eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
37 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد که پَروای نام نداشتند، آنان‌که در زمین گمنام‌اند و در آسمان‌ها مشهور! غزلی‌از شاعر: دبیر دبیرستانهای دره شهر و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام یک شهر پر از نام تو در سینه روان است آوازه‌ ی بی‌نـشـانی‌ات روی زبـان است آن‌قـدر تو خـوبی که قـلم بـاز نویـسد ، نشان‌است‌چه‌حاجت‌به‌بیان‌است پیـچـیده شمـیم‌ تنِ تو در دل این شهر این بوی‌خدا در پسِ هرکوچه روان‌است سفـر کـرده و درخـشید آن پَرتوِ پُرنور که خورشید جهان است یک پیکر بی‌جامه و بی‌پا و سر و دست یک گوهر دُرّدانه که در خاک نهان است یک‌قطعه و استخوان‌های‌شکسته سربندی‌که نقش‌برآن‌است بی سـر، سرافـراز شد و بی‌بـال به پـرواز سرباز، که جان‌داده‌‌ی این مرزوکیان است پروانه به‌آتش زد و باعشق پَرَش سوخت این قدرت‌عشق‌است که‌همبازی جان‌است هر فصل بهارم سرِ این کـوچه نشـستم افسوس‌که دیر آمدی و فصل خزان‌است من بال و پـرت را زِ سـرِ شـوق ببـویم آن بال‌وپری‌را‌که به‌ظاهر از یُمنِ عبـورت تنِ این شهـر درخـشید از که سر از خاک عیان‌است شـاه بیت غـزل نام تو را بانـگ بر آرد این‌کیست‌چنین‌آمده هر کوچه‌ٔ این شهر مزیّن به شهیدی‌است هر نام شهید مدخلی بر قلب جنان است بر دفـتر دل نـام تـو را حک نمـوده‌ست ، همان‌عهدی‌که بسته‌است برآن‌است گمنام منم، شهره‌ی آفاق تویی تو جاماندگی‌مان دست تقدیر زمان است ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
🌷خرداد سال چهل از راه رسیده بود و حسین‌‌آقا و گل‌‌خانم روزهای پرالتهابی را پشت‌‌سر می‌‌گذاشتند. منتظر بودند و راضی به هر چه خدا برای‌‌شان تقدیر کرده‌‌ بود. هشتمین روز خرداد با شنیدن صدای نوزاد، حسین‌‌آقا به‌‌همراه تمام درختان و گل‌‌های روستای با صفای‌‌شان، کلاته‌‌رودبار دستانش را به آسمان برد و با تمام وجود شد. نامش را خلیل گذاشتند تا گوهر وجودش با دوستی خدا شکل گیرد و سرانجامی نیک برایش تقدیر شود. تحصیلات ابتدایی‌‌اش را در همان روستا به پایان رساند. از آن پس برای کار به ذوب‌‌آهن رفت و در آنجا مشغول شد. خلیل دوران خدمت نظام را در تهران گذراند. پس از پایان خدمت سربازی، شریک زندگی‌‌اش را انتخاب کرد. زینب‌‌خانم دخترعموی مهربانش، کسی بود که خلیل به اراده و خواست خداوند در کنارش قرار گرفت و هم‌‌سفرش شد برای ادامۀ راه زندگی. شش ماه بعد از آن‌‌که زندگی زیر یک سقف را با همسرش تجربه می‌‌کرد، پای ماندن نداشت. او که چند مرحله به رفته بود و نسیم خوش وصل و عطر میدان‌‌های نبرد را در کنار سجادۀ خونین هم‌‌سنگرانش تجربه کرده بود، دوباره و برای آخرین بار راهی و دوستانش شد. وقتی که می‌‌رفت، می‌‌دانست که بازگشتی ندارد. مهاجری که پروایی از رفتن نداشت. دویست‌‌وده روز حضورش در میدان رزم گواه جان‌‌باختگی‌‌اش بود. وقتی که رفت، چهارم دی‌‌ماه شصت‌‌وچهار بود. در بیست‌‌ویکم بهمن‌‌ماه در عملیات والفجر۸ زمانی که خواست پیکر پاک دوستان غواص و شهیدش را از دستان اروند بگیرد، خود نیز در آغوش اروند به گمنامی شهره یافت. خبر شهادت و گمنامی‌‌اش در اروند به همسرش رسید. بیست روز بعد دخترش به دنیا پا نهاد درحالی‌‌که خلیل غرق در دوستی خدا شده بود و گمنام دریای عشق الهی. دوازده سال قصۀ نبودنش به طول انجامید. سرانجام ، تنها نشان خلیل شد. مزار خلیل در زادگاهش روستای کلاته‌‌رودبار دامغان قرار دارد و آرامگاه دل بی‌‌قرار دخترش.🌷     “ ” ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شهیدمدافع حرم مهدی طهماسبی🕊🌹 " مهدی هم کربلایی شد ... . ♦سه روز نشده بود که به رفت سه روز که اهل خانه، دلشان هنوز به یاد آخرین با او بود... آخر این یک خداحافظی معمولی نبود خداحافظی که دلت منتظر یک اتفاق یا یک واقعه باشد، معمولی نیست. سه روز که نه انگار سی سال بود با هر زنگ تلفن هر حرفی درباره سوریه همه منتظر بودند، حتی خود هم منتظر بود و این انتظار چه میکند با دل آدم  جز آنکه ذره ذره پیر میشود.. حوالی ساعت 10 صبح روز سه شنبه خبر میرسد شهید شد خبر کوتاه بود... مهدی به آرزویش رسید مهدی علمدار عمه سادات،محرم حرم شد مهدی سرباز آخرالزمانی سیدالشهدا(ع) مثل مادرسادات و یک از او ماند .... لا یوم کیومک یا اباعبدالله نه مادری میتوانست با پیکرت خداحافظی کند و نه همسری میتوانست یک بار دیگر صورتت را ببیند تو رفتی و پرکشیدی مهدی جان از کم سو شدن چشمان از بی تابی مردانه از صبوری و از نگاه همیشه منتظر ... نمیدانی یک دنیا را با رفتنت بهم ریختی حالا هرچه زمان بگذرد نه که یاد و خاطرت کم میشود بلکه هر روز بیشتر به چشم میآید در این یک سال کسی باورش نمی شود تو نیستی اصلا مگر  باورکردنیست مهدی نیست.. تو هستی همیشه هرلحظه گاهی نگاهی ... . . عکس: آخرین تصویر قبل از شهادت مربی شهید مهدی طهماسبی ‍     ......🕊.....🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🕊🕊🕊🌹 رهبر معظم انقلاب در سال 1388 در جمع اعضای خانواده و
🍃پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . 🍃نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود. 🍃همیشه مراقب نگاهت بودی و این مراقبت کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد🌹 🍃کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با شد؟!🤔 🍃بعید میدانم کسی از راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر خاک گذاشتی و ندا از به گوشَت رسید که از این سو بروید. 🍃تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم؟ به گمانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با (ع) برد. 🍃تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر، همچو مادر...بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. عاشق رفته رفته شبیه معشوق می‌شود و تو چه خوب شکل مادر شدی😔 🍃سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی قرآن و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته😞 🍃سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. 🍃کمی با ما راه بیا‌‌. دعایمان کن عبدِ حسین شویم، جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم، رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدم‌هایت بر سر و روی ما هم بنشیند😓 🌺به مناسبت سالروز ولادت 📅تاریخ تولد : ۳ شهریور ۱۳۲۱. تربت حیدریه 📅تاریخ شهادت : ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر 🥀مزار شهید : بهشت رضا ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•