداشی یه دل سیر نگات کنم کاش بذاری که قبل تو برمُو جون فدات کنم سرمو خاک پات کنم دلم گرفته به خدا – منُ تو غم نکن رها از رفیقت نشو جدا حسین جان دلهره داره منُ میکشه امشب دعاکن که قبل تو بمیره زینب تو خودت بگو که من چطور ببینم رشته های حنجرت رو نامرتب شاید که آروم بگیرم دست می ندازم به گردنت چطور ببینه خواهرت، دراومده پیرهنت غارت زده شده تنت روی تنت گل میکارم – رو دهنت پا میذارن هجوم سر من میارن حسین جان تن بچه ی رباب مث آتیشه ترک افتاده لبش شبیه شیشه هرچی رفت تو خیمه ها اینور و اونور ب ه خدا یه قطره آب پیدا نمیشه شیش ماهه داره از عطش لب به روی لب میسابه امشب شب آخره که رقیه آروم میخوابه تو خیمه قحطی آبه فردا شهید میشه باباش – میره خار صحرا تو پاش کم میشه یکدفعه موهاش شاعر: اجرای سبک: @sabkemoharram
🔘🔘🔘🔘 ✅بند اول آمد شب هجران و آمد شب عاشورا۳ از آه دل زینب در خیمه شده غوغا ۳ چشم زینب شده محو حسینش پیوسته ریزد اشک از هر دوعینش واویلا۲ آه و واویلا _____________ ✅بند دوم آوای خوش قرآن آید ز حرم برگوش ۳ یک خواهر دلخسته گردیده ز غم بی هوش شور محشر دورن خیمه برپاست خواهری نگران ظهر فرداست واویلا ۲ آه و واویلا ____________ ✅بند سوم از آه دل زینب لرزد دل این صحرا۳ از ناله زینب شد در کرب و بلا غوغا۳ سالار زینب از زین واژگون شد ناگهان قتلگه دریای خون شد. واویلا ۲ آه و واویلا ✅بندچهارم _____________ کند تماشا زینب به چشم خود در گودال۳ تن عزیز زهرا شده زکینه پامال۳ سنگ کینه جبین او شکسته قاتل بر روی سینه اش نشسته واویلا ۲ آه و واویلا 💠💠4⃣6⃣0⃣💠💠 _______ اجرای سبک:
زمزمه شب عاشورا آخرین شبیِه که هستی کنارم میخوام آروم سر روی پاهات بذارم باورم نمیشه باید عصر فردا از تن تو نیزه هاروُ دربیارم میخوام که امشب داداشی یه دل سیر نگات کنم کاش بذاری که قبل تو برمُو جون فدات کنم سرمو خاک پات کنم دلم گرفته به خدا – منُ تو غم نکن رها از رفیقت نشو جدا حسین جان دلهره داره منُ میکشه امشب دعاکن که قبل تو بمیره زینب تو خودت بگو که من چطور ببینم رشته های حنجرت رو نامرتب شاید که آروم بگیرم دست می ندازم به گردنت چطور ببینه خواهرت، دراومده پیرهنت غارت زده شده تنت روی تنت گل میکارم – رو دهنت پا میذارن هجوم سر من میارن حسین جان تن بچه ی رباب مث آتیشه ترک افتاده لبش شبیه شیشه هرچی رفت تو خیمه ها اینور و اونور ب ه خدا یه قطره آب پیدا نمیشه شیش ماهه داره از عطش لب به روی لب میسابه امشب شب آخره که رقیه آروم میخوابه تو خیمه قحطی آبه فردا شهید میشه باباش – میره خار صحرا تو پاش کم میشه یکدفعه موهاش شاعر: اجرای سبک:
قابل اجرا: زمزمه،روضه،شور،زمینه،زنجیر زنی لحظه ی آخره دیگه،داری میری به میدون بوسه زدم زیر گلوت،با ناله و دل خون منو سپردی دست کی،تو غربت بیابون بمون برادر ............مرو به میدون نذار که زینبت بشه،غریب وحیرون بوسه زنم بر.............رگی که پاره س سرت رو نیزه وتنت،چه پاره پاره س غریب مادر........ خمیده و شکسته ای، برادرم چه دیدی بالا سر هفتاد و دو ، عزیز خود رسیدی امون ازاون تیری که ازپشت سرت کشیدی افتاده ای در............. گودال مقتل به سینه وبه سر زنان، منم روی تل بوسه زنم بر.....‌‌........رگی که پاره س سرت رو نیزه وتنت، پر از ستاره س غریب مادر........ هرکی باهرچی دستشه، اومد برا زیارت جایی نبود از پیکرت ،نشه بهش جسارت آماده اند اهل حرم ، دیگه برا اسارت یک جای سالم....... بر پیکرت نیست بریده انگشت تو و،انگشترت نیست بوسه زنم بر ..........رگی که پاره س سرت رو نیزه و تنت ،پر از ستاره س غریب مادر........ 📝عبدالمحسن 😭 اجرای سبک: @sabkemoharram
. (ع) دیدم اجل و اینجا توو کمین دامادِته که افتاده زمین یک لحظه بیا ای شاه و امیر بازم سرم و رو زانو بگیر عموجون عموجون از دنیا سیره قاسم عموجون عموجون (داره می‌میره قاسم)۲ تیر و نیزه و سنگ ، بُرد منو فنا لخته بست رو تنم ، خون به جای حنا ای عموجانم ای عموجانم از غربت تو ، چشمام داره شرم زیر سُم اسب ، سینه‌م شده نرم شد قامت من رعنا و بلند پیشم بیا و زخمام و ببند عموجون عموجون بشنو صدای نالم عموجون عموجون (خیلی وخیمه حالم)۲ روی خاک زمین ، دست و پا می‌زنم خون بیرون میزنه ، از ضریح تنم ای عموجانم ای عموجانم ✍بهمن عظیمی .............. (ع) لالایی علی نیلوفر من خونِت پاشیده رو پیکر من لبهای تو شد عین برهوت اشکم می‌ریزه از زخم گلوت لالایی لالایی باباجون از غمت مُرد لالایی لالایی (غم اشکم درآورد)۲ حتی یک نفرم ، حرمتم رو نداشت حرمله داغت و ، روی سینه گذاشت لالایی پسرم لالایی پسرم مستأصلم و حیرون و خراب امّید رباب ، شد نقش بر آب رو دستای من مونده بدنت باید بریزم خاک روی تنت لالایی لالایی آمال و آرزوهام لالایی لالایی (ای دلخوشیِ دنیام)۲ داغ تو پدر و ، می‌کُشه پسرم جسم بی جونت و ، من کجا بِبَرم؟ لالایی پسرم لالایی پسرم ✍بهمن عظیمی .......... (ع) نیست دست خودم هق هق نکنم پاشو پسرم تا دق نکنم پاشو پسرم ای کار و کسم بالا نمیاد حتی نفسم علی جان علی جان پاهام دیگه نِمیره علی جان علی جان (بابا برات بمیره)۲ از غمت تا ابد ، غرق غم شدم و تا تنت رو زمین ، می‌کِشم خودم و ولدی اکبر ولدی اکبر پاشیده چرا کل بدنت هرجا رو دیدم افتاده تنت بارونی شده چشای بابا باید بکنم جَمعت رو عبا علی جان علی جان اینجا که نیس جای خواب علی جان علی جان (پاشو بابات و دریاب)۲ خیلی خوب می‌دونم ، که نداری خبر پاشو عمه رو از ، بین صحرا بِبَر ولدی اکبر ولدی اکبر ✍بهمن عظیمی ................. (ع) خشکیِ لبات قلب و می‌کَنه آتیش به دل دریا میزنه قربون تو و مَشک دریده ت قربون تو و دست بریده ت ابالفضل ابالفضل بی تو می‌میره اصغر ابالفضل ابالفضل (تنهام نذار برادر)۲ ای پناه من و ، سایه ی رو سرم پیکرت رو چطور ، تا حرم نَبَرم یاابوفاضل یاابوفاضل عباس من ای شمس و قمرم از غصه ی تو خم شد کمرم زینب چه کنه بعد از تو داداش مابین خیام پیچیده صداش ابالفضل ابالفضل دشمن توو فکر غارت ابالفضل ابالفضل (وای از غم اسارت)۲ باز برادرت و ، اینجا یاری بکن خیمه بی صاحبه ، پاشو کاری بکن یاابوفاضل یاابوفاضل ✍بهمن عظیمی ........... دنبال سرت آواره میشم فردا که بِری بیچاره میشم بیچاره نکن اینجوری منو تنها نذاری اینجا یه زن و عزیزم عزیزم می‌دونم ناگزیرم عزیزم عزیزم (تنهام نذار می‌میرم)۲ کاش به اشک چشِ ، من کنی نظری عصر فردا منم ، با خودت بِبَری وای حسینم وای ، وای حسینم وای قلبم پُره از دلشوره داداش خوابی که دیدم تعبیر نشه کاش حقّم رو باید از کی بگیرم خاری بِره توو پاهات میمیرم عزیزم عزیزم ای التیام دردا... عزیزم عزیزم (تنهام نذاری فردا)۲ وای اگر سرت و ، روی نی ببینم وای اگر بعد تو ، بزم می ببینم وای حسینم وای ، وای حسینم وای ✍ ........... از غصه و غم شد زینب هلاک قرآن منه افتاده رو خاک تا خوردی زمین جونم در اومد شمر خسته شده! از بس تو رو زد حسینم حسینم تنها بدون لشکر حسینم حسینم (جونم فدات برادر)۲ خونیه دهن و ، پاره پاره تنت واسه چی شبیهِ ، نیزه زاره تنت؟ آه و واویلا آه و واویلا با پا می‌زنن روی بدنت با نیزه رو خاک هی می‌کِشَنِت نامردا چقد ناجور می‌زنن یک عده با سنگ از دور می‌زنن حسینم حسینم واسه چی رحم ندارن حسینم حسینم (زخم روی زخم می‌ذارن)۲ وقتِ مُردن من ، لحظه ی غروبه داره خنجرش و ، رو گلوت میکوبه آه و واویلا آه و واویلا ✍بهمن عظیمی ............ روزای باهم بودن که گذشت حالا چه کنم تنها توی دشت می‌دونی چقد خونه جگرم با قاتل تو چون همسفرم حسین جان حسین جان از غصه می‌زنم زار حسین جان حسین جان (دیگه خدانگهدار)۲ از توو سینه غمت ، قلب مو می‌کَنه رفتنت شروعِ ، ماجرای منه ای حسین من ای حسین من بودی همه ی آرامش من حالا رو زمین موندی بی کفن میریم اسیری همراه رباب دستای مارو بستن با طناب حسین جان حسین جان مظلومِ تشنه کامم حسین جان حسین جان (راهیِ شهر شامم)۲ وایِ من که شده ، منبرت سرِ نِی کاش نبینی منو ، توی مجلس می ای حسین من ای حسین من ✍بهمن عظیمی