💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
به یاد #جستجوگر_نور
#رزمنده_گروه_تفحص
#لشکر۲۷_محمد_رسول_الله_ﷺ
#شهید_علیرضا_شهبازی
ولادت » ۱۳۵۵ - #تهران
شهادت » ۱۳۸۰/۰۹/۲۶ - #فکه
مزار » #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا_س
#قطعه_۲۷ / ردیف ۱۶ / شماره ۴۰۴
او در سیره شهدا ذوب شده بود...
مــادر از خصوصیـاتش
اینگونه روایت میکند :
علیرضا لباس نو نمیپوشید ...
میگفت مگر رزمندههای ما لباس نو میپوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمیانداخت و می گفت:
مگر شهدایما روی تشک میخوابیدند
او بسیجی به تمام معنا بود؛
وقتی از او میپرسیدم
در پادگان چه کاره هستی؟
میگفت : جاروکشم ...
شوخ طبع بود و در عین حال با ادب
از هر غذایی نمیخورد و میگفت نمیدانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شبها که میرفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می دیدم عبا انداخته و دارد قرآن میخواند و گریه میڪند....
#جستجــوگر_نـور
#شهید_تفحص_علیرضا_شهبازی
#سـالروز_شهــادت🌷
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💢 #جستجوگر_نور
در اسفندماه سال 1347 در خانوادهای متدین در تهران چشم به جهان گشود ،كودكی آرام و شاداب بود. روح پرتلاطمش در امواج خروشان انقلاب قرار گرفت و به ساحلـی آرام رسيد. به دنيا و ظواهر آن تمايلی نداشت و به شركت در مجالس مذهبی علاقهمند بود و حضور در تشييع جنازه شهدا را بر خود فرض میدانست.
در سال1361 عضو پايگاه بسيج شهيد مطهری شد و همزمان نيمڪت تحصيل را رها ڪرده و دانشآموز مدرسه ی عشـق گشت. او تا سال 1367 در تسليحات لشگر 27 محمد رسولالله و سپس در گردان حمزه سيدالشهدا به نبرد با دشمن مشغول بود. در اكثر عملياتها حضور داشت و 5 بار مجروح شد. در جريان عمليات ڪربلای5 و مرصاد از ناحيه بازو و شكم و پا جراحات شديدی برداشت.
پس از اتمـام جنگ جهاد اڪبر را آغاز نمود. در شب ولادت مولای متقيان علی(ع) سال 1369 هيئت عشاق الخمينی را تأسيس ڪرد و خـود اداره آن را بر عهده گرفت. دو سال بعد طبق سنتنبوی با همسرشهید رضامومنی ازدواج كرد و برای فرزند شهيد مؤمنی (محمدرضا مؤمنی) پدری مهربان شد.
او در همان سال وارد كميته تفحـص شد و با عنوان تخريبچی به جستجوی پيڪر پاك شهدا پرداخت. و سرانجام در دوم دیماه سال 1374، در ارتفاعات 112 فكه بر اثر انفجار مين ، جامِ شهـادت را نوشيـد و گرد يتيمـی بر چهرهی فرزندش محمدصادق نشست و محمدرضامؤمنی بار ديگر از سايهی پُر مهر پدر محروم گشت.
#شهید_سعید_شاهدی
#شهیـد_تفحـــص
#سالروز_شهادت..... 🕊
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💢 #جستجوگر_نور
در سال ۱۳۴۶ در نجف آباد اصفـهان بدنیا آمد ، در دوران هشت سال دفاع مقدس مثل همهی دانشآموزان مشتاق حضور در جبهه ها درس را رها کرد و با عضویت در بسیج مسجد ، سنگر جبهه را انتخاب کرد و با تغییر سال تولد در شناسنامه در عملیات والفجر مقدماتی حضور پیدا کرد و داوطلبانه به گروه تخریب پیوست. سپس در والفجر ۳و ۴ شرکت کرد. در دیماه ۱۳۶۲ عضو رسمی سپاه شد و در عملیاتهای خیبر و بدر نیز صفحات تاریخ رزم را ورق زد.
محمود در سال ۱۳۶۴ دوره مربیگری تخریب را آموزش دید و با حضور در عملیاتهای والفجر۸ ،کربلای۵ ،۸ و نصر۷ و بیت المقدس۲ ،۴ ،۷ و غدیر همچنان در بزم رزم عاشقانه جبههها میهمان بود ڪه در همیـن دوران از ناحیه کتف و دست مجروح و جانباز شد.
بعد از پایان جنگ ، دست تقدیر او را به جبههی تفحص اعزام ڪرد. و سرانجام در تاریخ دوم دیماه ۱۳۷۴ در جریان عملیـات تفحـص در ارتفاعات ۱۱۲ فکه بر اثر انفجار مين ، جامِ شهادت را نوشيد و به ملکوتیان پیوست.
#شهید_محمود_غلامی
#شهیــــد_تفحـــص
#سالروز_شهادت🌹🌹🕊🕊
شهید تفحص
#محمود_غلامی 🌷
شهادت: ۲ دی ۱۳۷۴
منطقه عملیاتی فکه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🖊📃از دسـت نوشتـه های شهیــد
✍چه خوب است به دست آقا امام زمـان(عج) جرعه ای از چشمه زلال كوی حسینی بنوشم و حسینی بمیرم...
💢حاكمیت شیطان در محدوده ضعف و ترس انسانهاست و اگر می خواهی از #علائق_دنیوی خارج شوی نباید بترسی و این چنین بود شناسنامه مردان جبهه كه در آن دشتها جان خود را فدای حقیقت ازلی كردند.
💢خدایا چه می شد #حاجت مرا روز تاسوعا و عاشورا و یا بالاخره ایام دهه اول محرم برآورده می فرمودی، عشق من این است كه در #محـرم شهید شوم
💢ای شهـدا! شما مرا به فڪه دعوت كردید ولی اكنون ندایی نمی آید كه بگوید: عباس بیا، بیا، بیا، با هم برویم بیا تا تو هم حسینی شوی. باور كنید روز و شب خوابیده و نشسته و ایستاده و در همه حال #زیارت_عاشورا را ميخوانم مبادا این روزها از دستمان برود و حسرت روزهای رفته در دلمان بماند، كارهای خود را با یاد و نام خداوند و معصومین و شهدا شروع كنید.امید رهبر بعد از خدا به شما است...
#جستجوگر_نور
#شهید_تفحص
#شهید_عباس_صابری
#شهادت: پنجم خرداد ۷۵ مصادف با هفتم محرم در اثر انفجار مین در فکه
#اللهم_ارزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدو عجل فرجهم
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
بارالها
در امر تفحص
امید بہ رحمت تو داریم
خدایا یاریمان فرمای
خودت می دانی
ڪہ تمام عشقِ من
و بچہ هـای تفحص
رسیدن بہ وصال توست و بس
#دستنوشته
#جستجوگر_نور
#شهید_عباس_صابری
#شهـادت:۷۵/۳/۵
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💠فکه دیگر جای من نیست!
✍یکی از روزها ڪه شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف «عباس صابری» هجوم بردیم و بنا بر رسمی ڪه داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی #خاک رویش بریزند.
🍁کلافه شده بودیم. شهیدی پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم. ناخنهای بیل ڪه در زمین فرو رفت تا خاک بر روی عباس بریزد، متوجه #استخوانی شدیم ڪه سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم.
🍁درست همانجایی ڪه می خواستیم خاکهایش را روی عباس بریزیم تا به شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک #شهید پیدا کردیم.
بچه ها در حالی که می خندیدند به عباس صابری گفتند:
🍁بیچاره شهیده تا دید می خواهیم تو رو کنارش خاک کنیم، گفت: فکه دیگه جای من نیست، باید برم جایی دیگه برای خودم پیدا کنم و مجبور شد خودشو نشون بده... .
عباس در روز۷محرم مصادف با 5/3/1375 همچون مولایش ابوالفضل العباس(ع) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) در حین تفحص شهدا به شهادت رسید.🕊
#جستجوگر_نور
#شهید_عباس_صابری
#خاطرات_شهدای_تفحص
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهدا
او در سیره شهدا ذوب شده بود...
مــادر از خصوصیـاتش
اینگونه روایت میکند :
علیرضا لباس نو نمیپوشید ...
میگفت مگر رزمندههای ما لباس نو میپوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمیانداخت و می گفت:
مگر شهدایما روی تشک میخوابیدند
او بسیجی به تمام معنا بود؛
وقتی از او میپرسیدم
در پادگان چه کاره هستی؟
میگفت : جاروکشم ...
شوخ طبع بود و در عین حال با ادب
از هر غذایی نمیخورد و میگفت نمیدانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شبها که میرفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می دیدم عبا انداخته و دارد قرآن میخواند و گریه میڪند....
#جستجــوگر_نـور
#شهید_تفحص_علیرضا_شهبازی
#سـالروز_شهــادت🌷
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#سالگرد_شهادت
به یاد #جستجوگر_نور
#رزمنده_گروه_تفحص
#لشکر۲۷_محمد_رسول_الله_ﷺ
#شهید_علیرضا_شهبازی
ولادت » ۱۳۵۵ - #تهران
شهادت » ۱۳۸۰/۰۹/۲۶ - #فکه
مزار » #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا_س
#قطعه_۲۷ / ردیف ۱۶ / شماره ۴۰۴
✍🏾 #شهید_شهبازی از زبان مادر :
» علیرضا عاشق شهدا بود و همیشه به من می گفت: آن قدر در سرزمین فکه به دنبال پیکرهای شهدا خواهم گشت تا خودم هم سعادت شهادت پیدا کنم
» هر وقت می خواستم نماز بخوانم می گفت: مادر تو را به خدا برای شهادتم دعا کن
» می گفتم آخر تو یکدانه پسر من هستی؛ من بعد از شهادتت چه کنم؟ پاسخش کوتاه بود ! ؛ مثل بقیه مادران شهدا، آرام باش
» می گفت: وقتی من به شهادت رسیدم شما اصلا گریه، داد و فریاد نکن
» من هم به وصیت علیرضا عمل کردم چون شهادت آرزویش بود و حالا به آرزویش رسیده
🕊️ هدیه به روح مطهر و ملکوتی
#شهید_علیرضا_شهبازی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•