قورباغه
عملیات بدر: در منطقه هورالعظیم قرار بود عملیاتی انجام شود، اما مشکل بزرگ اینجا بود که منطقه هور کاملا آبی بود و پر از قورباغه. این حیوان در روز سروصدا می کند، اما در شب کاملا در حال سکوت است، اما به محض اینکه کوچکترین خطری را احساس کند شروع به سروصدا می کند. و این مشکل بزرگ عملیات در نیمه شب بود. چون با سروصدای آنها دشمن را هوشیار میکند. یکی از فرماندهان می گفت به حضرت زهرای مرضیه (ع) متوسل شدیم. عملیات شروع شد. اما دریغ از یک صدای قورباغه. وعملیات با پیروزی و موفقیت همراه بود.
نوح و موسی را نه دریا یار شد/نه بر اعداشان به کین قهار شد؟
آتش ابراهیم را نی قلعه بود؟ /تا برآورد از دل نمرود دود؟
روایت از طرف یکی از فرماندهان جنگ
#خاطرات_جبهه
#لبیک_یا_خامنه_ای
@mazhabijdn
•~🌿🌸~•
#خاطرات_جبهه 🕊
گفت:راستی جبهه چطور بود؟
گفتم:تا منظورت چه باشد.
گفت:مثل حالا رقابت بود؟
گفتم:آری..
گفت:در چی؟
گفتم:در خواندن نماز شب.
گفت:حسادت بود؟
گفتم:آری..
گفت:در چی؟
گفتم:در توفیق شهادت.
گفت:جرزنی بود؟
گفتم:آری..
گفت:برا چی؟
گفتم:برای شرکت در عملیات.
گفت:بخور بخور بود؟❌
گفتم:آری..
گفت:چی میخوردید؟
گفتم:تیر و ترکش. ❌
گفت:پنهان کاری بود؟
گفتم:آری..
گفت:در چی؟
گفتم:نصف شب واکس زدن کفش ها.
گفت:دعوا سر پست هم بود؟❌
گفتم:آری..
گفت:چه پستی؟
گفتم:پست نگهبانی سنگر کمین.❌
گفت:آوازم می خوندید؟
گفتم:آری..
گفت:چه آوازی؟
گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل.
گفت:استخر هم می رفتید؟
گفتم:آری..
گفت:کجا؟
گفتم:اروند، کانال ماهی ، مجنون.
گفت:سونا خشک هم داشتید؟
گفتم:آری..
گفت:کجا؟
گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه.
گفت:زیر ابرو هم برمی داشتید؟! ❌
گفتم:آری..
گفت:کی براتون برمی داشت؟!
گفتم:تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه.
گفت:پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟!❌
گفتم:آری..
خندید و گفت:با چی؟!
گفتم:هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان.
سـکـوتــ کـرد و چـیـزی نـگـفـتــ :)
#بصیرت
#گناه_ممنوع
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabijdn🍂⃟💕