eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
353 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
12.1هزار ویدیو
43 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊سبک بالان عاشق🕊
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🌷نحوه شهادت شهید علم الهدی نبرد تن با تانک 🌴صدای #تانکهای آن طرف جاده به گوش می
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🌹بخشی از وصیت نامه شهیدمظلوم سید حسین علم الهدی ✍️🌷من در . دراین خانه محقّر. در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون، در این خانه ساکن و پرجوش و خروش. سکون در کنار و هیجان قلب و شور شهادت، خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. امشب پاس دارم. ساعت 1:39 چه شب ! چه شب با شکوهی است! من به یاد انس علی ابن ابیطالب با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت. سر در چاه می کرد و می گریست. در همین تاریکی شب علی برمی خاست و به نخلستان می رفت. فاطمه وضو میگرفت، پیامبر به سجده می رفت و حسن و حسین به عبادت میپرداختند. این خانه کوچک است،این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است، فریاد است، غوغاست. .. پر محبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوش زبانی منصور؛ بغض گلویم را گرفته، قطرات اشکم هدیه تان باد. تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است. 🕌🌷 این خانه کوچک را برای من مبارک گردان؛ در این چند روز با خاک انس گرفتهام، بوی خاک گرفته ام. حال می فهمم که علی ابن ابیطالب چگونه میفرماید: سجده های نماز، حرکت اوّل خم شدن روی مهر، این معنا را میدهد که خاک بودهایم، حرکت دوّم این معنا را دارد که از خاک برخاسته ایم، شدیم. حرکت سوّم رفتن دوباره به خاک به این معناست که دوباره به خاک برمیگردیم مرگ. و حرکت چهارم به این معناست که دوباره زنده می شویم. حیات قیامت 🔹امّا در این در کنار این خاکیم و خاک است. درون سنگر با خود سخن می گویم. راستی چه خوب است از این فرصت استفاده کنم و با قرآن آشنا شوم. ایات خدا را بخوانم و بعد حفظ کنم و سپس زمزمه کنم و بعد شعار زندگی کنم. باشد تا این دل پر هیجان و طپش را آرامش دهد. و بعد با این برای خود توشه سازم و توشه را راهی سفرم گردانم و در انتظار شهادت بمانم و بمانم. 🔹آیات جهاد را، ، تقوی، ایمان، ایثار، اخلاص، عمل صالح. ..همه را پیدا کنم و سنگر کلاس درسم باشد و ملاقتم با خدا شود. سنگرم محرابم گردد. سنگرم خانه امیدم شود و قبله دوّمم گردد. از فردا حتما بیشتر قرآن خواهم خواند. 🔹در این خانه کوچک که انتخاب کردم، روزها لحظات به گونه ای می گذرد و شب ها به گونه ای دیگر، روزها در تنهایی با خود سخن می گویم و با دوستانم، در جمع در لحظاتی که را بر دوش دارم به فکر می افتم؛ به فکر دست ابوذر می افتم و دست پر توان او. ... خدایا این اسلحه را در دست من به سرنوشت آن نزدیک بگردان. گاهی این تصوّر غلط به ذهنم میاید که در یک تکرار به سر میبرم. یکنواختی و عادت را احساس میکنم. 🌺امّا زندگی در این خانه کوچک که یک قلب است؛ یک دل خاکی است در زمین خدا، در متن پاکی نمیتواند تکرار پذیر باشد؛ زیراکه لحظاتی با خدا سخن می گویم و ساعاتی را با شهدا و زمانی به خود می اندیشم و زمانی به خمینی روح خدا و به فضای پر غوغای راهپیمایی ها و زمانی لحظهای هم.. . آری. .. تنهایی است الهی و در تنهایی می توان به خدا رسید. روزها به فکر سربازان و حماسه های آنها می افتم: جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر،تبوک و....آنها چگونه کردند و ما چگونه می توانیم به آنها نزدیک شویم. در این اندیشه ام که درباره یاران پیامبر سخن می گوید: مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلیَ الْکُفّارِ.. ❤️شهید علم الهدی به قلم مجاهد حسینی❤️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ *شهیدی که با تانک از رویش رد شدند*🖤 *نمونه ای از شکنجه های زمان شاه*👆 *شهید محمد حسین علم الهدی*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۳۷ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۱۰ / ۱۳۵۹ محل تولد: اهواز محل شهادت: هویزه 🌹او زیر ذره‌بین ساواک بود. در سنین ۱۴ تا ۲۱ بارها او را زندانی و شکنجه دادند ؛ پس از مدتی خانواده موفق به دیدنش می‌شوند، وی در پاسخ به این‌که چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: *«فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.»*🌹 صدای قرآن و نماز جماعت توی بند بلند بود حسین رو گرفتند و شکنجه اش دادند🖤 *اما یکبار هم اطلاعات رو لو نداد*🌷 همرزمش میگوید← شب قبل از شهادتش میخواست بره حمام گفتیم تو این سرما فردا عملیات هست خاکی میشی!! زد زیر خنده و بعد آروم گفت فردا جای مهمتری میخوام برم. گفتیم کجا؟؟؟؟ *گفت ملاقات خدا*....🕊️ فردای آن روز عملیات نصر، عملیات سختی بود *مرا به تانکی بستند که از روی پیکر مبارک حسین گذشت*🖤 *در صورتی که او هنوز جان داشت*🖤 هر چند چفیه اش روی صورتش بود و نمیتوانست عذاب کشیدن مرا ببیند *اما من صدای خرد شدن استخوان های حسین را شنیدم*🖤 🕊🕊🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📖: ❤️در دل سنگـر . . . با خدا سخن می گویم اَللّهمَّ اِنَّک یا أَنیسَ‌الآنِیسین لِأَولِیائِک ای نزدیڪترین مونس بہ دوستانت يا مَنْ هـُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ يا مَنْ يَحوُلُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِه خدایا : اگر من در سنگرم ، تو در قلب من و در دل سنگر ، هـر دو حضور داری🍃 🥀 🕊 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃صبحتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹خاطره‌ای ازمقام معظم رهبری ♦️روزی حضرت آقا که در آن زمان نماینده حضرت امام خمینی (ره) در شورای‌عالی دفاع بودند، برای دیدار با رزمندگان، به جبهه «شوش» رفتند. حسین و حاج صادق در این دیدار، در محضرشان بودند. ایشان فرمودند: «در این دیدار با رزمندگان نماز جماعت خواندیم. بعد از نماز بچه‌ها دور من جمع شدند و هر کس با من صحبتی داشت. بعد از چند دقیقه، من نگاه کردم. دیدم سیدحسین قرآنی در دست گرفته و عده زیادی از بچه‌ها دور او جمع شده‌اند و ایشان به قدری زیبا از آیات قرآن و استقامت در جنگ و... صحبت می‌کرد که من تعجب کردم». ♦️حضرت آقا در مصاحبه‌ای که در سال 59 انجام گرفت و در آخرین برنامه «روایت فتح» که توسط شهید «مرتضی آوینی» تهیه و پخش شد، فرمودند: «وقتی خبر شهادت سیدحسین علم‌الهدی را شنیدم، اولین چیزی که به ذهنم آمد، شهادت حافظان قرآن در صدر اسلام بود». ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ |💔| 🍃🌺 تاریخ تولد: ۱۳۳۷ محل تولد: اهواز تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۱۰/۱۶ محل شهادت: هویزه_عملیات نصر وضعیت تأهل: مجرد محل مزارشهید: گلزارشهدای‌هویزه 👇🌹🍃 ✍...ایات جهاد را، شهادت، تقوی، ایمان، ایثار، اخلاص، عمل صالح. ..همه را پیدا کنم و سنگر کلاس درسم باشد و میعادگاه ملاقتم با خدا شود. سنگرم محرابم گردد. سنگرم خانه امیدم شود و قبله دوّمم گردد. از فردا حتما بیشتر قرآن خواهم خواند. ••🍁فرمانده سپاه هویزه... ...🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #شهیـددفاع‌مقدس |💔| #سـردارشهیـدسیـدحسین‌علمـ‌الهدی🍃🌺
•••|🥀••• ✍...سید حسین، فرزند آیت‌الله حاج سید مرتضی علم الهدی در یک خانواده روحانی بدنیا آمد. وی در ۶ سالگی به آموزش قرآن پرداخت. در ۱۱ سالگی با تشکیل کتابخانه و جلسات سخنرانی و قرآن، مبارزه با استبداد شاه را آغاز کرد. شهید علم الهدی در همان نوجوانی مبارزه با استبداد شاهی را آغاز کرد. در ۱۴ سالگی در هنگام نمایش سیرک مصری در اهواز که در آن رقاصه های مصری برای تخدیر افکار و به فساد کشیدن مردم ما شرکت داشتند، لانه فساد آنها را بطوری که به هیچ‍کس آسیبی نرسد آتش زد. در عاشورای سال بعد، یکی از مؤثرترین عناصر تشکیل دهنده راهپیمایی این روز بود که پس از راهپیمایی حسین دستگیر و روانه زندان می شود. وی که کوچکترین زندانی سیاسی است ماهها شکنجه می شود، اما هیچ سخنی نمی گوید پس از آزادی از زندان با تشکیل انجمن اسلامی و جلسه سخنرانی جوانان سردرگم را به اسلام و مکتب دعوت می کند. سپس حسین در رشته تاریخ دانشگاه مشهد ثبت نام می کند و از همان اول با حوزه علمیه مشهد تماس نزدیک برقرار می کند و با روحانیون مبارزی چون آیت الله خامنه ای، حجت الاسلام طبسی، حجت الاسلام هاشمی نژاد آشنا می شود. نفوذ کلامی حسین به گونه ای بود که استادان چپی و شاهنشاهی در هر کلاسی که حسین شرکت می کرد، نمی رفتند. وی با نصب اعلامیه ها و رهبری تظاهرات در دانشگاه مشهد نقش عظیمی را ایفا کرد و در کنار دانشجویان برنامه ها را به روحانیون، بازاریان و دانش آموزان نیز اطلاع می داد. در زمانی که رژیم طاغوت مردم مسلمان ایران را به گلوله می بست، علم الهدی همراه با چند تن از همفکرانش در اهواز هسته مرکزی سازمان موحدین را تشکیل داد. برای حسین مبارزه در شهر بخصوصی معنی نداشت و وی همیشه به اطاعت از امام و مبارزه با طاغوت می اندیشید. حسین طرح مبتکرانه جالبی برای فرار زندانیان سیاسی از اهواز کشید که بر اثر اوجگیری مبارزات، رژیم مجبور به آزادی آنان گردید. حسین که از نظر مأموران جلاد اهواز فردی شناخته شده بود، برای ادامه مبارزه و بمنظور استقبال امام به تهران آمد و در کنار برادران دیگر سازمان موحدین فعالیت نمود و یکی از محافظان مسلح مخصوص امام شد. علم الهدی چندماهی به عنوان عضو شورای فرماندهی کمیته مرکزی فعالیت نمود و نیز مدتی به عنوان سرپرست کمیته انقلاب اهواز خدمت کرد. حسین در کنار کارهای نظامی فعالیت های فرهنگی نیز انجام می داد. با فرمان امام برای نهضت سوادآموزی مدیریت آن را به عهده گرفت. وی در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بعنوان مسئول اعزام، روزانه صدها نفر را با نظم دقیق و کامل تقسیم و اعزام می کرد. شهید علم الهدی سرانجام در برنامه حمله روز اربعین حسینی در 16 دی ماه در منطقه هویزه به همراه ۶۰ تن از برادران پاسدار، بعنوان گروه پیشتاز و پیاده ارتش به جنگ با دشمن می پردازند که در محاصره ۴۰ تانک دشمن قرار می گیرند. پس از ساعاتی مبارزه، بر اثر اتمام مهمات و تشنگی و گرسنگی یکی یکی به شهادت می رسند که آخرین آنها شهید حسین علم الهدی بود. او با آر.پی.جی خود ۳ تانک را منهدم کرده و سپس با فریاد «الله اکبر» در حالی که قرآن در دست داشت، در سن 22 سالگی به فیض شهادت نایل آمد. اجساد پاک این عزیزان همچنان بر جای ماند، تا 16 ماه پس از آن، طی عملیات بیت‌المقدس، با تلاش گروه‌های تفحص، پیكرهای مطهر شهدا شناسایی شد. شهید علم الهدی را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی كه به وسیله امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای امضا شده بود. پیكرهای این شهدا در هویزه به خاك سپرده شدند. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ |💔| •••🥀یکی از همرزمان حسین،که روز شهادت وی همراه او بود و به اسارت گرفته شد،با بیان این‌که خوشحالم که این اعتراف دردناک زمانی انجام می‌گیرد که مادر بزرگوار حسین(که خود شیرزنی بود)در قید حیات نیست؛می‌گوید: «من سال‌ها در اسارت بوده‌ام و حتما از رفتار وحشیانه عراقی‌ها با اسرا چیزهایی شنیده‌اید، اما شکنجه‌ای که من دیدم، یک لحظه بیشتر نبود و با این حال، هنوز که هنوز است، از درد آن یک روز هم نتوانسته‌ام سر راحت بر بالین بگذارم. آری مرا به تانکی بستند که از روی پیکر مبارک حسین گذشت،در حالی که هنوز جان داشت. هرچند که چفیه‌اش صورتش را پوشانده بود و با آن چشم‌های زیبا و گیرایش دیگر نمی‌توانست عذاب کشیدن مرا ببیند. من صدای خرد شدن استخوان‌های حسین را شنیدم و راستش در آن لحظه خدا را شکر کردم که دیدم دارم به اسارت برده می‌شوم، والا چگونه می‌توانستم برگردم و بگویم از پا حسین افتاد و ما بر پا بودیم؟» ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نیمه‏ هاى شب بود كه نهج البلاغه می‏خواند. من نگاه كردم به ایشان، دیدم چهره ‏اش برافروخته شده و دارد اشك می‏ریزد. زیرچشمی، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه كردم و به ذهن سپردم. پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز كردم، دیدم همان خطبه‏‌اى است كه حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله می‏كند و می‌فرماید؛ أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ كجاست عمار؟ كجاست... 🌷🕊... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نیمه‏ هاى شب بود كه نهج البلاغه می‏خواند. من نگاه كردم
سید یه جمله داره که میگه:ما عاقلانه تصمیم میگیریم عاشقانه عمل می کنیم... [سید محمدحسین علم الهدی] ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ‍ ✨ماجرای نماز جماعت زندان شهید علم الهدی 🌹در سال 53 حسین را دستگیر کردند، او را به بند نوجوانان زندان بردند. زندانیان این بند، نوجوانانی بزهکار بودند که به جرم دزدی و دعوا و ... به زندان افتاده بودند. وقتی حسین وارد این بند شد، بعضی از زندانیان او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «با کی دعوا کردی؟ چی دزدیدی؟ و ... » اما حسین با صبر و حوصله به زودی توانست چند نفر از آنها را نماز خوان کند. چند روز بعد ماموران زندان ناگهان متوجه شدند که همان نوجوانان بزهکار،به امامت حسین، نماز جماعت می‌خوانند و جلسه‌ قرائت قرآن بر پا کرده‌اند. به دنبال گزارش ماموران، حسین را از این بند خارج کردند.🥀 تا چند سال بعد، هر چند وقت یکبار، یکی از آن نوجوانان بزهکار به سراغ حسین آمده و می‌گفتند، حسین آقا در زندان ما را هدایت کرد. ماموران زندان به ساواک گزارش دادند که حسین، نوجوانان بزهکار زندان را نماز خوان کرده است، بلافاصله مامور ساواک وارد زندان شد و حسین را زیر مشت و لگد قرار داد و بعد او را از بند بیرون برده و به درختی که در حیاط زندان بود، ریسمان پیچ و او را در هوای سرد زمستان رها کرد.🥀 پس از گذشت چندین ساعت، نیمه‌های شب مامور دیگری ریسمان را باز کرد و حسین را که از حال رفته بود، به سلول زندانیان سیاسی منتقل کرد.🥀 در میان تاریکی سلول، یکی از برادران از خواب برخاسته و نام زندانی تازه وارد را سوال کرد. همین که حسین خودش را معرفی کرد، آن برادر جای خودش را به حسین داد تا استراحت کند و خودش نشست. زیر آن سلول به حدی تنگ بود که باید چند نفر بنشینند تا دیگران بتواند بخوابند🥀 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شهيد سيد حسين‌ علم‌الهدی فرمانده‌ شجاع سپاه‌ هويزه‌به‌ نبرد ‌شديدی با دشمن‌ مي‌پردازد تنها سلاح‌ سنگين‌ اين شهيد و يارانش موشك‌ آر.پي‌ جي‌ 7‌ بود‌در دقايق‌ نخست حمله‌، تمام‌ خاكريزهای مقدم‌ دشمن‌ تسخير می‌شود و با ادامه‌عمليات‌ و محاصره‌‌ دشمن‌، نزديك‌ دو هزار نفر از آنان‌ به‌ اسارت‌ درمی‌آيند. پس‌ از نبردي‌ سنگين‌، توپ‌خانه‌‌ فعال‌ دشمن‌ به‌ محاصره‌ و بعد به‌ تصرف‌ در مي‌آيدتا اين‌ كه‌ متأسفانه‌ باخيانت‌ بني‌ صدر خائن‌ و هم‌پيمانان‌ اوپشتيباني‌ آن‌ها قطع‌ مي‌گردد و تانك‌هاي‌ ايران‌ به‌ طرز مشكوكي‌ از خطوط‌ مقدم‌ اقدام‌ به‌ عقب‌نشيني‌ می‌كنند با وصیت شهید علم الهدی، پیکر این شهید (بعد ازگذشت سه سال از شهادت و تفحص ) در محل شهادت خود به خاک سپرده و گلزار شهدای هویزه بنا می‌شود.​​​​​​​ روز ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو که نماد روحیه خروشان جنبش دانشجویی، تجلی بصیرت، مظهر ایثار و استقلال و آزادی است برای همیشه به خاطر حق طلبی مردمی است که با تأسی به سالار شهیدان (ع) در راه مبارزه با. استکبار از نثار خون خویش دریغ ندارد. ۱۶ دی روز گرامی داشت شهدای دانشجو هویزه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋