فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•~🌿✨~•
فقط خدا هست...🌱
۳ فروردین ماه سالروز شہادت شہید غیرت علی خلیلی🥀کمی با تاخیر🤏
#شہیدعلےخلیلے🕊
#شہیدغیرت
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
یا أیّتها النَّفس!
در عرش صدای«اِرجعی» پیچیده است
برخیز به آغوش خدا برگردیم ...
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
🔸همیشہ یک سفارش به ما میکرد.
می گفت: « اگه در معرض گناہ قرار گرفتید و خواستید دچار لغزش نشید و از اون گناہ فرار کنید
🔸خودتون رو با خواندن قرآن و نماز یا مطالعہ📕 و ورزش مشغول کنید تا حواستون از اون محل و از اون گناہ پرت بشه.
#شهید_حمید_باکری🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
شھیدشدندلمیخواهد..
دلۍڪہآنقدرقو؎باشدو
بتواندبریدهشودازهمہ؎تعلقات..!
دلۍڪہآرام،لِہشودزیرپایت🖐🏽
وشھدادلداربۍدلبودند..💔
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
جورۍروۍخودتون
ڪارڪنید
ڪهاگہیهگناهڪردید
گریہتونبگیره...!(:
#شهیدعمادمغنیه🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی
🌙غروب ماه رمضان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي کرد.
🍃با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند. ابراهيم را کامل ميشناختند. آنها خانوادهاي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانهشان.
📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۸۶
☘امام رضا علیه السلام میفرمایند:
🥀افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضلیتش بیشتر از روزه داشتن توست.
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
مست بود و مست رفت و مست مُرد
حاجی از همسنگرش رو دست خورد
پشت خطیها همه حاجی شدند
نام او بر کوچهای بنبست خورد
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
🌷خاطرات همت:
🌿 سرتا پاش خاکی بود. از سوز سرما چشمهاش سرخ شده بود. با عجله اومد تو خونه، دو ماه بود ندیده بودمش.
-گفتم: حداقل یه دوشی بگیر، یه غذایی بخور بعد نماز بخون!
سرسجاده ایستاد و آستین هاش رو پایین کشید و گفت:
این همه عجله کردم تا به #نماز_اول_وقت برسم.
انقدر خسته بود که هر آن احساس میکردم میخواد بیفته زمین...
#نماز_اول_وقت☝️
#شهید_همت🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
#زندگی_به_سبک_شهدا😍
🔴از تدارکات، تلویزیون برایمان فرستادند، یک پتو انداختیم روش، هر وقت مهدی می رفت، تماشا می کردیم؛
وقتی دید گفت: این چیه؟
گفتم از تدارکات فرستادن؛
گفت: بقیه هم دارن؟
گفتم خب نه...!
فرستادش رفت، مثل قبل که کولر و رادیو را فرستاد...!
#شهید_مهدی_باکری🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
🔴 خودسازی یا خودسوزی؟!
⬅️ یکی در محاسباتش خودش را میسازد و یکی هم در محاسباتش خودسوزی میکند.
#شهید_شوشتری میفرمود:
⬅️ دیروز خیلیها دنبال این بودند که گمنام بمانند، امّا امروز خیلیها دنبال این هستند که نامشان گم نشود.
#شهید_شوشتری🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
•~🌿✨~•
به جبهه که رسید، کفشهاشو داد به یکی!
تو جبهه دیگه کسی اونو با کفش ندید!
میگفت: اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده، حرمت داره..
و معروف شد به سید پابرهنه...
#شهید_سید_حمید_میرافضلی🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•~🌿✨~•
🎥#کلیپ
📌بنظر شما چرا این حرفهای شهید آوینی رو تو هیچ جا نشنیدیم؟! حتی تو صداوسیمای خودمون..!😔😢
#شهید_آوینی🕊
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕
🌱بسم اللـہ الرحمن الرحیم🌱
شروع رمان پسر بسیجی و دختر قرتی و رمان مسیحای عشق😋❤️