قصه قصه خون و انگشتر است..
قصهیِ گریهی مادر است💔.
قصهی ⁷⁰متهم است و یک شهید.
چه قصه آشنایی داری ای شهید..
شنیدم به سرت هم لگد زدن هم
چاقو ! شنیدم غریب گیر آوردنت
و چقدر شبیه به ارباب شدی💔.
#شهید_ارمان_علی_وردی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_آرتین
@mazhabijdn
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
#رمان_دمشق_شهر_عشق
#پارت_۱۱
یعنی این! اگه میخوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین!
باور کن این حرکت میتونه به ایران ختم بشه، بشرطی
که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر
اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر
مبارزی مثل من شد!« با هر کلمه دستانم را بین انگشتان
مردانهاش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمی-
دانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و
عاشقانه تمنا کرد :»من میخوام برگردم سوریه...« یک
لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری
تکان خورد که کلامش را شکستم :»پس من چی؟«
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می-
شد :»قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!« کاسه دلم
از ترس پُر شده بود و به هر بهانه ای چنگ میزدم که
#ادامه_دارد
#هر_شب_ساعت_21
#به_سبک_شهدا_بپیویندید👌👇
^°@mazhabijdn°^
فراورد بهتره رفیق😉❤️
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
#رمان_دمشق_شهر_عشق
#پارت_۱۲
کودکانه پرسیدم :»هنوز که درسمون تموم نشده!« و
نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا
پرید و عصبی فریاد کشید :»مردم دارن دسته دسته کشته
میشن، تو فکر درس و مدرکی؟« به هوای عشق سعد از
همه بریده بودم و او هم میخواست تنهایم بگذارد که به
دست و پا زدن افتادم :»چرا منو با خودت نمیبری
سوریه؟« نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با
قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید
:»نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن
نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل
کنی؟« دلم میلرزید و نباید اجازه میدادم این لرزش را
حس کند که با نگاهم در چشمانش فرو رفتم و محکم
حرف زدم :»برا من فرقی نداره! بالخره یه جایی باید ریشه
#ادامه_دارد
#هر_شب_ساعت_21
#به_سبک_شهدا_بپیویندید👌👇
^°@mazhabijdn°^
فراورد بهتره رفیق😉❤️
#یڪ_جرعہ_ڪتاب📚🌱
زندگی میدان معامله است. انسان چیزی از دست میدهد و چیزی به دست میآورد. باید همیشه ببینیم که چه دادهایم و چه گرفتهایم. میدان معامله دنیا مثل تیغ دولبه است. یک لبه به سمت انسان و دیگری به سمت مقابل است. اگر معامله درست و در راه خدا باشد لبه تیغ، مسیر مقابل ما را باز میکند و راه را میگشاید. اما اگر این معامله صحیح نباشد لبه تیغ به سوی ما برمیگردد و زندگی ما را تباه میکند.
-دیدارباملائک🌱
-شهیدجلیلملکپور
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
@mazhabijdn
شبتون شهدایی✨❤️
قرار شبانه💚💫
10تا دونه به نیت شهدا صلوات بفرستیم؟!
1_✨اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم ✨
💚یه 5 تا صلواتم برای امام زمانت بفرست💚
✨اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم ✨
🌹یه 3 تا صلواتم برای ولی فقیه مون رهبر عزیزمون بفرستیم🌹
✨اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم ✨
دمتون حیدری🕊✨
مهرتون فاطمی🕊✨
صبرتون زینبی🕊✨
عشقتون حسینی🕊✨
غیرتتون علوی🕊✨
التماس دعاا...
یاعلی✋🏻🌱
دیدی وقتی پر از نا امیدی میشی بعد یهویی یه خوشحالی میاد تو دلت؟
اون خداست . . .✨😍
#خداےجانم♥
@mazhabijdn
••
- دیگِهسِفـٰارِشنَکنمها!
+ازبَرشُدممامـٰانجـٰان!
- بازبگودِلمآرومشِـه..!
+ سَعۍکنمتیرنَخورم
- دیگِه؟!
+اگهخوردمشَھیدنَشم
- دیگِه؟
+اگهشُدم،پلاکَمروگـُمنکنم
- خُب؟
+اگهگُمکَردم،زیرآفتـٰابنَمونم((:💔...
#شهیدانہ
@mazhabijdn
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم که چشمم افتاد به قرآن.
کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است.
آن را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم
احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد.
خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.
ادواردو از ابتدای اسلام آوردن توسط والدینش تهدید شد که اگر میخواهد مسلمان بماند خبری از ارث نیست.
#سالگردشهادت🥀
#شهیدادواردوآنیلی
#به_سبک_شهدا_بپیویندید👌👇
^°@mazhabijdn°^
فراورد بهتره رفیق😉❤️