🔆چهار دیوار و چهار کلمه
⚡️کسی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد: «چرا کعبه را کعبه نامیدند؟»
⚡️ فرمود: «چون چهار دیوار دارد.» عرض کرد: «چرا چهار دیوار دارد؟»
⚡️فرمود: «چون بیتالمعمور که در آسمانهاست چهار دیوار دارد.» عرض کرد: «چرا بیتالمعمور چهار دیوار دارد؟»
⚡️ فرمود: «برای آنکه عرش خدا چهار ضلع دارد.» عرض کرد:
⚡️ «چرا عرش خدا چهار ضلع دارد؟» فرمود: برای اینکه کلمات توحیدی خدا چهارتا است، «سبحانالله، والحمدلله و لاالهالاالله و اللهاکبر».
📚(علل الشرایع، ص 398)
💫اسماء حُسنی حق به این چهار کلمه («تنزیه»، «تحمید»، «تهلیل» و «تکبیر») برمیگردد و انسان خدا را به وحدانیت و بزرگداشت و به مجد و منزّه بودن میستاید.
💫پس کسی کعبه میرود معرفتش تا عرش با کلمات تامات عارف شده است که کعبه بر این اساس بنا نهاده شده است.
📚(اسرار عبادات، ص 212)
#داستان_آموزنده
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🆔@sabokbalan_e_ashegh
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستان_آموزنده
🔆خاطرهای از اهتمام علامه طباطبایی به عزاداری امام حسین(ع)
⚡️آیت لله علوی بروجردی نقل کردند روزی به اتفاق پدرم و مرحوم علامه مدّاح که از تهران آمده بود به دیدار حضرت علامه طباطبایی رفتیم و پس از صرف چای ، علامه طباطبایی از آقای علّامه که مداحی می کردند ، درخواست کردند که روضه ای بخواند، او هم روضه حضرت علی اکبر(ع) را خواند و اشعار ایرج میرزا را در این زمینه می خواند و علامه هم استماع می کردند و متأثر بودند تا اینکه به این بیت رسید:
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانه مرغ پریده را
⚡️علامه طباطبایی در اینجا فرمودند: اَعِد. یعنی دوباره بخوان و او دوباره این بیت را خواند ، دوباره علامه فرمودند: اَعِد و تا چهار بار درخواست کردند که این بیت را دوباره بخواند و پس از اتمام روضه هم علامه در حالی که از شدت تأثر با دست به پای خود می زدند، این بیت را تکرار می کردند و آنگاه با حالی که شاید مخاطبشان ما هم نبودیم فرمودند: ای کاش ایرج میرزا این بیت شعر را به من می داد و من تفسیر المیزان را به او می دادم!
⚡️آیت الله علوی بروجردی می گوید: من در آن هنگام جوان و کنجکاو بودم و از این جمله ایشان تعجب کردم و گفتم آقا شما ایرج میرزا را می شناسید؟!
⚡️او شاعر هزل سرایی است! ایشان فرمودند : بله می شناسم و دیوان ایشان را دارم، مع ذلک من حاضرم تفسیر المیزان را با این یک بیت عوض کنم و سپس ادامه دادند که من حتی توهم این معنا را ندارم که کسی این شعر را برای حضرت علی اکبر(ع) بگوید و فردای قیامت امام حسین(ع) در حق او بی تفاوت باشد.
⚡️نجفی قدسی افزود: امروزه اهمیت تفسیر المیزان بر همگان روشن و مبرهن است و برترین تفسیر قرآن در عصر حاضر است و حتی حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند که این تفسیر تا قیامت باقی است و آنگاه می بینیم علامه طباطبایی (ره) چه عشقی و ارادتی به ساحت اهل بیت و مخصوصاً حضرت سیدالشهدا (ع) دارند که حاضرند بهترین اثر علمی خود را با یک بیت شعر که بیانگر علاقه وافر حضرت امام حسین (ع) به فرزندشان علی اکبر است، عوض کنند. به امید آنکه امام حسین (ع) به ایشان عنایت بفرمایند و این سیره در بزرگان برای همه ما باید الگو باشد که برای مجالس عزاداری حضرت خامس آل عبا و یاران دشت کربلا اهتمام جدی داشته باشیم
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
#داستان_آموزنده
🔆زندان مؤمن و بهشت كافر
روزى امام حسن مجتبى عليه السلام پس از شستشو، لباسهاى نو و پاكيزه اى پوشيد و عطر زد. در كمال عظمت و وقار از منزل خارج شد. به طورى كه سيماى جذابش هر بيننده را به خود متوجه مى ساخت ، در حالى كه گروهى از ياران و غلامان آن حضرت در اطرافش بودند. از كوچه هاى مدينه مى گذشت ، ناگاه با پيرمرد يهودى كه فقر او را از پاى در آورده و پوست به استخوانش چسبيده ، تابش خورشيد چهره اش را سوزانده بود. مشك آبى به دوش داشت و ناتوانى اجازه راه رفتن به او نمى داد، فقر و نيازمندى شربت مرگ را در گامش گوارا نموده بود، حالش هر بيننده را دگرگون مى ساخت ، حضرت را در آن جلال و جمال كه ديد گفت :
خواهش مى كنم لحظه اى بايست و سخنم را بشنو!
امام عليه السلام ايستاد.
يهودى : يابن رسول الله ! انصاف بده !
امام : در چه چيز؟
يهود: جدت رسول خدا مى فرمايد:
دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است . (۱)
اكنون مى بينم كه دنيا براى شما كه در ناز و نعمت به سر مى برى ، بهشت است و براى من كه در عذاب و شكنجه زندگى مى كنم ، جهنم است .
و حال آن كه تو مؤمن و من كافر هستم .
امام فرمود:
اى پيرمرد! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود و ببينى خداوند در بهشت چه نعمتهايى براى من و براى همه مؤمنان آفريده ، مى فهمى كه دنيا با اين همه خوشى و آسايش براى من زندان است ، و نيز اگر ببينى خداوند چه عذاب و شكنجه هايى براى تو و براى تمام كافران مهيّا كرده ، تصديق مى كنى كه دنيا با اين همه فقر و پريشانى برايت بهشت وسيع است . (۲) پس اين است معناى سخن پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمود:
دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است .
📚۱-الدنيا سجن المؤمن و جنة الكافر.
۲- ب : ج 43، ص 346.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
⊱🇮🇷✦࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦⊱🇯🇴
🆔@sabokbalan_e_ashegh
⊱🇮🇷✦࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦⊱🇯🇴
🌹🌾🌸🍃🌻🍃🌸🌾🌹
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🏴🏴🏴🏴🏴
#داستان_آموزنده
🔆عروج ملكوتى يا پرواز نجاتبخش
امام جعفر صادق صلوات اللّه عليه حكايت فرمايد:
هنگامى كه رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله رحلت نمود، دو چيز گرانبها را در بين امّت خود به عنوان امانت قرار داد، كه يكى قرآن و ديگرى عترت و اهل بيتش عليهم السلام بود.
پس از آن به نقل از فاطمه زهراء عليها السلام حكايت فرمايد:
چند روزى پس از رحلت پدرم رسول خدا صلوات اللّه عليه ، ايشان را در خواب ديدم و اظهار داشتم :
اى پدرجان ! تو رفتى و با رفتن تو ارتباط ما با عالم وحى قطع گرديد؛ و هنوز سخنم پايان نيافته بود كه در همين لحظات متوجّه شدم ، چندين نفر از فرشته هاى الهى نزد من آمدند و مرا به همراه خود بالا بردند.
وقتى وارد آسمان ها شدم ، ساختمان هاى با شكوه و باغات بسيار سبز و خرّم را ديدم و چون به يكى از آن قصرهاى بهشتى نزديك شدم ، مشاهده كردم كه چندين حوريه از آن بيرون آمدند و مى خنديدند و به يكديگر بشارت مى دادند.
و من با ديدن چنان صحنه هاى سعادت بخش و دلنشين ، بسيار علاقه مند شدم كه نزد آن ها بمانم و برنگردم ؛ ليكن در همين حالت از خواب بيدار شدم .
سپس حضرت صادق عليه السلام به نقل از اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام چنين فرمود:
ناگهان ديدم كه فاطمه زهراء عليها السلام حيرت زده و پريشان از خواب بيدار شد و مرا صدا زد، جلو رفتم و جريان را جويا شدم ؟
و چون آن مخدّره مظلومه ، خواب خود را برايم بيان نمود، از من عهد و پيمان گرفت كه چون رحلت نمايد كسى در مراسم تشييع و تدفين وى شركت نكند، مگر سه نفر از زنان به نام هاى :
امّ سلمه ، امّ اءيمن و فضّه .
و هشت نفر از مردان كه به نام هاى :
دو فرزندش ، حسن و حسين ، عبداللّه بن عبّاس ، سلمان فارسى ، عمّار ياسر، مقداد و ابوذر غفارى بودند.
حضرت امام علىّ عليه السلام در ادامه فرمود: و در آن شبى كه وعده الهى فرا رسيد و فاطمه زهراء عليها السلام در آن شب قبض روح گرديد، متوجّه شدم كه آن مظلومه ، بر عدّه اى تازه وارد سلام مى دهد و مى گويد: ((وعليكم السّلام )).
بعد از آن ، همسر مظلومه ام به من خطاب كرد و اظهار داشت :
يا علىّ! اين جبرئيل امين است كه بر من وارد شده و مرا بر نعمت هاى بهشتى بشارت مى دهد.
پس از گذشت لحظه اى ديگر، باز اظهار نمود: ((و عليكم السّلام ))، و سپس به من خطاب نمود: اى پسر عمو! اين ميكائيل است كه بعد از جبرئيل بر من وارد شد
در مرتبه سوّم دختر رسول خدا چشم هاى خود را گشود و اظهار داشت : و اين عزرائيل است كه اكنون وارد شد؛ و پدرم اوصاف و حالاتش را برايم گفته بود.
و بعد از آن عزرائيل را مورد خطاب قرار داد و گفت : سلام بر تو، اى گيرنده ارواح ! تعجيل نما و جانم را برگير، وليكن سعى كن مرا عذاب ندهى و جانم را به سختى نگيرى .
و سپس به درگاه پروردگار متعال چنين اظهار نمود: بار خداوندا! من به سوى رحمت و بركات تو مى آيم ، نه به سمت آتش و عذابِ دردناكى كه به معصيت كاران وعده داده اى .
و آن گاه ، آن بانوى ستمديده در حالى كه رو به قبله دراز كشيده بود چشم هاى خويش را بر هم نهاد و به عالم بقاء رحلت نمود.
📚دلائل الامامة : ص 131، ح 42، بحارالا نوار: ج 43، ص 209
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋