💢 فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای: تهدید مراکز هستهای تجدید نظر در سیاستهای هستهای ایران را محتمل میکند
🔹سردار حقطلب: تهدیدات احتمالی رژیم صهیونیستی مربوط به امروز و دیروز نیست، از سالهای قبل رژیم جعلی صهیونیستی علاوه بر تهدید، نسبت به اقدامات خرابکارانه و تروریستی در حوزۀ صنعت هستهای مبادرت ورزیده.
🔹با تلاش فرزندان ملت ایران در نیروهای مسلح با استفاده از طرحهای پدافند غیرعامل و همچنین امکانات و تجهیزات بسیار پیشرفته و نیز به واسطه پراکندگی مجموعهها و تاسیسات هستهای کشورمان در سرزمین پهناور ایران، آمادگی مقابله با هرگونه تهدید رژیم صهیونیستی را داریم.
🔹مراکز هستهای دشمن صهیونیستی شناسایی و اطلاعات لازم از همه اهداف در اختیار ما است و به اصطلاح برای پاسخ به اقدام احتمالی آنها، دستها روی ماشه شلیک موشکهای قدرتمند برای نابودی اهداف مشخص شده است.
🔹اگر رژیم جعلی صهیونیستی بخواهد از تهدید حمله کردن به مراکز هستهای کشورمان برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده ابزاری کند، تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور میباشد.
🔹به مردم ایران اطمینان میدهیم، با استفاده از طرحهای پدافند غیرعامل و همچنین ابزارها و تجهیزات پیشرفتۀ حفاظتی و امنیتی از تاسیسات مراکز و مجتمعهای هستهای کشور حفاظت و صیانت میکنیم؛ لذا مراکز هستهای کشورمان در امنیت کامل است.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🟠🌻هرچه دنیا پیش رویم جادهٔ عبرت گذاشت
🟠🌻روزگارِ خامِ من پا در رهِ غفلت گذاشت
🟠🌻دستِ حق با هر بهانه خواست تا بخشد مرا
🟠🌻در دلم مهر رضا صد موج از رغبت گذاشت
🟠🌻گر گدا کاهل بُوَد او باز هم فکر گداست
🟠🌻صاحبِ این خانه در هر سفرهای برکت گذاشت
🟠🌻شهرِ مشهد بی حریمش خانهای متروکه بود
🟠🌻ماهِ رخشان قرنها منت سر ظلمت گذاشت
🟠🌻زودتر از دیگران کرببلایی میشوم
🟠🌻چون برایم پنجرهفولاد یک نوبت گذاشت
🟠🌻السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🟠🌻السلام
🟠🌻علیک
🟠🌻یا علی بن
🟠🌻موسی الرضا ..
🟠🌻اللهم
🟠🌻صل علیٰ
🟠🌻علِیِّ بْنِ مُوسَى
🟠🌻الرِّضا الْمُرْتَضَی
🟠🌻الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🟠🌻و حُجَّتِکَ عَلى
🟠🌻مَنْ فَوْقَالاَرْضِ
🟠🌻و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🟠🌻الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🟠🌻صلاةً کَثیرَةً تامَّة
🟠🌻زاکِیَةً مُتَواصِلَةً
🟠🌻مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🟠🌻کاَفْضَلِ ما صَلَّیْ
🟠🌻عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک
🟠🌻اللَّهُمَّ صَلِّ
🟠🌻عَلَى مُحَمَّدٍ
🟠🌻وآلِ مُحَمَّدٍ
🟠🌻وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
زمان:
حجم:
478.4K
═════🏵 ﷽ 🏵═════
🌼 صلوات خاصه امام رضا 🌼
🎙 سعادتمند
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
5.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ ؛
صلوات خاصه امام رضا (ع)
🎙با صدای: محمد اصفهانی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🕊سبک بالان عاشق🕊
- اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پوشیه حجاب مادرم حضرت زهرا❤️:
زنان پوشیه ای ❤️
گنــــــــــــــــــــج حیاتند؛✨
چون:👇
تمام موجودیت خود را در انحصار عشق و غیرتِ همسر و بعل خود به جلوه در میآورند...
جلوه ای مقدس و عفیفانه...
جلوه و حریمی که👈 احدی جز شوهرشان حق ورود به آن را ندارد...❌
چادر و پوشیه ی مشکی زنان شیعه ، دنیای نورانی و زیبایی که آنها برای خانواده و جامعه میسازند را نشان میدهد...✨
بانوی پوشیه ای می دونی فرق تو با روز چیه؟😌
روز باید ۳۰ تاش رو جمع کنی تا ۱ ماه بشه
اما تو همیشه ماهی😌
زنانِ پوشیه ای ماه عالمند👌
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل :دوم
🔸صفحه: ۷۷-۷۶
🔻قسمت: ۴۴
بابا، رشته ی تجربی درس خوانده بود.
یک روز بهم گفت《سن و سال تو که بودم. دوست داشتم خلبان بشم.
قسمت نبود و نشد.
فاطمه، بابا، دوست دارم تو پزشکی قبول شی.》
گفتم《بابا، مگه فراموش کرده ای؟من رشته ام ریاضیه!》.
گفت《بابا، این که تو الآن رشته ی ریاضی می خونی، در آینده مهندس می شی؛
ولی اگه پزشک بشی، درسته سختی داره؛ ولی آینده، راضی تری.》.
بعد از شهادت بابا تصمیم خودم را گرفتم.
می بایست بابا را به آرزوش می رساندم.
برام سخت بود که تغییر رشته بدهم؛ولی نهایت تلاش خودم را می بایست می کردم.
در کنکور تجربی شرکت کردم.
مشهد بودیم.
هنوز نتایج را نداده بودند.
دوستم زنگ زد. گفت《نتایج رو تو سایت زده اند.
برو ببین قبول شده ای یا نه.》.
مامانم با بقیه نشسته بود توی صحن.
مامان را صدا کردم.
گفتم《مامان، من می رم ضریح، برمی گردم.》.
رفتم سمت ضریح. بین راه، فقط به بابا فکر می کردم.
توی افکارم، با بابا حرف می زدم. وقتی رسیدم رو به روی ضریح، گفتم《امام رضا، نمی دونم نتیجه ام چی می شه. فقط می خوام نتیجه ام طوری بشه که هم شما دوست داشته باشید، هم بابام.》.
وقتی آمدم بیرون، دل توی دلم نبود. اضطراب داشتم. رفتم توی سایت، نتیجه ام را گرفتم. پزشکی قبول شده بودم. حس عجیبی بود.
هم خوشحال بودم و هم ناراحت. قبولی من، آغوش بابام را کم داشت.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄