eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
562 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
16.7هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
عانقیني ‏أضلُّعي متعبة. در آغوشم بگیر استخوان‌هایم خسته‌اند. ━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
◖❤️‍🩹🪴◗ راست‌گفتہ‌اند؛ عالم‌ازچهارعنصر‌تشکیل‌شده: آب،آتش،خاڪ،هوا! آبےڪہ‌ازتودریغ‌ڪردند آتشےکہ‌درخیمہ‌گاهت‌افتاد خاکےکہ‌شدسجده‌گاه‌وطبیب‌دردها وهوایـےکہ‌عمریست‌افتاده‌دردل‌ها! ترڪیب‌این‌چهارعنصرمےشود: کـربـلا.. ‹ ❤️‍🩹 ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
هر اسم تو را که صدا می‌زنم آه در دهانم غلیان می‌کند .. آه نام دیگر توست ... شاه بدون شینِ من ! آه .. زمزمه‌ش آرامش است .. ذکرش ... انتهای حُزن !.. ما آدم‌های غریبه با روزگار .. با آه نفس می‌کشیم .. آه مقدمه‌ی صدا زدنِ نام توست .. حُسیٓن جآن .. کشیده صدایت زدن .. یك رسم شیرین است .. رسمِ آغشته به آه .. رسمِ محزون .. کشیده صدایت می‌زنم .. که بکشانی‌م از دست دنیا به آغوش خودت .. ! ملتهب صدایت می‌زنم .. پر اشك ... محزون ... تنها ! برای آن دمی که همه می‌روند ... همان لحظه‌ای ... که اسم خودم را هم از یاد بُرده‌ام ! تو اما یادت نمی‌رود .. تو می‌مانی .. قسم به شیرینیِ نام عزیزت ... آن لحظه‌ای که کفن‌ دست‌هایم را بسته‌.. آغوش باز کن برایم .. آن دمی که پُر می‌شود دهانم از پنبه .. خودت صدایم بزن ! خودت ذکر بگیر نامت را .. حسین‌جآن ... حسین‌جآن ..‌ حسین‌جآن! ━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
دوست دارم اگر شهید شدم پیڪری نداشته باشم.. از ادب به دور است ڪه در محضر سیدالشهدا با تن سالم و ڪفن‌پوش محشور شوم.. و اگر پیڪرم برگشت دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند برایم سخت است ڪه سنگ مزار داشته باشم و حضرت‌زهرا(س) بے‌نشان باشد.. ━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
کسی‌ که‌ وقتـی‌ کشور اسلامی‌ مورد تهدید است،آماده‌‌ی دفاع‌ از ارزش‌ها و پرچم‌ برافراشته‌‌ی اسـلام‌ است، مـی‌تواند ادعا کند اگر امام‌ زمان بیاید، پشت‌ سر ایشان‌ در میـدان‌های‌ خطر قدم‌ خواهد گذاشـت..! ━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
. . أین المُعَدُّ لِقَطْعِ دابرِ الظَّلَمَة؟! کجاست آنکه برای قطع دنباله ستمگران آماده گشته است؟!..💔 🌹🌹
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنچه که عالَم داره نشون میده اینه که ما به جنگ بزرگ احزاب که دو طرف خِرِ همو سفت گرفتیم داریم نزدیک میشیم. ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق ﷽ *سالروز شهادت شهید مدافع حرم امین کریمی چنبلو گرامی باد* 🌷نام و نام خانوادگی: امین کریمی چنبلو 🌷نام پدر:الیاس 🌷ولادت:1365/1/1__ اصالتاً مراغه‌ای است‌ و ساکن تهران. 🌷شهادت:1394/7/30__ ریف سوریه مصادف با شب تاسوعای حسینی 🌷وضعیت تاهل:متاهل 🌷شغل :پاسدار این شهیدِ عزیز ،نخبه مدافع حرمی فارغ التحصیل رشته کامپیوتر و دانشجوی کارشناسی الکترونیک و ورزشکار حرفه‌ای در ۴ رشته ورزشی بود . *او در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و در روز پنجشنبه 30 مهر سال 1394 در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی به‌دست نیروهای تکفیری در کشور سوریه در سن ۲۹ سالگی به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پیکر پاکش را در امام زاده علی اکبر چیذر به خاک سپردند* . *هدیه به روح امام و شهدا، صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین* ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ مِهر نفس های آخرش را میکشد‌ و جایش را میگیرد و اینبار دستم میرود که برای شهید امین کریمی بنویسم یک روز دیگر میشود ! پنج سال پیش در شهد نوشید و به ملکوت اعلا پیوست،همسایه چیذر شد و مزارش مأمن همیشگی مادر و همسرش شد و حالا من و تویعنی ما اینجا مانده ایم غرق دنیای خودمان ملتمسانه از خدا طلب میکنیم. شاید یادمان رفته غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند. حواسمان باشد حداقل بیش از این غرق نشویم رفیق یادمان نرود روزی میرسد که جز دست های خالی چیزی نداریم .بیا تا دیر نشده کاری کنیم شاید فردا خانه من و تو تنگ باشد و آنگاه برای همیشه دیر شود میشود همسایه خوبان و همره عشاق باشیم اگر گره به دنیا را کمی شل کنیم و خودمان را دریابیم مثل آقا هایی که راه را یافتند. 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🔷تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۶۵ 🔷تاریخ شهادت : ۳۰ مهر ۱۳۹۴.حلب سوریه 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۳۰ مهر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" " گرامی |💔| 🌼 تاریخ تولد: ۱۳۶۵/۰۱/۱ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۷/۳۰ محل شهادت: حلب _سوریه وضعیت تأهل: متأهل محل مزار شهید: امامزاده‌علی‌اکبر(ع)چیذر 👇🌹🍃 ✍...بارالهی، ببخش مرا که تو رحمانی و رحیم، همسر مهربانم (کُرِخان) حلالم کن، نتوانستم تو را خوشبخت کنم، فقط برایت رنج بودم. پدر و مادر عزیزم، ببخشید مرا، نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم پدر و مادر عزیزم (حاج آقا و حاج خانوم)، داماد و پسر لایق و مهربانی نبودم، حلالم کنید. همسر مهربان و عزیزم، ای دل آرام هستی من، ای زیباترین ترانه‌ی زندگی من، ای نازنین؛ از شما خواهش می‌کنم که باقی عمر گران‌قدر خود را به تحصیل علم و ادامه‌ی زیبای زندگی بپردازی. سلام عليكم و رحمة الله،ظهرتون بخير، روزتون معطر بنام ....🕊🕊🕊🌹🌹🌹 ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ... . میخواست بره مأموریت... گفت: "راستی زهرا…❤ احتمالاً گوشیم اونجا آنتن نمیده...!"📴 داد زدم: "تو واقعاً‌ ۱۵ روز میخوای بری و موبایلتم آنتن نمیده...؟!"😠😞 گفت: "آره...اما خودم باهات تماس میگیرم... نگران نباش...❤" دلم شور میزد...😣 گفتم: "انگار یه جای کار میلنگه امین...! جاااان زهرا…💕 بگو کجا میخوای بری...؟"‌😢 گفت: "اگه من الآن حرفی بزنم... خب نمیذاری برم كه...❤ " دلم ریخت… گفتم: "نکنه میخوای بری سوریه...؟!" گفت: "ناراحت نشیا…آره میرم سوریه..." بی‌هوش شدم...💔 شاید بیش از نیم ساعت... امین با آب قند بالا سرم بود...❤ به هوش که اومدم... تا کلمه سوریه یادم اومد... دوباره حالم بد شد... گفتم:"امین...واااقعا،داری میر ی ی ی...؟❤ بدون رضایت من...؟💕" گفت: "زهرا... بیا و با رضایت از زیر قرآن ردم کن... حس التماس داشتم... گفتم: "امین تو میدونی که من چقدر بهت وابسته‌م...💕 تو میدونی که نفسم بنده به نفست...💕" گفت:"آره میدونم...❤" گفتم: "پس چرا واسه رفتن اصرار میکنی...؟💔" صداش آرومتر شده بود... . … . "زهرا جان…❤ ما چطور ادعا کنیم مسلمون و شیعه‌ایم...؟ مگه ما ادعای شیعه‌ بودن نداریم...؟ شیعه که حد و مرز نمی‌شناسه... اگه ما نریم و اونا بیان اینجا... کی از مملکتمون دفاع می‌کنه...؟" دو شب قبل اینکه حرفی از سوریه بزنه... خوابی دیده بودم که... نگرانیمو نسبت به مأموریتش دو چندان کرده بود... خواب دیدم یه صدایی که چهره‌ ش یادم نیست... یه نامه‌ ✉️واسم آورد که توش دقیقاً نوشته شده بود: "جناب آقای امین کریمی… فرزند الیاس کریمی… به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است…" پایینشم امضا شده بود...✍ . (همسر شهید امین کریمی) ...🌿🌺🌸🌺🌿 ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•