eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
552 دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
16.9هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢دلنوشته شهید قبل از شهادت در : 《بسم الله الرحمن الرحیم》 🌷یا اباصالح المهدی (عج) ادرکنی امروز در کنار مسجد جمکران نشسته و بعد از نماز صبح می نویسم که چه نویسم، از کی بنویسم، زبان قاصر و قلم کُند و توان نوشتن ندارد . . . 🌷دلم، دلم، دلم، این کلمه آشناست که همیشه می گوییم، دلم میخواهد چنین و چنان کنم، دلم میخواهد چی و چی داشته باشم و... 🌷ولی تاکی دل بستن به دنیا، ولی تاکی دل دیگران شکستن، ولی تاکی دل بدست نیاوردن ولی تاکی دل امام را شکستن و دل به دست او ندادن دلی که با دل امام عصر نباشد دل نیست، سنگ است، چی میخواهد امامم از من سیه روی، کنم ترک گنه بپردازم به واجب، ولی این چنین است که او میخواهد،خدایا یاری کن شوم آنچه میخواهد مولایم تا شوم رو سپید نزد (س) که عالم نه عالمین در زیر پایش. 🌷الهی تو کن دعایم مستجاب گوشه چشمی ز یار مهربانم،که نزدیک است ولی نتوان دید، متی ترانا و نراک یا بقیه الله...🌹جمکران –7فروردین1392 :۱۳۹۴/۴/۱۹ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢دلنوشته شهید قبل از شهادت در : بسم الله الرحمن الرحیم 🌷یا اباصالح المهدی (عج) ادرکنی امروز در کنار مسجد جمکران نشسته و بعد از نماز صبح می نویسم که چه نویسم، از کی بنویسم، زبان قاصر و قلم کُند و توان نوشتن ندارد . . . 🌷دلم، دلم، دلم، این کلمه آشناست که همیشه می گوییم، دلم میخواهد چنین و چنان کنم، دلم میخواهد چی و چی داشته باشم و... 🌷ولی تاکی دل بستن به دنیا، ولی تاکی دل دیگران شکستن، ولی تاکی دل بدست نیاوردن ولی تاکی دل امام را شکستن و دل به دست او ندادن دلی که با دل امام عصر نباشد دل نیست، سنگ است، چی میخواهد امامم از من سیه روی، کنم ترک گنه بپردازم به واجب، ولی این چنین است که او میخواهد،خدایا یاری کن شوم آنچه میخواهد مولایم تا شوم رو سپید نزد (س) که عالم نه عالمین در زیر پایش. 🌷الهی تو کن دعایم مستجاب گوشه چشمی ز یار مهربانم،که نزدیک است ولی نتوان دید، متی ترانا و نراک یا بقیه الله...🌹جمکران –7فروردین1392 مزار🕊گلزارشهدای‌‌اهواز :۱۳۴۸/۱۰/۲۵_ اهوز :۱۳۹۴/۴/۱۹ 🎈🎂🎈🎉 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷 🔰اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر🏕 فرماندهی ، خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نمی خواهی⁉️ گفتم : تا ببینم کی باشه😊! 🔰گفت : ، گفتم این محمد آقا کی هست❓لبخندی زد و گفت : هستم☺️.نگاهی به او کردم👀 و گفتم : چیکار بلدی؟گفت: بعضی وقت ها می خونم🎤. گفتم اشکالی نداره ، بخون! 🔰همانجا نشست و کمی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود👌. اشعاری در مورد (سلام الله علیها) خواند. 🔰 حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی از گردان قبلی خارج شده.کمی که با او صحبت کردم👥 فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است✔️. 🔰گفتم : به یک تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی📞 خودم باشی! قبول کرد و به ما ملحق شد.مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت: می خواهم بین بقیه نیروها. 🔰گفتم : باشه اما باید دسته شوی. قبول کرد✅. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد.بچه ها خیلی دوستش داشتند💞. همیشه تعدادی از نیروها اطراف بودند. 🔰چند روز بعد گفتم محمـــد باید گروهان شوی. قبول نمی کرد❌، با اسرار به من گفت: به شرطی که تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!با تعجب گفتم: چطــور🤔؟ 🔰با خنده گفت😅: جان آقای مسجدی ! قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. محمد خیلی خوب بود👌. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید گروهان بشی. 🔰رفت یکی از دوستان را کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری😐!کمی فکر کرد💭 و گفت : قبول می کنم ، اما با همان قبلی! 🔰گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری⁉️ اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی ؟اصرار می کرد که نگوید. من هم می کردم که باید بگویی کجا می روی.بالأخره گفت. 🔰حاجی تا زنده هستم به کسی نگو🚫، من سه شنبه ها از این جا می رم و تا عصر چهارشنبه بر می گردم.با تعجب نگاهش می کردم😧. چیزی نگفتم. 🔰 بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری تا را می رود و بعد از خواندنن نماز📿 امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد.یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب🌘 برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم.سرش به شیشه بود. مشغول خواندن بود. قطرات اشک😭 از چشمانش جااری بود. 🔰در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار ماشین🚕 عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم را خواندم و سریع برگشتم! ✍به روایت از همرزم شهید 🌷 🌺شهادتت مبارک فرمانده. 🕊به مناسب سالروز ؛ مداح دل سوخته ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢دلنوشته شهید قبل از شهادت در : 《بسم الله الرحمن الرحیم》 🌷یا اباصالح المهدی (عج) ادرکنی امروز در کنار مسجد جمکران نشسته و بعد از نماز صبح می نویسم که چه نویسم، از کی بنویسم، زبان قاصر و قلم کُند و توان نوشتن ندارد . . . 🌷دلم، دلم، دلم، این کلمه آشناست که همیشه می گوییم، دلم میخواهد چنین و چنان کنم، دلم میخواهد چی و چی داشته باشم و... 🌷ولی تاکی دل بستن به دنیا، ولی تاکی دل دیگران شکستن، ولی تاکی دل بدست نیاوردن ولی تاکی دل امام را شکستن و دل به دست او ندادن دلی که با دل امام عصر نباشد دل نیست، سنگ است، چی میخواهد امامم از من سیه روی، کنم ترک گنه بپردازم به واجب، ولی این چنین است که او میخواهد،خدایا یاری کن شوم آنچه میخواهد مولایم تا شوم رو سپید نزد (س) که عالم نه عالمین در زیر پایش. 🌷الهی تو کن دعایم مستجاب گوشه چشمی ز یار مهربانم،که نزدیک است ولی نتوان دید، متی ترانا و نراک یا بقیه الله...🌹جمکران –7فروردین1392 :۱۳۹۴/۴/۱۹ ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇯🇴 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇯🇴 🦋🦋🦋