eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
362 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
10.5هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
گنجینه معارف اسلامی: ❓ بعد از مرگ بیشترین حسرت ما از چیست؟ 📍 یکی از نام‌های قیامت “یوم الحسره” است. در قیامت مردم از چه چیزهایی حسرت می خورند؟ ازجمله مصادیق حسرت مردگان، نماز جماعت است. ✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: 🔹 هیچ شب و روزی نیست مگر اینکه ملک الموت ندا سر می‌دهد و می‌گوید: ای اهل قبور، امروز غبطه و حسرت چه کسانی را می خورید، درحالیکه مرگ را معاینه کردید و از اسرار با خبر شدید. ♻️ در جواب، مردگان می‌گویند: 🔹 ما غبطه مؤمنین را می‌خوریم که در مساجد هستند، زیرا آنان نماز می‌خوانند و ما نمی‌خوانیم… ⭕️ پس واحسرتا بر آنچه از دست داده ایم در عالم دنیا. 📚 منبع: ارشاد القلوب؛ جلد ۱؛ صفحه ۱۴۶ ♦️امیرالمؤمنین علیه‌السلام: مِن کفّاراتِ الذُّنوبِ العِظام إعانةُ المَلهُوفِ و التَّنفیسُ عَنِ المَکرُوب 🔹از کفاره‌های گناهان بزرگ، رسیدن به داد مظلوم گرفتار و غم‌زدایی از فرد اندوهگین است. 📚حکمت ۲۴ نهج‌البلاغه از بزرگے پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟ گفت: میبینے، میخواهے، به وصالش نمیرسے، دچار افسردگے میشوی! میبینے، شیفته میشوے، عیب هارا نمیبینے، ازدواج میڪنے، طلاق میدهی! میبینے، دائم به او فڪر میڪنے، از یاد خــدا غافل میشوے، از عبادت لذت نمیبری! میبینے، باهمسرت مقایسه میڪنے، ناراحت میشوے، بداخلاقے میڪنی! میبینے، لذت میبرے، به این لذت عادت میڪنے، چشم چران میشوے، درنظر دیگران خوار میگردی! میبینے، لذت میبرے، حب خدا دردلت ڪم میشود، ایمانت ضعیف میشود! میبینے، عاشق میشوے، از راه حلال نمیرسے، دچار گناه میشوی! پیشنهادمطالعه وتفکر...👆👆 📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله‼️ ❣در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد✍ ❌گناهان یک هفته او اینها بود ؛ شنبه : بدون وضو خوابیدم .😴 یکشنبه : خنده بلند در جمع 😆 دوشنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .🤔 سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .📿 چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .🗣 پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .☝️ جمعه : تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات .😔 📝راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد : ⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم... ⁉️ما چی⁉️ ❓کجای کاریم حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️ 1⃣غيبت… تو روشم ميگم🗣 2⃣تهمت… همه ميگن🔕 3⃣دروغ… مصلحتي📛 4⃣رشوه... شيريني🍭 5⃣ماهواره... شبکه هاي علمي📡 6⃣مال حرام ... پيش سه هزار ميليارد هیچه💵 7⃣ربا...💸 همه ميخورن ديگه🚫 8⃣نگاه به نامحرم...🙈 يه نظر حلاله👀 9⃣موسيقي حرام...🎼 ارامش بخش🔇 🔟عروسی(لهو‌و‌لعب)...💃 يه شب که هزار شب نميشه❌ 1⃣1⃣بخل... اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰 🌷شهدا واقعا شرمنده ایم که بجای باتقوا بودن....فقط شرمنده ایم😔😔 نوجوان شهید جواد سیاوشی از نهاوند که در تاریخ ۲۸ دیماه ۱۳۶۵ در سن ۱۷ سالگی به درجه شهادت رسید ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ دلم گرفتہ ز دوران چرا نمے‌آیی امان ز غصہ هجران چرا نمے‌آیی دلم ز غیبتت آقا ڪویر خشڪے شد ڪجایـے ابر بهاران چرا نمے‌آیی ... به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 ✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ "اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" ❥﴿بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم﴾❥ «الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️» ✷اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ✷
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ زينب كبرى سلام الله علیها روز پنجم جمادى الاول سال پنجم يا ششم هجرت در مدينه چشم به جهان گشود خبر تولد نوزاد عزيز به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد رسول خدا براى ديدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمد و به دختر خود فرمود: دخترم فاطمه جان نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم فاطمه سلام الله علیها نوزاد كوچكش را به سينه فشرد بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد و آنگاه به پدر بزرگوارش داد پيامبر فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ريختن كرد فاطمه سلام الله ناگهان متوجه اين صحنه شد و در حالى كه شديدا ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم چرا گريه می‌کنى؟! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: گريه ام به اين علت است كه پس از مرگ من و تو اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلات دردناكى رو به رو می‌شود و چه مصيبتهای بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال می‌کند در آن دقايقى كه آرام اشک مى ريخت و نواده عزيزش را می‌بوسيد گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار میگشت خيره خيره می‌نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه سلام الله علیها فرمود: اى پاره تن من و روشنى چشمانم فاطمه جان هر كسى كه بر زينب و مصايب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او می‌دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند ↲خطابه زينب كبرى سلام الله علیها پشتوانه انقلاب امام حسين علیه السلام صفحات ۵۵-۵۷ اثر دانشمند محترم محمد مقيمى از انتشارات سعدى به نقل از طراز المذهب، صفحه ۲۲ و ۳۲ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️ خدایا🙏 خیلی ها مریض دارن ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻥ،ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻦ💔 تنهان، ﻋﺎﺷﻘﻦ، در آستانه میلاد با سعادت خانم زينب کبری س ❤️ همہ رو حاجت روا بفرما و تمام فرزندان سرزمینم را سلامت و زیر سایه پدرومادر نگهدار🙏 آمیـــن  یا رَبَّ🙏 🎉پیشاپیش میلاد زینب کبری(س) 🎈پرستار همه عاطفه ها و همه 🎉ستاره های درخشان ایمان و عفّت 🎈و پرستار همه ارزش های زخم دیده 🎉در تاریخ شیعه بر همه پرستاران 🎈و منادیان انسانیّت و ایمان مبارک باد. ✨شب خوش دوستان ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ❇️ 😴✨ 🌹یاد آوری اعمال قبل از خواب🌹 🌸 حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر شب پیش از خواب: 1. قرآن را ختم کنید. 🔶 سه مرتبه «سوره توحید» بخوانید. 2. پیامبران را شفیع خود گردانید. 🔶 یک مرتبه بگویید: 🔷 «اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین» 3. مومنین را از خود راضی کنید. 🔶یک مرتبه بگویید: 🔷«اللهم اغفر للمومنین و المومنات» 4. یک حج و یک عمره به جا آورید. 🔶 یک مرتبه بگویید: 🔷 «سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر» 5. اقامه هزار ركعت نماز. 🔶 سه مرتبه بگویید: 🔷 «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» 6. سورهٔ تكاثر به سفارش امام صادق (ع) 🔶 هرکس سوره تکاثر را قبل از خوابیدن بخواند از عذاب قبر در امان باشد. ✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ. 7. تسبیحات حضرت زهرا (س) 8. قرائت آیة الکرسی خیلی مجرب می‌باشد. 9. ثواب خواندن آیه شهادت قبل ازخواب. سوره آل عمران آیه 18: 🔷 شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا هُو وَالْمَلَائِكَةُ وَ أُولُوالْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. 10. دعای هنگام خوابیدن 🔷«باسْمِکَ اللَّهُمَّ أَمُوتُ وَ اَحْیَا» 🔶«بار الها! با نام تو می‌میرم و زنده خواهم شد» 🔶 چهار قل را هم فراموش نکنید. (سوره های کافرون، توحید، فلق، ناس) آیا حیف نیست هر شب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم؟ وضو فراموش نشه 🙂🌸 نماز شب خونا التماس دعا✨ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نماز شب به زبان ساده🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺ضمنا چون نماز مستحبی می‌باشد هر کدام از اعمال را که فراموش کردید نماز باطل نمیشود💐💐💐💐💐💐💐💐💐 💐💐💐التماس دعا 💐💐💐 منتظران ظهور اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
شهيد مظلوم دكتر بهشتی: 🍂 آنهایی كه ولايت فقيه را قبول ندارند در هر مقامی كه باشند سرنگون خواهند شد. شبتون شهدایی 🌼 وضو فراموش نشه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت رمان عشق در یک نگاه😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت7 یه هفته ای میشد که میرفتیم حسینیه واقعن حال و هوای خوبی داشت کمتر از ده روز مونده بود به محرم شوق اشتیاق زیادی داشتم که واسه مهمانای امام حسین خدمتی کنم یه روز بعد دانشگاه به همراه زهرا رفتیم حسینیه اقایون در حال نصب کردن پرچم و نوشته های یا حسین دور تا دور حیاط بودن خیلی قشنگ شده بود حسینیه رفتیم داخل حسینیه - سلام بر خادمای امام حسین عاطفه : سلام بانووو خوبی؟ هانیه: ما کجا و خادم اقا کجا زهرا: عع اینو نگو عزیزم،همین که الان اینجایی یعنی به دستور اقا اینجا هستی هانیه : انشاءالله - خوب بچه ها امروز دارین چیکار میکنین هانیه: بیا لپه پاک کنیم (خانم موسوی وارد شد ): سلام خانوما، نرگس و عاطفه پاشین باید برین خرید - چشم چادرمو مرتب کردم و همراه خانم موسوی رفتیم داخل حیاط خانم موسوی: بچه ها معرفی میکنم اول ،اقای ساجدی و اقای زمانی عضو بسیج دانشگاه برادران ، خانم اصغری و خانم محمدی هم عضو بسیج خواهران خوب بچه ها برین که یه عالم کار داریم ( یعنی من باید همراه اینا برم ،پاهام قفل کرده بود ،احساس میکردم اگه برم باز نگاهای شیطانی و فکرای پلید میاد سراغم ) - ببخشید خانم موسوی؟ موسوی: جانم - میشه من نرم؟ ( همه با تعجب نگاهم میکردن) موسوی: چرا ؟ - حالم خوب نیست ،شرمنده ببخشید من میرم به بچه ها داخل حسینیه کمک میکنم ،با اجازه وارد حسینیه شدم ،نفسم به شمارش افتاد زهرا اومد کنارم : نرگس چیزی شده؟ چرا قیافه ات این شکلیه؟ - زهرا جان خواهری میشه تو به جای من بری؟ زهرا: چرا چی شده مگه؟ - بعدن بهت میگم ،تو الان حاضر شو برو فقط زهرا: از دست تو ،باشه با رفتن زهرا یه نفس راحت کشیدم رفتم کنار هانیه نشستم و با هم لپه رو پاک کردیم کارمون که تمام شد رفتم داخل حیاط از خانم موسوی خداحافظی کردم و رفتم سمت خونه درو باز کردم رفتم سمت اتاقم مامان: نرگس ،زهرا کجاست؟ - به همراه چند تا از بچه های حسینیه رفتن خرید واسه محرم مامان: آها باشه نزدیکای ساعت ۸ بود که صدای ماشین دم در خونه رو شنیدم رفتم کنار پنجره نگاه کردم زهرا از ماشین پیاده شد رفتم روی تخت دراز کشیدم بعد چند دقیقه ،در اتاق باز شد زهرا: حاج خانوم چه طوره؟ - خوبم زهرا: خیلی زرنگیااا ،ما از کت و کول افتادیم خودت اومدی اینجا داری لم میدی ؟ - چیا خریدین؟ زهرا: قند ،چایی،برنج ،البته چند تا چیزی دیگه هم مونده ،دیگه شب شد گذاشتیم واسه فردا - همراه کی اومدی ؟ زهرا: اقای ساجدی و آقای زمانی، اول عاطفه رو رسوندن ،بعد منو خدا خیرشون بده کی میخواست تنهایی بیاد خونه ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 ............................................. دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت8 زهرا: خوب، حالا بگو امروز چت شده بود؟ -نمیدونم زهرا چم شده ،وقتی اقای زمانی و میبینم قلبم تن تن میزنه ،میترسم دوچار گناه بشم زهرا: آخییی عزیززم ،عاشق شدی پس ؟ - نه بابا میگم حس گناه دارم تو میگی عشق زهرا: اره جونه خودت، باشه قبول میکنم صبح باصدای زنگ گوشیم بیدار شدم ناشناس بود - الو ،بفرمایید سلام نرگس جان خوبی،موسوی هستم - سلام خانم موسوی ،مرسی شما خوبین؟ موسوی: نرگس جان هر چی واسه زهرا زنگ میزنم جواب نمیده ،کجاست؟ سرمو برگردوندم : همینجا ست خوابیده موسوی: اها باشه اگه میشه امروز زودتر بیاین حسینیه - باشه چشم موسوی : چشمت بی بلا،فعلن یا علی - یا علی - زهرا پاشو احضار شدیم زهرا؟ بلند شدم رفتم کنار تختش زهرا تو تب داشت میسوخت - یا خدا ،زهرا چشماتو باز کن زهرا:( به زور صداش در میاومد)جانم آجی - داری تو تب میسوزی،پاشو بریم دکتر زهرا: خوبم بابا ،یه کم استراحت کنم بهتر میشم صبر کن برم از مامان قرصی ،چیزی بگیرم - مامان ،مامان مامان: بله چی شده؟ - زهرا تب کرده ،یه قرصی چیزی نداریم بخوره؟ مامان : چرا داریم،الان میارم یه تشک اب با یه پارچه تمیز گرفتم رفتیم تو اتاق لباس زهرا رو باز کردم شروع کردم با پارچه نم دار روی تنش کشیدم مامان: وااایی خدا مرگم بده ،چی شده یه دفعه؟ - چیزی نیست مامان جان از خستگیه! زهرا پاشو قرصو بخور زهرا: دستت درد نکنه یه ساعتی زهرا رو پاشویه کردم که تبش اومد پایین زهرا: نرگس جان تو برو حسینیه ،زشته هر دوتامون نباشیم من حالم بهتره - باشه یه کم دیگه پیشت میمونم بعد میرم زهرا: دارم میگم حالم خوبه،تازه اگه هم کمک بخوام مامان هست ،پاشو برو تا با لنگه دمپایی دنبالت نکردم - باشه باشه ،الان میرم لباسمو پوشیدمو زهرا رو بوسیدم رفتم - مامان جان من دارم میرم حسینیه ،مواظب زهرا باش مامان: باشه مادر ،برو مواظب خودت باش - چشم ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 ................................................ دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق 31.mp3
11.36M
ارتباط_موفق ۳۱ 💥روح قهر ، از جمله خُلق‌هایی است که ؛ بشدت خطرناک بوده و در انسان دافعه‌ای شدید ایجاد می‌کند. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇🧡𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صفحه ۴۳۱ از مصحف شریف🌱 💠 سوره مبارکه سبا ✨ هدیه به امام_زمان (عج) 💚 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
﷽❣ سلام_امام_زمانم ❣﷽ ای چاره ی درخواستگان ادرکنی ای مونس و یار بی کسان ادرکنی من بی‌کسم وخسته ومهجور وضعیف یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی ... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝