eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
362 دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
37 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹شهیدعلیرضا شهبازی🌹 متولد:۱۳۵۵ شهادت: ۱۳۸۰/۹/۲۶ محل شهاد
○●شهید علیرضا شهبازی●○ شهید «علیرضا شهبازی»، در سال 1355 به دنیا آمد. رضا که بیشتر در مناسبت ها پا به مسجد گذاشته بود حالا پایگاه فعالیتهای خود را آنجا قرار داده بود و هیئت های اهل بیت (ع) ماوای تثبیت قدمهایش بود. با به پایان رسیدن دوره راهنمایی برای اخذ مدرک دیپلم وارد آموزشگاه درجه داری قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران شد. رضا با توجه به جثه درشت و قوی اش با عضویت در مجموعه ورزشی هویزه در رشته آمادگی جسمانی به تمرین پرداخت و با ورود به رشته"جودو" در سال 1377 با شرکت در پنجمین جشنواره فرهنگی، نمایشی، رزمی،لوح تقدیر دریافت کرد. او در سال 1378 دانشجوی دانشکده علوم و فنون پیاده شد ولی همچنان تمرینات ورزشی را ادامه می داد و در سال 1379 و 1380 به ترتیب موفق به دریافت کمربندهای 6و8 شد. او در تمام این سال ها فرزند انقلاب و جنگ بود و یاد شهدا و امام (ره) پیوسته حرف اول کتاب آرزوهایش بود. همیشه از مادر می خواست تا بعد از نماز برای شهادتش دعا کند.  او در سال 1380 برای پیدا کردن پیکرهای مطهر شهدا وارد گروه تفحص شد، سرانجام در 26 آذر 1380 در قتلگاه فکه به شهدا پیوست و در قطعه 27 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. شهید علیرضا شهبازی از نیروهای بسیج حوزه شهید قائمی پایگاه کربلا بود که به سپاه پاسداران پیوست و بعد از مدتی به واسطه علاقه فراوانی که به شهدا داشت بخصوص به شهدائی که به علل گوناگون در مناطق جنگی جامانده بودند خود را به برادران تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول الله ملحق ساخت و چند ماه بعد در منطقه فکه به همراه شهید زمانی به درجه رفیع شهادت نائل شد. خداوند او را با سیدالشهدا(علیه السلام ) محشور نموده و ما را نیز از وصول به شهادت محروم نفرماید.  ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹شهیدمحمد زمانی🌹 متولد:۱۳۵۷ شهادت: ۱۳۸۰/۹/۲۶ محل شهادت :
🌹شهید محمد زمانی🌹 درسال ۱۳۵۷ در تهران متولد شد درحالیکه دو ساله بود مادرش از دنيا رفت. به همين دليل دوران کودکي را بيشتر با پدرش که در آن زمان دبير رياضي بود سپري مے کرد و همراه او به مدرسه مے رفت. ازهمان كودكي به همه مهر مي ورزيد وعلاقه اي به ماديات نداشت. در۷سالگي دانش آموز كلاس اول دبستان شهيد فضل الله شد ودر همان دوران مكبر مسجد حضرت ابوالفضل(ع) شهرري گرديد.دوره راهنمايےرا در مدرسه مكتب صدوق گذراند ودر سال اول راهنمايي به عضويت بسيج مسجد دوران كودكي اش درآمد ودر كنار فعاليت در بسيج همواره مي كوشيد تا در كسب علم نيز نفر برتر باشد. با ورود به دوره دبيرستان فعاليتش بيشتر شد وبا راه اندازي هيئت در ايام مختلف،در برگزاري مراسم ها مےكوشيد. حال وهواي دوران انقلاب وجنگ محمد را نيز بے نصيب از پرس وجو نكرده بود از اين دوران بود كه به همراه دوستانش براي بازديد به مناطق جنگي سفر مي كرد وگلزار شهداي تهران ماوای لحظه هاےحضور بےقرارش بود.با ورود به سپاه منبع درآمدي پيدا كرد واو ياد گرفته بود كه دست ديگران را بگيرد. به چند خانواده كه فرزند يتيم داشتند كمك خرجي مي رساند. اگر كسي مريض بود يا به وام نياز داشت تا كسي ضامن شودحتما پيش قدم مي شد ولي هيچ وقت از موقعيتش در محيط كار ودر جاهاي ديگر سوء استفاده نمي كرد. هميشه راضي به حق خودش بود. درسال ۱۳۷۸ به عضويت رسمي سپاه شهيد بروجردي درآمد ولي از كارها ومسئوليتش براي كسي حرفي نمے زد. در همان سال هيئت" يازينب(س)" را تاسيس كرد وخود مداحي ومياندارے مي كرد. عشق به شهدا چون آتشي از درونش شعله مي كشيد وحرارت جستجو را در او بيشتر مي كرد تا اينكه توانست با پيگيري زياد به گروه تفحص ۲۷ محمد رسول الله بپيوندد. محمد، هنگامی که درتهران بود سعي مے كرد حتمابه خانواده شهداےمفقودالاثر سركشي كند. اوهميشه طوري رفتار ميكرد كه انگار تمام دوران جنگ را در منطقه بوده وهمتي رزمنده گونه داشت. وي دربرگزارے مراسم يادواره شهدا و مناسبت هاي بسيج فعاليت مي كرد واز آنجايي كه روابط عمومي خوبي داشت در تهيه امكانات براي اين قبيل كارها تلاش زيادي مي كرد. آخرين باركه مے خواست براي تفحص برود يك شب بعد ازشب هاي قدر بود. باتك تك افراد خانواده خداحافظي كرد حتي از فردي كه او را در مسير تا جايي رسانده بود نيز حلاليت طلبيده بود. محمد قبل از شهادت، ازدوستی خواسته بود تا از او عكس بگيرد كه بعدا به دردش مي خورد. حتي انگشترش را هم بخشيد واينها آخرين ورق هاي دفتر خاطرات زندگي اش بود. بالاخره در ۲۶ آذرماه سال ۱۳۸۰ در منطقه فكه بعد از عيد فطر حرفي كه هميشه مي زد به حقيقت پيوست: " من مال اين دنيا نيستم" وشعرش كه دائم زمزمه مي كرد بر سنگ مزارش نقش گرفت: عشق است در آسمان پريدن                   عشق است در خاك وخون غلطيدن و عاشقان شهادت، برسنگ يادبودش دربهشت زهرا(س) قطعه ۲۷ و مزارش در امامزاده عباس چهاردانگه، آواي يس و الرحمن مي سرايند تا عهد دوستي وپويندگي راهش را همواره به ياد داشته باشند. 🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•