eitaa logo
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
1.9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
141 فایل
•|به‌نامِ‌‌او|• «به فکرِ مثلِ شهدا مُردن نباش به فکرِ مثلِ شهدا زندگی کردن باش.» شهید‌ابراهیم‌هادی کپی❗️حلالت رفیق ولی برای شهادتمون دعا کن😊 شروع‌ما←¹⁰مهر¹⁴۰¹🍃 شروط🌸↓ @sabke_shohadaa_short کانال‌محفل‌هامون🌱↓ @mahfe_l کانال‌خدمات🌿↓ @ww0403
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز سکوی پرواز 37.mp3
5.35M
37 ❣بعد از نماز بشين و با خدا حرف بزن! از آرزوهای دنیات گرفته، تا دغدغه های بلند آسمونی.... 🔻زمان بعد از نماز، برای استجابت دعا، با هر زمان ديگه ای فرق می کنه.
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
🇮🇷《به نام او که یادش آرامش دلهاست》🤲 اسم تو مصطفاست🥺           🇮🇷زندگینامه #شهید مصطفی صدرزاده🌷   
🇮🇷《به نام او که یادش آرامش دلهاست》🤲 اسم تو مصطفاست🥺           🇮🇷زندگینامه مصطفی صدرزاده🌷                     《قسمت سی و هفتم》 اول...🕊 🇮🇷 مقاومت کردم بعد تسلیم شدم، اما در دلم . به محض اینکه رسیدیم خانه مامان، جفت پاهایم را کردم توی یک کفش که من هم می آیم. مامان گفت: "سمیه، می ری مسجد دردت می گیره ها! "گفتم:"عیبی نداره!"بیرون مسجد زیر آسمان خدا نشستیم و قرآن سر گرفتیم. آن شب هیچ اتفاقی نیفتاد، ولی بعد از دو روز انتطار زدم زیر گریه: "آقا مصطفی نکنه بچه مون بمیره؟ "🥺❣ رفتیم دکتر بعد از معاینه و گرفتن عکس گفت: "بند ناف پیچیده دور گردن بچه، همین حالا برو بیمارستان!" ، باران هم نم نم می آمد. رفتیم بیمارستان نجمیه. مادر هایمان هم آمده بودند. خیلی زود دخترمان به دنیا آمد. ضعف کرده بودم. همین که مرا دیدی دستم را گرفتی و گفتی: "اگه بدونی دخترمون چقدر خوشگله! چهارشنبه شبم هست و بارونم که میاد و شب قدرم هست و بارونم که میاد و شب قدرم هست!.💦🌈 🇮🇷 ! به به به این قدم! "پنجشنبه هم ماندم بیمارستان و قرار بود جمعه مرخص شوم. شب بچه نخوابید، مدام گریه می کرد. صبح که دکتر آمد ویزیت کرد و گفت: "این بچه گرسنه س، براش شیر خشک تهیه کنین. "برایت پیامک دادم: "آقا مصطفی یک فلاسک آب جوش و یک قوطی شیر خشک بگیر بیار، هر چه زودتر. " چشم .پیامت همراه با دو تصویر قلب و آدمکی بود که می خندید.❤️❤️😁 همچنان منتظر بودم. ساعت یازده که مادرت با قوطی شیر خشک و فلاسک آب جوش آمد، وارفتم: "پس مصطفی کو؟" رفت نماز جمعه و راهپیمایی روز قدس، گفت اگه برسم میام. اما نیامدی. پدرم آمد و کار ترخیص را انجام داد. راهپیمایی روز قدس واجب تر بود یا رسیدن به زن و بچه؟ اگر الآن بودی، می گفتی: "راهپیمایی روز قدس. "مدتی بود از اندیشه به طبقه پایین خانه پدرت اسباب کشی کرده بودیم. 🏠🌺 🇮🇷 می خواستیم به خاطر بچه به مادرهایمان نزدیک تر باشیم. خانه مان. خیلی ها بودند، اما تو نبودی. نزدیک غروب بود که آمدی. اخم هایم در هم بود. گفتم: "خسته نباشی، قرار بود بیایی بیمارستان! " خسته و کوفته بودی و سرد برخورد کردی، طوری که انگار من مقصرم. عذر خواهی هم نکردی. انگار نه انگار که قرار بود بیایی دنبالم و برای بچه شیر خشک بیاوری. وظیفه من رفتن به راهپیمایی و مراسم روز قدس بود.💚❤️ تا به من و بچه برسد و مامانم هم می گفت برویم خانه اش تا او به من و بچه برسد اما تو از هر دو تشکر کردی: "خیر، همین جا می مونن، خودمم بهشون می رسم! " واقعا هم رسیدی و از من و بچه مراقبت کردی: از حمام تا پوشک بچه. حتی وقتی خواب بودم صدایم نمی زدی و وقتی اعتراض می کردم، می گفتی: " اون قدر قشنگ خوابیده بودی که دلم نیومد بیدارت کنم! " اسم دخترمان را گذاشتیم فاطمه. هر وقت گریه می کرد بغلش می کردی: "بیا درد دلت را به بابا بگو ببینم چی شده؟"🥰💕 برایش...🕊 .... ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰🖥 موشن گرافی/ پهلوی می‌خواست اعدامش کند، ولی ماند تا الگو شود. 🔻به مناسبت سالروز شهادت فرمانده با اخلاص دفاع مقدس، محمد ابراهیم همت. تهیه و تولید: فرزند ایران ♥️ ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🌹۱۷ اسفند سالروز شهادت فرمانده شهید ابراهیم همت و شهید سید حمید میرافضلی که همراه شهید محمد ابراهیم همت به شهادت رسید و نام و یادی از او نیست گرامی باد. شهید میرافضلی معروف به سید پابرهنه که ترک موتور حاج ابراهیم همت نشسته بود به همراه این فرمانده دلیر در جزیره مجنون به شهادت رسید. ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ رَب الشُهَدْاٰ...)♥️
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
-
بیا‌کہ‌اینجا‌دل‌ها‌سخت‌گرفتہ‌اند؛ بیا‌کہ‌اینجا‌همہ‌گرفتارند! وفقط،غم‌هایشان‌ باآمدنت‌تسکین‌مۍیابد🥲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ﴿اَلـسَلام‌ُعَلَیـک‌یـٰا‌بَـقیَة‌اللّٰه﴾🖐🏻🌱 امام زمانم♥️؛ ✋ ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
-
شش گوشہ اوج لذت یک خواب نوڪرسٺ وقتے ڪسے شبیہ تو ارباب نوڪرسٺ صبح علے الطلوع ، سلام علے الحُسیݧ تسبیح صبحگاهےِ ، آداب نوڪرسٺ حسین‌جآنـم❤️‍🩹 ✋ ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
-
🕊' -میگفت.. آنان‌‌ڪه‌‌یک‌عمرمُرده‌اند.. در‌یک‌لحظه‌شهیدنخواهندشد! شهادت‌یک‌عمرِ‌زندگی‌ست؛نه‌‌یک‌لحظه‌اتفاق 📿 ♥️ ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪ @sabkeshohadaa🍂⃟💕❫
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۱۸ اسفند ۱۴۰۲ میلادی: Friday - 08 March 2024 قمری: الجمعة، 27 شعبان 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️12 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیه السلام ▪️17 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️20 روز تا اولین شب قدر ▪️21 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
🌱 رفیق؛ دلت‌که‌گرفت نروموزیك‌گوش‌بده بشین‌دوکلُوم باامام‌زمانت‌حرف‌بزن؛ دفعه‌بعد! نیازبه‌گفتن‌من‌نیست خودت‌میدونی‌دلت‌که‌گرفت؛ کجابری...!
به نام خدا معرفی شهید امروز علی محمد نورایی 🌹🤌
خانه‌اش در محله‌ی 17 شهریور بود. مادرش را وقتی دیدم که بیماری فراموشی گرفته بود و علی‌محمد و ماجرای شهادتش تنها خاطره‌اش از این دنیا بود که در این دنیا جز یک دختر و یک پسر دیگر چیزی نداشت شوهرش سال‌ها پیش از دنیا رفته بود و او با کار سخت فرزندانش را بزرگ کرده بود و حالا دیگر پسری هم نداشت. در ورودی خانه عکس بسیار بزرگ سیاه‌وسفیدی بود که علی‌محمد درآن لبخند می‌زد... از ابتدای صحبت ما با خواهر علی‌محمد، مادر بی‌صدا نشسته بود اما وقتی نام علی‌محمد آمد سکوتش را شکست و رو به من گفت:« علی‌محمد نورایی، شما می‌شناختیش؟ چشماش سبز بود!» علی‌محمد تازه ازدواج کرده بود بچه‌ی معروف محل بود آن‌قدر که صورت زیبایی داشت. روز 17 شهریور گفت قرار است در میدان ژاله نماز بخوانند همسرش را خانه‌ی ما گذاشت و رفت و دیگر برنگشت ماجرا از آن‌جا آغاز شد که شاه در مصاحبه مطبوعاتی روز 23 اردیبهشت 1357 در مورد اوضاع بحرانی ایران گفت: «این شورش‌ها را دو گروه تجزیه‌طلبان و سیاسیون قدیمی رهبری می‌کنند تظاهرات ضدمیهنی چند روز اخیر کار کسانی است که به سلامتی پیشه‌وری شراب می‌خورند و با کسانی که می‌خواهند ایران را به ایرانستان تبدیل کنند و افراد این شورش ها به عقاید بچه‌گانه، احمقانه، عجیب و غیرقابل درک مربوط می‌شوند.» این سخنان آتش خشم مردم را شعله‌ورتر کرد تا جایی که پس از نماز عیدفطر روز 13 شهریور 1357 به امامت شهید مفتح، تظاهرات گسترده‌ای در تهران و سایر شهرها انجام شد و پس از راهپیمایی‌ها ادامه یافت تاجایی که سپهبد ناصر مقدم به دیدار شاه رفت و با ابراز نگرانی از راهپیمایی‌های مردم و با استناد به نظر کارشناسان ساواک و اداره‌ی دوم ارتش، دستور شاه را برای برقراری حکومت نظامی در تهران و برخی شهرها به دست آورد و دولت شریف امامی سرانجام در شامگاه روز 16 شهریور 1357 در تهران و 11 شهر دیگر اعلام حکومت نظامی کرد. با این اقدام فاجعه جمعه خونین 17 شهریور در میدان ژاله (شهدا) تهران رقم خورد. جمعه‌ای که قرار نماز آن در راهپیمایی روز 16 شهریور گذاشته شد جمعه‌ای که هیچ‌گاه آمار درست و دقیقی از تعداد شهدای آن اعلام نشد؛ جمعه‌ی سیاه
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
🎬 #کلیپ_مهدوی| مجموعه کلیپ #نفس_تازه 🔹 شماره ۳ ⁉️ با تفرقه میشه پیشرفت کرد..؟! 👤استاد محمدصادق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 |مجموعه کلیپ 🔹 شماره ۴ ⁉️ جامعه به من چه؟ ما چرا باید دغدغه مسائل جامعه را داشته باشیم؟!؟ 👤استاد سید مصطفی باقری 💢 اهداف عالی جامعه سودش به نفع ماست. 👌 ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾💚﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌♥️🤲 💚 ☘ ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
#فضیلت‌دعوت‌مردم‌بسوی‌امام‌زمان ﴿𝟞﴾ 🔵 امام سجاد علیه السلام فرمودند: 🌕 خداي تعالي به موسي‏ عليه ا
﴿𝟟﴾ 🔵 امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: 🌕 عالِم همچون صاحب شمعي است که براي مردم روشنايي مي ‏دهد، پس هر کس به وسيله شمع او راهنمايي شود براي او دعاي خير کند، و همين طور عالِم با او شمعي هست که تاريکي جهل و حيرت را از بين مي ‏برد، پس هر آن‏که با شمع او روشني يافت، و به سبب آن از سرگرداني بيرون آمد، يا از ناداني نجات يافت، از آزاد شدگان او از دوزخ است، و خداوند از اين کار به مقدار هر موي کسي که او را آزاد کرده پاداشي عنايت فرمايد که از صدقه دادن صد هزار قنطار به غير از آن گونه‏ اي که خداوند عز و جل امر فرموده: بهتر باشد، بلکه آن صدقه براي صاحبش وبال است، ولي خداوند به او پاداشي عنايت فرمايد که از خواندن صد هزار رکعت نماز در پيشگاه کعبه بهتر باشد. 📚 مکیال المکارم ج ۲ ص ۳۲۹ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾💚﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌♥️🤲 💚 ☘ ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
انسان شناسی 85.mp3
11.37M
۸۵ ✖️ چرا نمی‌تونم برای نماز صبح بیدار بشم؟ ✖️چرا سرِ نماز، اصلاً نمی‌تونم حواسمو جمع کنم؟ ✖️چرا نیاز به تلاوت قرآن، در من احساس نمیشه؟ ✖️چرا برای خدا دلتنگ نمیشم؟ ✖️چرا عطش ارتباط با اهل بیت علیهم‌السلام رو ندارم؟ و .... اگر این سؤالات و سؤالاتی از این قبیل، مشکل شما هم هست، چند دقیقه‌ای گوش و دل بسپارید!
1_2286423486.mp3
9.08M
مَن‌دُعآي‌فَرج‌میخوآنَم‌بیـآآقـا؎ِمَن! ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@sabkeshohadaa🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز سکوی پرواز 38.mp3
4.77M
38 ✍تمام رفیق های ناب خدا؛ سخت ترین لحظات زندگی شون رو، با امداد نماز، بسلامت و عافیت سپری کردند! 👈راستی ؛ چرا ما نمیتونيم، از نماز توی لحظه های سخت کمک بگیریم؟
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
🇮🇷《به نام او که یادش آرامش دلهاست》🤲 اسم تو مصطفاست🥺           🇮🇷زندگینامه #شهید مصطفی صدرزاده🌷   
🇮🇷《به نام او که یادش آرامش دلهاست》🤲 اسم تو مصطفاست🥺           🇮🇷زندگینامه مصطفی صدرزاده🌷                     《قسمت سی و هشتم》 برایش...🕊 🇮🇷 و برایش روضه می خواندی. شب سوم، تب شدیدی کرده بودم. نصفه شب بیدار شدم، دیدم بالای سرم نشسته ای. گفتی:" خدا رو شکر بیدار شدی، فاطمه خیلی گریه می کرد، اما بیدارت نکردم. بهش آب قند دادم، حالا بیا شیرش بده. " روز چهارم برای تست غربالگری او را بردی، بعدها هم برای واکسن. 🌸🇮🇷 تا به او آمپول بزنند. هنوز یک ماهش نشده بود که او را بالا می انداختی و می گرفتی. آقا مصطفی، دختره ها! لطیف تر برخورد کن! بچه یه ماهه باید یه متر بالا بپره، باید رنجر بار بیاد، طوری که توی خیابون کسی جرئت نکنه نگاه چپ بهش بکنه! فاطمه که به دنیا آمد دیگر نه مدرسه رفتم نه حوزه و نه بسیج. نمی شد هم کار،  کرد هم درس خواند، هم مادری کرد و هم همسری.❤️🌸 🇮🇷 ، هم به تحصیلت لطمه خورد هم ضرر مالی دادی. آن روز ها در کنار برنج، پلاستیک و نایلون هم می فروختی. آن ها را با چک از یکی از اقوام خریدی و گذاشتی در مغازه تا فروش بروند. به قول خودت می خواستی به او کمک کنی، اما در روزهای شلوغی، مغازه نیمه تعطیل شد. یا چیزی فروش نمی رفت یا اگر می رفت، درست یاد داشت نمی شد و سود و زیان نامشخص بود.🥺🌷 و خلاص. برای پول پلاستیک و نایلون هایی هم که فروش نرفته بود چک دست فروشنده داشتی. از من خواستی طلاهایم را بفروشم که فروختم و بدهی ات را صاف کردی. آن روزها یک نیسان داشتیم که از آن برای خرید و فروش و جابه جایی گونی های برنج استفاده می کردی و تا سه چهار ماهگی فاطمه هنوز آن را داشتیم.❤️💚 🇮🇷 ، وقتی که مهمان ها رفتند گفتی: "بلند شو بریم بیرون. " کجا؟ اشتهارد. با نیسان؟ بچه اذیت می شه! چه اذیتی؟هر جا دیدم اذیت می شه نگه می دارم! وسایلی را که لازم داشتیم گذاشتی پشت ماشین و راه افتادیم. در آن سفر، فاطمه آرام بود. همین باعث شد که بعد از آن، سفر های تفریحی ما شروع شود.🛻😊 اداره می کردی، هم دانشگاه آزاد درس می خواندی، هم جهاد دانشگاهی دوره پرورش و نگهداری گاو می دیدی. گاهی هم بازاریابی برنج برای رستوران ها و تالارها می کردی. کارهایت را هماهنگ می کردم و سعی می کردم کنارت باشم. اگر قرار بود جایی بروی یا چیزی را به کسی تحویل دهی یا به کارهای اجرایی پایگاه برسی خبرت می کردم. ❤️🌸 حتی ساعاتی را...🕊 .... ┄═❁🍃🪴🍃❁═┄ «سبک شهدا»♥️•𝑱𝒐𝒊𝒏⤹