eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
364 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
10.5هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💟 🟢شهید مدافع‌حرم سید رضا طاهر ☔️همسر شهید نقل می‌کنند: هر وقت بحثمان میشد، واقعا صبوری از سیدرضا بود. گاهی که غُر می‌زدم، اجازه می‌داد من حرف‌هایم را بزنم بعد آرامم می‌کرد؛ بعضی وقتها از این همه صبوری‌اش اعصابم خورد می‌شد. او موقع عصبانیت سکوت می‌کرد. واقعا صبور بود. ☔️برخی فکر می‌کنند شهدایی که خانواده‌شان را می‌گذارند تا در راه خدا شهید شوند، خیلی علاقه‌ای به همسر و فرزند و والدین‌شان ندارند اما خدا شاهد است سیدرضا وقتی تماس می‌گرفت، می‌گفت: حالم خوب است، فقط زنگ میزنم صدایت را بشنوم تا آرام شوم. می‌گفت: گاهی ناخودآگاه می‌آمدم زنگ بزنم، بچه‌ها می‌پرسیدند رضا کجا میری؟ می‌گفتم: باید صدای مادر، خواهر یا همسرم را بشنوم تا آرام شوم و بتوانم کارم را پیش ببرم. 🌹...🕊 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات ❄️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❄️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💟 🟢شهید مدافع‌حرم حیدر جلیلوند تربیت بچه‌ها برای حیدر👨‍👧‍👧 خیلــــی مهــــم بــــــــود👌 و خودش از هر فرصتی⏳ استفاده می‌کــــرد💫 و ثنا را با ائمه و قرآن آشنا می‌کرد🕌 به من هم سفارش می‌کرد🧏‍♂ که هرروز ضمن اینکــه☝️ من خودم قرآن می‌خوانم📖 به ثنا هم یاد بدهم👩‍🎓 و دوســــت داشت ثنا👧🏻 با قــــرآن اُنس بگیــــرد📖💞 📀راوے: همسر شهید ... ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🦋اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🦋 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈ 🟣شهید محمدجلال ملک محمدی ♻️خوش‌اخلاقی در نهی از منکر همسر شهید نقل می‌کند: اخلاق جلال نظیر نداشت. خیلی‌ها جذب همین خوش‌اخلاقی‌های کم‌نظیر او شدند و دلشان می‌خواست به خاطر همین اخلاقش، دورش بچرخند. جلال هیچ‌گاه از تذکرهای تندوتیز حجاب خوشش نمی‌آمد. وقتی می‌دید برخی این‌طور رفتار می‌کنند، ناراحت می‌شد و خُرده می‌گرفت؛ چون این حرکات را بی‌فایده و با تاثیر معکوس می‌دانست. ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💜اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💜 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ فرازی از 🟠شهید مدافع‌حرم سید هادی سلطان زاده 🥀 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🌹اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🌹 ‍ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🕊🌹🌹🌹 ‍🕊 ♥️شهید مصطفی رشیدپور در تاریخ یکم شهریور ماه سال 1347 دیده به جهان گشود و از سن 16 سالگی در سال 1362 به جبهه عازم شد. 🌹این دلیرمرد در بیشتر عملیات ‌ها و مناطق عملیاتی در دوران دفاع مقدس حضوری فعال داشت به طوری که در عملیات ‌هایی همچون خیبر، بدر، والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5، نصر 4، نصر 8 و والفجر 10 حضور یافت. ♥️شهید مصطفی رشید‌پور در بهمن سال 1394 در آزادسازی دو شهر شیعه‌نشین نبل و الزهرا در سوریه مجروح شد و پس از تحمل چند ماه درد و رنج مجروحیت سرانجام در روز یکشنبه هفتم شهریور ماه به درجه رفیع شهادت نائل شد. 💔 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ⛱اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد⛱ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈ 💍 🟣شهید مدافع‌حرم هادی شجاع 📀راوے: همسر شهید 💚پنج‌سال بود که همسایه‌ی دیوار به دیوار بودیم ولی همدیگر را یکبار هم ندیده بودیم. مادر شوهرم برای خواستگاری به منزل ما آمدند و گفتند که مرا در راهِ رفتن به مدرسه دیده‌اند. وقتی آقا هادی را دیدم و با هم صحبت کردیم، به دلم نشست؛ بیشتر از همه‌چیز صداقت‌شان مجذوبم کرد. مرا در جریان همه فعالیت‌ها و عقایدشان قرار دادند و من با اطلاع از همه‌ی شرایط به ایشان پاسخ مثبت دادم. 💜مردادماه۱۳۹۳ نامزد شدیم. آن موقع من هفده‌ساله بودم و آقا هادی ۲۴ساله. موقع خواستگاری ایشان سرباز بودند. بعد از عقد، از شغل پاسداری و علاقه‌شان به این شغل گفتند و جبهه سوریه! یک‌ماه گذشته بود که به او گفتم:«آقا هادی! ممکنه شغل‌تان را عوض کنید؟» ایشان هم بدون تعارف گفتند:«نه! من به این شغل علاقه دارم.» 💚پنجم مهر سال۱۳۹۴ عروسی‌مان بود؛ ما فقط یک جشن ساده عروسی داشتیم و خیلی هم به هر دو نفرمان خوش گذشت و خوشبخت بودیم. من از همان موقعی که آقا هادی به خواستگاری آمدند، توقّع مالی زیادی نداشتم و اعتقادی هم ندارم که تجمّلات خوشبختی می آورد؛ حتی خرید عروسی هم نداشتم! مهم دوست‌داشتن است. ده‌روز بعد از عروسی‌مان، آقا هادی به جبهه رفتند، پنجم مهر عروسی کردیم و ایشان، پانزدهم مهرماه عازم جهاد با تکفیری‌ها شدند. ..🌿🌺🌿 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات   ☂اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد☂ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شـُـهـَـداے ِمـُـدافـِـع ِحـَـرَم ے شهادت شهید مصطفے صدرزاده.😔☝️ بر روح پاک شهداے مدافع حرم. امنیت را مدیون شهدا هستیم.🤚 💔 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ‍ 💌 🟢شهید مدافع‌حرم جبار عراقی ♨️شفایافته امام کاظم علیه‌السلام 🎙راوے: همسر شهید 👶🏻مادر آقاجبار سه‌دختر داشت اما هرچی پسر به دنیا می‌آورد، در همان کودکی فوت می‌کرد تا اینکه خدا به ایشان، جبار را عطا کرد. 😢جبار در گهواره بود که در گلویش یک غده بوجود می‌آید و حال جبار به شدت خراب می‌شود و پدر و مادرش هرکاری می‌کنند، بهتر نمی‌شود. ⚰تا اینکه روزی جبار به شدت تب و گریه می‌کند و بعد از چندساعت، جبار خاموش می‌شود و پدرش یک پارچه‌ی سفید روی گهواره می‌کشد که یعنی جبار فوت کرد!   😭مادر جبار که این صحنه را می‌بیند، به شدت گریه و زاری می‌کند و درحالیکه باران می‌بارید، در حیات می‌نشیند و گریه و زاری می‌کند! 🤲مادرش به شدت به امام موسی کاظم علیه‌السلام ارادت داشت و همیشه مراسم روضه در خانه برای امام کاظم می‌گرفت. مادر جبار به امام کاظم دخیل می‌کند که ای امام! جبار مرا به من برگردان!   💚در همان گوشه‌ی حیات، مادرش گریه‌کنان آرام می‌گیرد و برای چندلحظه خوابش می‌برَد و در خواب می‌بیند که یک مرد نورانیِ سوار بر اسب، دارد می‌آید. 💐و مادر جبار در خواب می‌گوید: آقا! مواظب باش جبار زیر اسبت نماند! آن مرد اسب‌سوار به ایشان می‌گوید: مادر! مگه جبار را نمی‌خواستی؟خب اینم جبار! بردار!   😳مادر جبار از خواب بیدار می‌شود و سَمت جبار می‌رود و پارچه را از روی گهواره برمی‌دارد و در کمال بُهت و حیرت، می‌بیند جبار دارد دست و پا می‌زند و غده‌ی چرکین گلو باز شده و پارچه خونی شده است و هیچ اثری از غدّه نیست!   👕مادر جبار از شدت خوشحالی سلام و صلوات می‌فرستد که همه فامیل و همسایه‌ها می‌آیند و وقتی قضیه را می‌بینند، هر کسی گوشه‌ای از لباس جبار را برای تبرّک می‌برَد. 🕌جبار، نذر‌شده‌ی امام موسی کاظم علیه‌السلام بود و سرانجام در راه دفاع از حریم حضرت زینب علیهاالسلام به شهادت رسید! 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات   💐اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ❇️ 🔵شهید مدافع‌حرم حامد سلطانی ♻️اهمیت خواندن قرآن 🦋به روایت همرزم شهید: با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هروقت که با هم همسفر می‌شدیم، می‌دیدم حامد هرشب بعد از اینکه از عملیات میومدیم، قبل از خواب یهو غیبش می‌زد! 🍃می‌رفتم و می‌دیدم یه گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغولِ خوندنِ قرآنه! بهش گفتم:«حامدجون! خیلی بهت دقت کردم! تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن میخونی!» 🦋گفت:«ببین داداش! قرآن رو بخون حتی شده شبی یه‌صفحه! اون‌وقته که تأثیرش رو تو زندگیت می‌بینی! این پیوسته‌قرآن‌خوندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت میکنه! نیازی نیست آنقدر بخونی که خسته بشی! تو بخون! شبی یه‌صفحه ولی بخون حتما!» 🍃بعدها که حامد شهید شد، وسایل توی جیبش رو‌ که درآوردم، وقتی دیدم ترکش‌ها تمام وسایلش رو سوراخ کرده بود، بگذریم...! از لحظه شهادتش به بعد تصمیم گرفتم قرآن رو بخونم! حتی یه صفحه! ..🌿🌺🌿 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🌹اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ‍ ‍•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 📨 🟣شهید مدافع‌حرم سید مصطفی موسوی حدود یکسالی از ازدواج‌شان(پدرومادرِشهید) گذشت و خدا دختری به نام «سیده‌زینب» در روز تولد حضرت علی علیه‌السلام روزیِ زندگیشان کرد💖🎊 سه‌سال بعد، پس از ۱۰ماه انتظار و دل‌نگرانی از دیر به‌دنیا آمدنِ کودک، روز هجدهم آبان۱۳۷۴ خداوند فرزند دیگری را به جمع کوچک‌شان اضافه کرد! پسری سبزه و ریزنقش با موهای خرمایی و چشمانی گیرا🧒🏻😍 اولین اذان و اقامه را سادات‌خانم، مادرشهید، در گوش پسرش گفت. آقا سید، پدر شهید، تا شنیده بود سادات‌خانم باردار است، اسم پسرش را انتخاب کرد «سید مصطفی»💚😘 وقتی هم پسرش را در آغوش گرفت، گفت: «اسمش رو گذاشتم«سید مصطفی»؛ چون توی کردستان یه مبــــارز کُردی بود که اسمش «مصطفی» بود و می‌خوام اسمش رو بگذارم «سید مصطفی» تا مثل اون یه مبــــارز بشه! از خدا هم می‌خوام که پسرم با شهــــادت از دنیا برِه»🕊❤️ با این حرف آقا سید، دلِ سادات‌خانم گرفت و گفت:«چرا میگی بچه‌ام شهید بشه؟! دوست ندارم از این حرفها بزنی!» اما آقا سید به صورت مصطفای کوچکش که آرام در آغوشش خوابیده بود، نگاهی انداخت👀🦋 آقاسید گفت:«این خواسته‌ی قلبی منه! دوست دارم پسرم مبارز بشه و برای خدا شهیــــد بشه! این بهتریــــن آرزویی هست که از خــــدا براش کردم». بعد اسمش را در گوشش گفت و برایش اذان و اقــــامه خوانــــد🕋🔊 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات   ☔️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد☔️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•