eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
56 ویدیو
63 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۲ امشب مدینه در عزا بهر امام صادق است موسی بن جعفر دیده گریانِ شمس حقایق است فرزند پاک او موسی، نشسته در غم و عزا واغربتا واغربتا(۲) زهر منصورِ بی حیا شرر زده بر جان او زهر ستم اثر کرده بر پیکر سوزان او ازاین داغ و مصیبت ها خون شد دل آل عبا واغربتا واغربتا(۲) امام هفتم از داغ بابا شده خونین جگر در کنار جسم پدر ریزد ز غم اشکِ بصر ششم امام شیعیان شد کشته ی زهر جفا واغربتا واغربتا(۲) قرآن ناطق امام صادق ما گشته خموش بادست موسی بن جعفر پیکراو شدکفن پوش در کنار پیکر او دارد با پدرش نجوا واغربتا واغربتا(۲) فرزند قد خمیده در غم بابا نشسته است موسی بن جعفر برپدر دخیل گریه بسته است بعد از پدر فرزند او در غربت و گشته تنها واغربتا واغربتا(۲) در نیمه های شب ز کین دشمن آمد در خانه اش همچون خانه ی فاطمه آتش زده کاشانه اش در بین آتشِ دشمن افتاده به یاد زهرا واغربتا واغربتا(۲) در میان آتش دشمن افتاده یاد مادر یاد ضرب لگدِ دشمن و ناله ی پشت در سوزد به یاد فاطمه با گریه های بی صدا واغربتا واغربتا(۲)
. تو گل باغ ولایی، نور حی کبریایی ششمین شمس ولایت شیعیان رامقتدایی تویی ششم امام تویی ماه تمام به شیعه تابه حشر بود لطفت مدام مدد صادق مدد۴ تو صفای قلب مایی درد ما را تو دوایی تو به اذن حی یکتا هر گره را می‌گشایی من از احسان تو شدم مهمان تو نشستم از کرم کنار خوان تو مدد صادق مدد۴ عالم علم پیمبر، صادق آل محمد حی داور را تو مظهر صادق آل محمد تویی یار و حبیب به درد ما طبیب تو هستی صادقا به شهر خود غریب مدد صادق مدد۴ ای امام بی قرینه،تو به شهر خود مدینه گشته ای بادست دشمن توشهیدظلم و کینه ز ظلم و کینه‌ها شده پر خون دلت زده زهر ستم شرر بر حاصلت مدد صادق مدد۴ زده دشمن آتش کین ازستم کاشانه ی تو دشمنان بی حیایت آمده درخانه ی تو عدوی بی حیا زده آتش به جان ز غم فرزند تو شده قامت کمان مدد صادق مدد۴ صادق آل محمد جز غم و محنت ندیدی دست بسته یابن زهرا درپی اسب میدویدی از این ظلم و ستم شدی مولا حزین بمیرم صادقا فتادی بر زمین مدد صادق مدد۴ از غم داغ تو مولا شد مدینه غرق ماتم زین مصیبت یابن زهرا قامت موسی شده خم ز سوز داغ تو مدینه در عزاست درون خانه‌ات زغم ماتم سراست مدد صادق مدد۴ مرقد تو در مدینه شد نشان غربت تو مانده خاکی یابن زهرا از ستم ها تربت تو بسان فاطمه بود قدرت رفیع غریب از ظلم و کین بود قبرت بقیع مدد صادق مدد۴
۱۲ امشب مدینه در عزا بهر امام صادق است موسی بن جعفر دیده گریانِ شمس حقایق است فرزند پاک او موسی، نشسته در غم و عزا واغربتا واغربتا(۲) زهر منصورِ بی حیا شرر زده بر جان او زهر ستم اثر کرده بر پیکر سوزان او ازاین داغ و مصیبت ها خون شد دل آل عبا واغربتا واغربتا(۲) امام هفتم از داغ بابا شده خونین جگر در کنار جسم پدر ریزد ز غم اشکِ بصر ششم امام شیعیان شد کشته ی زهر جفا واغربتا واغربتا(۲) قرآن ناطق امام صادق ما گشته خموش بادست موسی بن جعفر پیکراو شدکفن پوش در کنار پیکر او دارد با پدرش نجوا واغربتا واغربتا(۲) فرزند قد خمیده در غم بابا نشسته است موسی بن جعفر برپدر دخیل گریه بسته است بعد از پدر فرزند او در غربت و گشته تنها واغربتا واغربتا(۲) در نیمه های شب ز کین دشمن آمد در خانه اش همچون خانه ی فاطمه آتش زده کاشانه اش در بین آتشِ دشمن افتاده به یاد زهرا واغربتا واغربتا(۲) در میان آتش دشمن افتاده یاد مادر یاد ضرب لگدِ دشمن و ناله ی پشت در سوزد به یاد فاطمه با گریه های بی صدا واغربتا واغربتا(۲)
. تو گل باغ ولایی، نور حی کبریایی ششمین شمس ولایت شیعیان رامقتدایی تویی ششم امام تویی ماه تمام به شیعه تابه حشر بود لطفت مدام مدد صادق مدد۴ تو صفای قلب مایی درد ما را تو دوایی تو به اذن حی یکتا هر گره را می‌گشایی من از احسان تو شدم مهمان تو نشستم از کرم کنار خوان تو مدد صادق مدد۴ عالم علم پیمبر، صادق آل محمد حی داور را تو مظهر صادق آل محمد تویی یار و حبیب به درد ما طبیب تو هستی صادقا به شهر خود غریب مدد صادق مدد۴ ای امام بی قرینه،تو به شهر خود مدینه گشته ای بادست دشمن توشهیدظلم و کینه ز ظلم و کینه‌ها شده پر خون دلت زده زهر ستم شرر بر حاصلت مدد صادق مدد۴ زده دشمن آتش کین ازستم کاشانه ی تو دشمنان بی حیایت آمده درخانه ی تو عدوی بی حیا زده آتش به جان ز غم فرزند تو شده قامت کمان مدد صادق مدد۴ صادق آل محمد جز غم و محنت ندیدی دست بسته یابن زهرا درپی اسب میدویدی از این ظلم و ستم شدی مولا حزین بمیرم صادقا فتادی بر زمین مدد صادق مدد۴ از غم داغ تو مولا شد مدینه غرق ماتم زین مصیبت یابن زهرا قامت موسی شده خم ز سوز داغ تو مدینه در عزاست درون خانه‌ات زغم ماتم سراست مدد صادق مدد۴ مرقد تو در مدینه شد نشان غربت تو مانده خاکی یابن زهرا از ستم ها تربت تو بسان فاطمه بود قدرت رفیع غریب از ظلم و کین بود قبرت بقیع مدد صادق مدد۴
. تو گل باغ ولایی، نور حی کبریایی ششمین شمس ولایت شیعیان رامقتدایی تویی ششم امام تویی ماه تمام به شیعه تابه حشر بود لطفت مدام مدد صادق مدد۴ تو صفای قلب مایی درد ما را تو دوایی تو به اذن حی یکتا هر گره را می‌گشایی من از احسان تو شدم مهمان تو نشستم از کرم کنار خوان تو مدد صادق مدد۴ عالم علم پیمبر، صادق آل محمد حی داور را تو مظهر صادق آل محمد تویی یار و حبیب به درد ما طبیب تو هستی صادقا به شهر خود غریب مدد صادق مدد۴ ای امام بی قرینه،تو به شهر خود مدینه گشته ای بادست دشمن توشهیدظلم و کینه ز ظلم و کینه‌ها شده پر خون دلت زده زهر ستم شرر بر حاصلت مدد صادق مدد۴ زده دشمن آتش کین ازستم کاشانه ی تو دشمنان بی حیایت آمده درخانه ی تو عدوی بی حیا زده آتش به جان ز غم فرزند تو شده قامت کمان مدد صادق مدد۴ صادق آل محمد جز غم و محنت ندیدی دست بسته یابن زهرا درپی اسب میدویدی از این ظلم و ستم شدی مولا حزین بمیرم صادقا فتادی بر زمین مدد صادق مدد۴ از غم داغ تو مولا شد مدینه غرق ماتم زین مصیبت یابن زهرا قامت موسی شده خم ز سوز داغ تو مدینه در عزاست درون خانه‌ات زغم ماتم سراست مدد صادق مدد۴ مرقد تو در مدینه شد نشان غربت تو مانده خاکی یابن زهرا از ستم ها تربت تو بسان فاطمه بود قدرت رفیع غریب از ظلم و کین بود قبرت بقیع مدد صادق مدد۴
۱۲ امشب مدینه در عزا بهر امام صادق است موسی بن جعفر دیده گریانِ شمس حقایق است فرزند پاک او موسی، نشسته در غم و عزا واغربتا واغربتا(۲) زهر منصورِ بی حیا شرر زده بر جان او زهر ستم اثر کرده بر پیکر سوزان او ازاین داغ و مصیبت ها خون شد دل آل عبا واغربتا واغربتا(۲) امام هفتم از داغ بابا شده خونین جگر در کنار جسم پدر ریزد ز غم اشکِ بصر ششم امام شیعیان شد کشته ی زهر جفا واغربتا واغربتا(۲) قرآن ناطق امام صادق ما گشته خموش بادست موسی بن جعفر پیکراو شدکفن پوش در کنار پیکر او دارد با پدرش نجوا واغربتا واغربتا(۲) فرزند قد خمیده در غم بابا نشسته است موسی بن جعفر برپدر دخیل گریه بسته است بعد از پدر فرزند او در غربت و گشته تنها واغربتا واغربتا(۲) در نیمه های شب ز کین دشمن آمد در خانه اش همچون خانه ی فاطمه آتش زده کاشانه اش در بین آتشِ دشمن افتاده به یاد زهرا واغربتا واغربتا(۲) در میان آتش دشمن افتاده یاد مادر یاد ضرب لگدِ دشمن و ناله ی پشت در سوزد به یاد فاطمه با گریه های بی صدا واغربتا واغربتا(۲)