ارتباط قلبی علامه امینی با امیرالمومنین!
حضرت والد [آیت الله ناصری] میفرمودند:
من جوان بودم، به حرم آقا اميرالمومنين عليه السلام وارد شدم، ديدم از اطرافِ ضريحِ مطهرِ آقا اميرالمومنين، صدای گريه مخصوصی میآيد، يک پيرمردی دارد آرام آرام و با يک سبک خاصی گريه میکنند.
نزديک شدم ديدم يک آقای روحانی برجسته هیکل مندی نشسته اند و دارند گريه میکنند. از يکی از آشناها پرسيدم:
ايشان کیستند؟ گفت:
ايشان علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدير هستند، هر روز می آيند اين جا مینشينند و برای مظلوميتِ آقا اميرالمومنين گريه میکنند!
ببينيد علامه امینی اول، کتاب الغدير را می نويسند، و به اندازه يک جمع بزرگِ پژوهشگر به تنهایی کار میکنند، شب و روز، سلامتی و اعصاب و زندگی شان را میگذارند برای اين هدف بلند!
الغدیر را که تمام میکنند، بعد هم اين جور ارتباط قلبی با آقا اميرالمومنين عليه السلام دارند ایشان آن چه را که نوشته اند باور دارند. لذا اين کتاب می شود، کتابی ماندگار!
.
به نقل از حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری.
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
💠 بالاترین سرمایه
🔸اخلاق پسندیده به طورعجیبی دیگران را جذب ميکند، حتی علّت اصلی اینکه بعضی از مسلکها ـ که به اندازه سر سوزنی از حقیقت بهره نبرده؛ بلکه در مقابل مسلک حقیقی اسلام پایه گذاری شدهاند ـ توانستهاند گروهها، جمعیتها و برخی از تودهها را به خودشان جذب کنند، همین مسأله حُسن اخلاق است.
🔽خداوند متعال به رسول گرامی صلی الله علیه وآله ميفرماید: «لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» یعنی اگر آدم تندخو و خشنی بودی، مردم از اطراف تو پراکنده میشدند و هرگز نمیتوانستی آنان را جذب کنی. از این آیه شريفه استفاده میشود که جاذبه اخلاق از جاذبه حقیقت بیشتر است.
📚کتاب «اخلاق فاضل»، سلسله درسهای اخلاقی آیت الله فاضل لنکرانی
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
🔆خطاپوشی
💥آیةالله مروی (ره)، از علمای بزرگ دوره قاجاریه، روزی در مسجد با جوانی مواجه گردید که مدّعی بود برای درس طلبگی آمده است. آن عالم بزرگوار برای تفقّد حال او، وارد حجره اش شد و سپس برای وضو گرفتن، قبای خود را به دیوار آویزان نمود. ساعتی که درون جیب قبا بود نظر جوان را به خود جلب کرد و آن را ربود. شیخ پس از مراجعت و فهمیدن موضوع، کنار جوان نشست و از او خواست به سبب پاک بودنش برای وی دعایی کند به این مضمون که:
☘ خدا گوش های شدیداً سنگین شیخ را شفا بدهد، زیرا وی مضطرب بود مبادا صدای زنگ ساعتِ ربوده شده از درون جیب جوان به گوش آید و موجب رسوایی اش گردد.
🌾اتفاقاً این چنین شد و رنگ جوان پرید، اما ماجرای دعایش برای شیخ به یادش آمد و گفت: خدایا شکر تو که گوش های آقا نمی شنود وگرنه به کلی آبرویم می رفت؛ با این روش او متنبّه شد.
📚به نقل از: اخلاق و عرفان، تألیف ابوالفضل بهرام پور، با تلخیص
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
✅ داستان کوتاه
🌷 اعجاز پیامبر (ص)
من با پیامبر (ص) بودم. سران قریش نزد او آمده و گفتند: اي محمـد! تو ادعاي بزرگی می کنی که هیـچ یک از پـدران و خاندانت نکرده اند. ما از تو معجزه می خواهیم. اگر پاسخ مثبت داده و انجـام دهی، می فهمیم که تـو پیـامبر و فرسـتاده خـدایی و اگر از انجـام آن سـر باز زنی، خـواهیم دانست سـاحر و دروغگویی.
رسول خدا (ص) فرمود: شما چه معجزه اي از من می خواهید؟
گفتند: از این درخت بخواه تا از ریشه کنده شده و پیش تو بایستد.
حضـرت فرمود: خداونـد بر هر کاری تواناست. اگر خداونـد این کار را بکنـد، آیا ایمان می آورید و به حق شـهادت می دهید؟
گفتند: آري.
پیـامبر فرمـود: مـن بـه زودي نشانتـان می دهم آنچه را که خواسته ایـد. ولی بهـتر از هر کسـی می دانم شـما به خیر و صـلاح بـر نخواهید گشت و مسـلمان نخواهید شد. زیرا در میان شـما کسی هست که کشته خواهد شد و در چاه بدر دفن خواهد شد. همچنین کسی هست که در جنگ احزاب شرکت خواهد کرد.
پیامبر خدا سپس به درخت اشاره کرد و فرمود: اي درخت! اگر به خـدا و روز قیامت ایمان داري و میدانی من پیامبر خـدا هستم، به فرمان خـدا ریشه هایت را از زمین درآورده و به فرمان خدا پیش روي من قرار بگیر.
سوگنـد به پیـامبري که خداونـد او را به حق مبعوث کرد، درخت با ریشه از زمین کنـده شـد و با صـداي شدیـد هماننـد به هم خوردن بال پرنـدگان یا به هم خوردن شاخه هاي درختان، جلو آمـد و پیش روي پیامبر(ص) ایسـتاد، طوري
که برخی از شـاخه هـاي بلنـد خود را بر روي پیامبر(ص) و بعضـی دیگر را روي من که در طرف راست پیغمـبر ایستاده بودم، انداخت.
وقتی سـران قریش این منظره را دیدنـد با کبر و غرورگفتنـد: به درخت فرمان بـده نصـفش جلوتر آیـد و نصف دیگر در جاي خود بماند.
رسول خـدا فرمان داد و نیمی از درخت با وضع شـگفت آور و صداي سـخت به پیامبر نزدیک شد، گویا می خواست دور آن حضرت بپیچد، دوباره سران قریش از روي کفر و سرکشی گفتند: فرمان بده این نصف بازگردد و به نصف دیگر ملحق شود و به صورت اول درآید.
پیامبر(ص) دستور داد و چنان شد که آنان می خواستند.
من گفتم: لا اله الا الله! اي رسول خـدا! من نخستین کسـی هسـتم که به تو ایمان آوردم، و نخستین فردي هسـتم که اقرار می کنم درخت با فرمان خدا براي تصدیق نبوت و بزرگداشت رسالت تو، آنچه را خواستی انجام داد.
ولی بزرگان قریش همگی گفتند: محمد ساحري است دروغگو که سحري شگفت آور دارد و بسیار با مهارت و استاد است.
سپس با اشاره به من به پیامبر (ص) گفتند: آیا رسالت تو را کسی جز امثال این علی (ع) باور می کند؟
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 48
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
ماجرای عجیب یک جشن تولد😍✅️👇
شامل خاطرات و زندگی مستند شهید مهدی ثامنیراد از شهدای مدافع حرم است که در حلب به شهادت رسید..
مهدی ثامنیراد تا چند سال پیش بهعنوان شهید جاویدالاثر شناخته میشد اما از وقتی پیکر ایشان به کشور بازگشت و همسرش از مردم بهخاطر بدرقه باشکوه پیکر وی قدردانی کرد، این عنوان از نام او برداشته شد.
با این حال، هنوز خیلی از شهدایی که همراه وی در استان حلب سوریه به شهادت رسیدند، به کشور بازنگشتهاند..
اینشهید متولد سال ۱۳۶۱ در شهر ری بود که تا مقطع کارشناسی تحصیل کرده و در ورامین ساکن بود.
بهگفته اقوام این شهید، او و همسرش سالها در انتظار فرزند بودند و وقتی ثامنیراد به شهادت میرسد، تنها چندماه از تولد دختر خردسالش میگذشته است...
🌺@sabokbalan_e_ashegh🌺
آقا ابوالفضل نماز هاشو همیشه اول وقت میخوند؛ هر وقت که مسافرت میرفتیم هر جا موقع نماز بود ماشین و کنار میزد نمازش رو میخوند همیشه تاکید بر نماز اول وقت داشت، اصلا اهل غیبت نبود اگه در جمعی بود که غیبت پیش میومد بحث رو عوض
می کرد،
از مهربونی هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که بی توقع کمک میکرد و کمکش رو هیچ جا فاش نمیکرد و هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد و در جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب ان شاءالله و اگر خدا بخواد میداد، این اواخر بر نماز شب مداومت داشت خودم دیدم در قنوت نمازش دعا را با گریه میگفت تا ازش سوال نمی شد حرفی نمی زد، در مورد کارش میگفت هر چی کمتر بدونی برات بهتره؛ خدایی هیچ وقت از کارش سوء استفاده نکرد،
چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی از شهدای مدافع حرم گذاشتم دیدم حال عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو حال شروع کرد گریه کردن تا حالا این حالش و ندیده بودم مطمئنم از شهدا شهادتش رو همون روز گرفت .
🌷شهید#ابوالفضل_راه_چمنی🌷
🌺@sabokbalan_e_ashegh🌺
🍃🌺از امام رضا علیه السلام
درباره بهترین بندگان سوال شد.
فرمودند:
آنان که هرگاه نیکی کنند، خوشحال شوند!
هرگاه بدی کنند آمرزش خواهند!
هرگاه عطا شوند شکر گذارند!
هرگاه بلا ببینند صبر کنند!
هرگاه خشم کنند درگذرند!
🌺@sabokbalan_e_ashegh🌺
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمیخوانیم
🌺@sabokbalan_e_ashegh🌺
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کودک زخمی که پدر و مادرش را ازدست داده با تلاوت قرآن آرام میشود 💔😔
پ.ن:خدا از ریشه نابودتون کنه، هر چند که بی ریشه ترینید که این بلا رو سر بچه معصوم میارید.
#مرگ_بر_اسرائیل
🌺@sabokbalan_e_ashegh🌺