eitaa logo
سبک‌ زندگی کریمانه
1.3هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
154 فایل
با لبیک به ندای امام خامنه ای بایاری حق سعی در ترویج #سبک_زندگی_اسلامی داریم و مباحثی شامل خانواده و همسرداری،تربیت فرزند ،نکات اخلاقی ،...ارائه می دهیم حسینی/ مشاور ارشد خانواده ارتباط با مشاور > @fotros2 ارسال مطالب نویسنده با حفظ لینک کانال ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ بسم الله را بزرگ و بولد شده مینویسم، چون قصد دارم قدم در راهی بگذارم که جز خود او نمی-تواند  مرا به پایانش برساند. فقط و فقط خود او که خالق من است. کسی که به صراحت تمام، هدف از خلقت مرا تسکین یک مرد اعلام کرده است. " خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها " ... بسم الله را بزرگ و بولد مینویسم و عاجزانه از خود او مدد میگیرم. همان اللهی که "جعل لکم من بیوتکم سکنا" خانه را محل آرامش قرار داد ... همان اللهی که "جعل لکم  اللیل لتسکنوا فیه" شب را مایه آرامش قرار داد ... اینهمه ریاضی خواندن لااقل آنقدر برایم فایده داشته است که به من یاد بدهد میتوان از عبارات مشابه در جمله ها فاکتور گرفت و به نتیجه ی تازه ای رسید: این که بر اساس سنت آفرینش، بین شب و خانه و همسر و رسیدن به آرامش باید رابطه ای معنادار وجود داشته باشد. یعنی من به عنوان یک زن فقط وقتی کارکرد واقعی خودم را دارم که بتوانم به عنوان همسر یک مرد، او را وقتی که شب خسته از کار روزانه به خانه اش برمیگردد، به آرامش برسانم. یعنی اگر حتی بهترین زن عالم هم باشم، تا ازدواج نکنم و در این موقعیت قرار نگیرم که بتوانم مردی را در خانه اش به آرامش برسانم، بخشی از ظرفیتهای وجودم به فعلیت نمیرسد و نمیتوانم آنطور که باید و شاید به کمال برسم. فکر کنم برای همین است که ازدواج تا این حد در اسلام سفارش شده و میگویند کسی که ازدواج نکند نیمی از دینش کامل نخواهد شد. ** روایت است که زنى خدمت امام صادق (ع) آمد و گفت: من تصميم گرفته‌ام كه ازدواج نكنم. حضرت فرمود: چرا؟ عرض كرد: مي‌خواهم كسب فضيلت كنم. امام فرمود: از اين تصميم منصرف شو، چون اگر ترك ازدواج فضيلت بود، فاطمه (س) به اين كار سزاوارتر بود. هيچ كس از لحاظ فضيلت بالاتر از او نيست. یعنی حتی حضرت زهرا (س) هم بخشی از مقاماتش به این دلیل بود که ازدواج کرد و در رویارویی با مشکلات زندگی مشترک، موفق شد به عنوان همسر یک مرد، او را در خانه اش به آرامش برساند. همانطور که در کلام حضرت امیر (ع) هست که به صراحت میفرمود: " وقتی به خانه می آمدم و به چهره زهرا نگاه می کردم تمام غم و اندوهم برطرف می شد." و در جای دیگری فرموده-اند: " دائماً به او مي نگريستم و از دلم غم و اندوهها زدوده مي شد. "  ** و حالا من بعد از 14 سال زندگی مشترک با همسرخان دارم به این فکر میکنم که آیا توانسته ام برای او چنین زنی باشم؟ آیا او واقعاً با دیدن من تمام غم و اندوه روزانه اش را فراموش میکند؟ آیا واقعا او با شعف و اشتیاق به من و به خانه مان فکر می کند و منتظر است تا شب بشود و برای به دست آوردن آرامش به نزد ما بیاید؟  جوابش ساده نیست. چون من مثل همیشه بینابین ماجرا ایستاده ام. نه آنقدر بداخلاق و بد بوده ام که از خانه گریزان باشد. و نه آنقدر عالی که با سر به خانه بیاید. هرچه که هست میدانم که نمره-ام بیست نیست. شاید اگر بخواهم خوشبین باشم، چیزی در حدود 16 ! البته از دید خودم. هیچوقت نظر همسرخان را در این باره نپرسیده ام. اصولاً همسرخان آدم احساساتی و حرافی نیست. من البته ولوم احساسم بسیار بالاتر از اوست، اما در این 14 سال برای این که اذیت نشوم خودم را با او تطبیق داده ام. قبلاً ها عاشق راه رفتن زیر باران و دویدن تا وقتی که از نفس بیفتم بودم. عاشق بالا رفتن از درخت و پریدن از روی نهرهای پر آب، بدون این که از خیس شدن بترسم. عاشق نشستن کنار پنجره و خیره شدن به افق مخصوصاً در لحظات جادویی طلوع و غروب خورشید. اما او برعکس من یک آدم کاملاً منطقی ست که حرف زدن را فقط در حد برآورده شدن نیازهای ضروری لازم میداند. و معتقد است محبت را باید به عمل نشان داد، نه زبان. وقتی در وبلاگها میخوانم که بعضیها میگویند شوهرشان در روز چند بار به آنها میگوید که دوستشان دارد، توی دلم میگویم عجب دروغ بزرگی! مگر ممکن است شوهر آدم همینطور بیخود و بی¬جهت به آدم بگوید دوستت دارم و هنوز آن آدم زنده باشد و از شادمانی قالب تهی نکرده باشد؟ (البته درباره خودم باید بگویم اگر روزی چنین اتفاقی درباره من بیفتد قالب تهی خواهم کرد، اما از شدت تعجب، نه خوشحالی! ) همسرخان نمونه کامل یک مرد سنتی ست. کسی که دوست دارد فرمانروای مطلق العنان خانه باشد. برای همین از همان اول با شاغل بودن من مخالف بود و بالاخره هم موفق شد به لطایف الحیل مرا در خانه بنشاند. اما از حق نباید گذشت که در این مدت از هیچ کاری برای رفاه ما کوتاهی نکرده است ...  اما حالا من اینجا هستم، چون فهمیده ام نه تنها دنیا، که از آن بدتر آخرتم هم با او گره خورده است. میخواهم راهی پیدا کنم که بتوانم این مسیر را زیباتر و بهتر طی کنم. همراهم باشید ... (بخش اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔰🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) پی نوشتها:  * این یک حقیقته که بخشی از ظرفیتهای وجودی انسانها ( چه زن و چه مرد ) جز با ازدواج به فعلیت نمیرسه. برای همین در اسلام تا این حد به ازدواج توصیه شده.  حتی اگه عقلانی هم به ماجرا نگاه کنیم این مطلب کاملاً واضحه. مثلاً اگر آدمها ازدواج نکنند و اموراتشون دست خودشون باشه خیلی راحتتر زندگی میکنند. درست همونطور که در این دوره و زمونه باب شده ... اما ازدواج یه بوته آزمایشه که آدمها رو محک میزنه که معلوم بشه تا چه حد حاضرند از خودشون بگذرند و به جای خوشحالی فردی به خوشبختی جمعی فکر کنند ...   ** بعضی از دوستانی که در این مدت اینجا رو خوندن از من میپرسند: " پس زنان بزرگی مثل حضرت مریم و حضرت معصومه سلام الله علیهما چی؟ ... یعنی اونها به تکامل نرسیدند؟ باید بگم اینکه این دو بانوی بزرگوار شرایط ازدواج براشون ایجاد نشد، دیگه حکمت خداست و من کوچکتر از اون هستم که بخوام درباره به کمال رسیدن یا نرسیدن اونها نظر بدم ... اما این رو  میدونم که بزرگان هم همگی در یک مرتبه نیستند. حتی پیامبران هم اولوالعزم و غیر اولوالعزم دارند. و حتی بین پیامبران اولوالعزم هم یکی مثل حضرت رسول صلی الله علیه و آله گل سر سبد اونهاست ... یا مثلاً حضرت زهرا سلام الله علیهم که بانوی بانوان دو عالم هست ... این خداست که بعضی رو بر بعضی دیگه فضیلت میده و حکمتش رو هم فقط خودش میدونه ... من یک حقیقت عقلی که آیات و روایات هم تاییدش کرده رو مطرح کردم .دیگه ازمون نخواستن توی مسائل حاشیه ای که در حد فهممون نیست غور کنیم و بهتره سرمون به درمان دردهای خودمون باشه  ... (بخش دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane