💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق ﷽
می گویند سحرها مناجات های #عاشقانه را خدا خوب خریداری میکند♡
گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان #نمازشب را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃
گویا زمزمه های #استغفار های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد #اباعبدالله کرده بودند❣
اخر میدانی، شب #عاشورا همه ارباب را رها کردند اما #محمد شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت #اربابش روانه شد🕊
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #محمد_جاودانی
📅تاریخ تولد : ۲۴ دی ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۸ مهر ۱۳۹۶
🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@sabokbalan_e_ashegh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#عاشقانه
#نگهبان_حرم...
.
میخواست بره مأموریت...
گفت:
"راستی زهرا…❤
احتمالاً گوشیم اونجا آنتن نمیده...!"📴
داد زدم:
"تو واقعاً ۱۵ روز میخوای بری و موبایلتم آنتن نمیده...؟!"😠😞
گفت:
"آره...اما خودم باهات تماس میگیرم...
نگران نباش...❤"
دلم شور میزد...😣
گفتم:
"انگار یه جای کار میلنگه امین...!
جاااان زهرا…💕
بگو کجا میخوای بری...؟"😢
گفت:
"اگه من الآن حرفی بزنم...
خب نمیذاری برم كه...❤ "
دلم ریخت…
گفتم:
"نکنه میخوای بری سوریه...؟!"
گفت:
"ناراحت نشیا…آره میرم سوریه..."
بیهوش شدم...💔
شاید بیش از نیم ساعت...
امین با آب قند بالا سرم بود...❤
به هوش که اومدم...
تا کلمه سوریه یادم اومد...
دوباره حالم بد شد...
گفتم:"امین...واااقعا،داری میر ی ی ی...؟❤
بدون رضایت من...؟💕"
گفت:
"زهرا... بیا و با رضایت از زیر قرآن ردم کن...
حس التماس داشتم...
گفتم:
"امین تو میدونی که من چقدر بهت وابستهم...💕
تو میدونی که نفسم بنده به نفست...💕"
گفت:"آره میدونم...❤"
گفتم:
"پس چرا واسه رفتن اصرار میکنی...؟💔"
صداش آرومتر شده بود...
.
#عاشقت_هستم_شدیداً_دوستت_دارم_ولی…
#دلبری_ها_یت_بماند_بعد_فتح_سوریه…
.
"زهرا جان…❤
ما چطور ادعا کنیم مسلمون و شیعهایم...؟
مگه ما ادعای شیعه بودن نداریم...؟
شیعه که حد و مرز نمیشناسه...
اگه ما نریم و اونا بیان اینجا...
کی از مملکتمون دفاع میکنه...؟"
دو شب قبل اینکه حرفی از سوریه بزنه...
خوابی دیده بودم که...
نگرانیمو نسبت به مأموریتش دو چندان کرده بود...
خواب دیدم یه صدایی که چهره ش یادم نیست...
یه نامه ✉️واسم آورد که توش دقیقاً نوشته شده بود:
"جناب آقای امین کریمی…
فرزند الیاس کریمی…
به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است…"
پایینشم امضا شده بود...✍
.
(همسر شهید امین کریمی)
#سالروزشهادت...🌿🌺🌸🌺🌿
┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓
🆔@sabokbalan_e_ashegh
┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💚عاشقانه های زهرایی🌿
🔻و رفاقتی که منتهی به شهادت می شود...
رفاقتی از جنس نور...ایمان...
🔻رفاقت صادقی که محدود دنیا نیست و تا فراتر از مرز های دنیا ادامه دار خواهد بود...
#عاشقانه
#شهدا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
محمدرضا شیفته ی مردانگی #سید_الشهدا
و غیرت #ابوالفضل شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از #جوانان را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر #ایمان در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند.
در گفت و گوهایش با مادر گفته بود.
«قول میدهم مادر که #شهید شوم آخر»
سر را فدای #حرم عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد.
غیرتش باعث شد جانش را #فدا کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد.
چه #عاشقانه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که #عشق به وصالِ #معشوق دارند و آرزوی نوشیدن جام #شهادت در #دل....
به مناسبت تولد #شهید #محمدرضا_دهقان امیری
🌸تـاریخ تـولـد: ۲۶/فروردین/۱۳۷۴.تهران
🌸تـاریخ شـهادت: ۲۱/آبان/۱۳۹۴.حلب
🌸مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر
📚کتاب های منتشر شده در رابطه با شهید:
#ابووصال
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#سالروزولادت.....🎊🎉🌸🎉🎊
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃در #خرداد متولد شد، تا زودتر از تابستان به قلبِ خانواده گرما ببخشد... پسری متولدِ #هشتمین روزِ خردادماه⚘
🍃پدر عاشق #چمران بود و جنگ های نامنظمش و دل سپرده به طنینِ روح نواز دعای کمیل در جبهه ها...پس نامش را در شناسنامه #مصطفی گذاشتند و بر زبان خواندند کمیل❤️
همه تلاشش رفتن به یگانِ ویژه #صابرین بود. میخواست در بالاترین قله خدمت بایستد و جان فشانی کند. عضو صابرین شد و #عاشقانه خدمت میکرد.
🍃آرزوی شهادت به دل داشت...در زیباترین لحظات زندگی اش هم #شهادت را طلب میکرد🕊
🍃خبر رسید گروهِ #پژاک پا درون کشور گذاشته...یگانِ صابرین برای کوتاه کردن دستِ متجاوزان راهی #غرب شدند. و در این میان کمیل و چندین تن از همرزمان آماده #پرواز بودند...🕊
🍃به تاسی از #مادرِ_بی_نشان(س) تیر به پهلویش نشست و روح از تنش پر کشید. کمیل، #مدافع_وطن شد🇮🇷
🍃امروز هم برای این وطن، مدافعانی #سفید_پوش قد علم کرده اند تا حافظِ جانِ مردم سرزمینشان باشد👨⚕
#میلادت_مبارک ، مدافع وطن⚘
به مناسبت سالروز #تولد #شهید_کمیل_صفری_تبار
📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۷🎊🎊🎊❤️❤️❤️🎊
📅تاریخ شهادت : ۱۶ شهریور ۱۳۹۰
🥀مزار شهید : بابل
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
"نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است"
🍃شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش #پدر آرام میگیرند.
🍃دختران شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی #ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی.
🍃برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا #قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
🍃رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن #حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در #کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان #عاشقانه ات شد شهادت🕊
🍃حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت #پرهیزگاران.
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #سید_مصطفی_صادقی
📅تاریخ تولد : ۱٨ دی ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : حماء_سوریه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃بدنبال «غایة آمال العارفین» بود و دلخوشی هایش قربانی شدن های کوچک در راه آفریدگار! مانند آن زمانی که همچون #مادرسادات از ناحیه سر و صورت و پهلو مجروح شد و #روضه های درِ سوخته دلش را بیقرار تر کرد...😓
🍃گمشده بود در این #دنیا برای پیدا کردن نور خدا، غرق در دریای رحمت، #عاشقانه به سمت معبود موج برمیداشت و هر لحظه اش را با دلبری برای او شیرین میکرد!
🍃نهایتِ تمام پیله کردن ها، اشک ها و دردها و گله ها، شد "قربانیِ عشق شدن"
#عبد_واقعی و "پروانه شدن" !🦋
🍃ما اما پر پروازمان از بار #گناه ،سنگین است، همین است که اوج نمیگیریم و همچنان در قفس دنیوی خویش مانده ایم ! اوجمان دهید #شهید خدایی، شهادت گوارای وجود آسمانی تان❤️
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_علیرضا_میرزایی_مطلوب
📅تاریخ تولد : ۶ تیر ۱۳۴۵
📅تاریخ شهادت : ۳ مرداد ۱۳۶۷
🕊محل شهادت : تنگه چهار زبر (حسن آباد)
❤❤اللهم صلــــــے علے محــــمد وآل محـــــــمد و عجـــــل فے فرج موڶانا صـــــاحب الزمان عج الله و ایـــــد امامناالــــخامنه اے❤❤
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
می گویند سحرها مناجات های #عاشقانه را خدا خوب خریداری میکند♡
گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان #نمازشب را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃
گویا زمزمه های #استغفار های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد #اباعبدالله کرده بودند❣
اخر میدانی، شب #عاشورا همه ارباب را رها کردند اما #محمد شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت #اربابش روانه شد🕊
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #محمد_جاودانی
📅تاریخ تولد : ۲۴ دی ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۸ مهر ۱۳۹۶
🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#عاشقانه
#نگهبان_حرم...
.
میخواست بره مأموریت...
گفت:
"راستی زهرا…❤
احتمالاً گوشیم اونجا آنتن نمیده...!"📴
داد زدم:
"تو واقعاً ۱۵ روز میخوای بری و موبایلتم آنتن نمیده...؟!"😠😞
گفت:
"آره...اما خودم باهات تماس میگیرم...
نگران نباش...❤"
دلم شور میزد...😣
گفتم:
"انگار یه جای کار میلنگه امین...!
جاااان زهرا…💕
بگو کجا میخوای بری...؟"😢
گفت:
"اگه من الآن حرفی بزنم...
خب نمیذاری برم كه...❤ "
دلم ریخت…
گفتم:
"نکنه میخوای بری سوریه...؟!"
گفت:
"ناراحت نشیا…آره میرم سوریه..."
بیهوش شدم...💔
شاید بیش از نیم ساعت...
امین با آب قند بالا سرم بود...❤
به هوش که اومدم...
تا کلمه سوریه یادم اومد...
دوباره حالم بد شد...
گفتم:"امین...واااقعا،داری میر ی ی ی...؟❤
بدون رضایت من...؟💕"
گفت:
"زهرا... بیا و با رضایت از زیر قرآن ردم کن...
حس التماس داشتم...
گفتم:
"امین تو میدونی که من چقدر بهت وابستهم...💕
تو میدونی که نفسم بنده به نفست...💕"
گفت:"آره میدونم...❤"
گفتم:
"پس چرا واسه رفتن اصرار میکنی...؟💔"
صداش آرومتر شده بود...
.
#عاشقت_هستم_شدیداً_دوستت_دارم_ولی…
#دلبری_ها_یت_بماند_بعد_فتح_سوریه…
.
"زهرا جان…❤
ما چطور ادعا کنیم مسلمون و شیعهایم...؟
مگه ما ادعای شیعه بودن نداریم...؟
شیعه که حد و مرز نمیشناسه...
اگه ما نریم و اونا بیان اینجا...
کی از مملکتمون دفاع میکنه...؟"
دو شب قبل اینکه حرفی از سوریه بزنه...
خوابی دیده بودم که...
نگرانیمو نسبت به مأموریتش دو چندان کرده بود...
خواب دیدم یه صدایی که چهره ش یادم نیست...
یه نامه ✉️واسم آورد که توش دقیقاً نوشته شده بود:
"جناب آقای امین کریمی…
فرزند الیاس کریمی…
به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است…"
پایینشم امضا شده بود...✍
.
(همسر شهید امین کریمی)
#سالروزشهادت...🌿🌺🌸🌺🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🍃 #قرآن که میخوانی، وقتی به آیه ی «وَقالَ رَبُکُمْ ٱُدعونی اَسْتَجِبْ لَهُمْ» میرسی، سراسر وجودت #نور و آرامش میشود. خیال میکنم اصلا از همینجاست که #عاشقی ما با آن بالایی رقم میخورد. صدا زدن های ما و جانم گفتن های خدا؛ تنها باید چشم ها را بست و با دل توکل کرد.
🍃حمیدرضا هم از آن بنده هایی بود که بی ترس و نگرانی فرمان #زندگی اش را به دست بهترین راننده سپرده بود؛ از جاده ی هوی و هوس به خاکی زد و در مسیر مستقیم #خدا افتاد. خدا را خواند و آنقدر بر دعا و جهادش پافشاری کرد تا استجابت خدا مستقیم آمد و راه #قلب حمیدرضا را در پیش گرفت.
🍃هر چه پیش میروی و زندگی شهدای #مدافع_حرم برایت آشنا تر میشود، پی میبری که همه شان غلام عباس بودند؛ اصلا خود عباس بن علی رضایت نامه هایشان را امضا کرده و آن ها را به حریم خواهرش راه داده است.
🍃آخر عباس هم #جانباز بود و هم #باغیرت، مگر میشود در مکتب ابالفضل باشی و غیرت در وجودت ریشه نداند؟! مگر میشود معلمِ لحظه به لحظه ی #نفس کشیدنت ابالفضل باشد و تو منشِ جانبازی را نیاموزی؟!
🍃حمیدرضا شاگرد برتر این #مکتب نیز به مولایش اقتدا کرد و سر بلند، رجز خواند «کُلُنا عَباسَکَ یا زینَبْ» و آنقدر عباس وار جنگید تا نهایت روز #تاسوعا این ترکش ها بودند که #عاشقانه به سمت حمیدرضا میدویدند.
🍃آری! حمیدرضا به خود و خدای خودش قول شهادت داده بود، قول روسفید شدن. اینجا هم مرید ابالفضل بودن خودش را نشان داد، به عهدش وفا کرد و صدای لبیک گفتن هایش، تسکینی شد برای دل مهدیِ #صاحب_الزمان. خدایا! ما اینجا تورا میخوانیم. باشد که ما هم در این مکتب روسفید شده و شامل استجابت #خاص تو باشیم.
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #حمیدرضا_دایی_تقی
📅تاریخ تولد : ٢٩ شهریور ١٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ١٣٩۴
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃حلب، کافیست نامش از زبان جاری شود و به گوش اهل دلش برسد. کهکشان خاطرش ققنوس وار به سوی #چهار_ستاره ای می رود که صورت فلکی زیبایی را در جبهه #مقاومت ترسیم کردند و در آسمان آبی خاطره ها ماندگار شدند🌹
.
🍃 این روزها ستاره های قصه ما به شهدای #اربعه_حلب شهرت یافته اند. #شهدایی که در اوج طراوت و #جوانی، بند بند وجودشان را از #دنیا و مافیها، شستشو دادند و راهی دفاع از #حریم_آل_الله شدند. جوانهایی که هر کدام ستاره ای #روشنایی بخش در میان اهل بیتشان بودند🌟
.
🍃گاهی که غرق خاطرشان میشوم، در گوشه ای از ذهن خویش صندوقچه ی حیاتشان را باز میکنم، به دفتر #زندگی هر کدامشان که میرسم، ورق میزنم و آنگاه که با چشم روح #وصیت نامه هایشان میخوانم، به سر منزلگاهی میرسم که در آنجا خوب میفهمم، آری ، این من هستم قافیه را باخته ام، این جوانها چه زیرکانه و هوشیارانه سنگر نفس و #شیطان را هدف قرار دادند و چه زیبا در #خون خویش غلطیدند😔
.
🍃اما اکنون، مَـــــن، با شما هستم، ای ستاره های شب های آفتابی #حلب، چگونه #عاشقانه هایتان را در وصف جانانتان فریاد کردید که موج صدایش بیدار کرد حتی آن خواب برده از فرط #گناه را.
.
🍃اصلا بگویید چگونه شد که با وجود کم سن و سالیتان راه پیران #عارف را در کوتاه ترین مسیر ممکن از آن خود ساختید؟!🥺
.
🍃ای شهدا، مرا دریابید، شما را به تمام رمز #علمیات هایتان، #سوگند میدهم، این راز سر به مهر بسته را برایم بگشایید😔
.
🍃و حال، در این ثانیه های طاقت فرسای زندگی چه دارم که بگویم، جز اینکه خود را به زنجیر #اعتراف بکشانم، که آری، این واژه های سیاه و سفید من فقط بلدند رو به روی شما ناله سر دهند و زار زار #اشک بریزند، کاش میدانستند، خاطر و #یاد شما زنگ هجرت است به سوی #ابدیت.
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت شهیدان
☘ #مصطفی_موسوی
☘ #محمدرضا_دهقان
☘ #مسعود_عسگری
☘ #احمد_اعطائی
.
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
محمدرضا شیفته ی مردانگی #سید_الشهدا
و غیرت #ابوالفضل شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از #جوانان را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر #ایمان در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند.
در گفت و گوهایش با مادر گفته بود.
«قول میدهم مادر که #شهید شوم آخر»
سر را فدای #حرم عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد.
غیرتش باعث شد جانش را #فدا کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد.
چه #عاشقانه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که #عشق به وصالِ #معشوق دارند و آرزوی نوشیدن جام #شهادت در #دل....
به مناسبت شهادت #شهیدمحمدرضادهقانامیری
🌸تـاریخ تـولـد: ۲۶/فروردین/۱۳۷۴.تهران
🌸تـاریخ شـهادت: ۲۱/آبان/۱۳۹۴.حلب
🌸مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر
📚کتاب های منتشر شده در رابطه با شهید:
#ابووصال
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#سالروزشهادت.......🕊🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🍃 چشم #پدر دلگرم به لبخند #مادر و چشم مادر خیره به #اشک شوق پدر شد و بار دیگر #جوانمردی پا به عرصه هستی گذاشت.
.
🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت.
.
🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی #سید_الشهدا و غیرت #ابوالفضل شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از #جوانان را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر #ایمان در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش می کند.
.
🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود.
«قول میدهم مادر که #شهید شوم آخر»
سر را فدای #حرم عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد.
غیرتش باعث شد جانش را #فدا کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد.
.
🍃چه #عاشقانه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که #عشق به وصالِ #معشوق دارند و آرزوی نوشیدن جام #شهادت در #دل....
.
🌸به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
.
📆تـاریخ تـولـد: ۲۶ فروردین۱۳۷۴.تهران
.
📆تـاریخ شـهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴.حلب
.
🥀مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر
#شهیدمدافعحرممحمدرضادهقانامیری
#سالروزشهادت...🌿🌺🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃باور کن از تو نوشتن برای من #دشوار است، باور کن این روزها اینجا کسی عجیب چشم #انتظار توست؛ چشم انتظار همان چشم هایِ #همت گونه ی تو! کسی زیر آسمانِ خدا هر شب تورا آرزو میکند و در رویاهایش محتاج ثانیه ای از صدای تو است.
🍃برادر جان! جان یاری نمیکند، وگرنه فریاد میزدم تا نامت را به جهانی بشناسانم. از #عاشقانه هایت میگفتم، با اشک هایم مزارت را پاک میکردم و با لبخند زمزمه میکردم: #یادت_باشد*
🍃قدم هایم یاری نمیکند وگرنه آنقدر می دویدم تا نهایت خود را به تو می رساندم. به پاهایت می افتادم و از تو #طلب برادری کردن در حق این خود #گناهکارم را داشتم...
🍃تو؛ شهیدِ #پاییزیِ این کشوری! تمامِ عاشقانه هایت هم در پاییز رقم خورد! از کربلا رفتنت تا #ازدواج و نهایت قبولی ات نزد سه ساله ی ارباب. اصلا خیالِ من این است که پاییز زیبایی اش را از وجودِ تو گرفته و من نیز عاقبتم به دست تو در پاییز ختم به #حسین(س)شد...
🍃ما کجا و روضه ی #ارباب کجا، ما کجا و اشک بهر غریبیِ حسین(ع)کجا! اصلا ما کجا و چادر خاکیِ مادرِ #پهلوشکسته کجا...
🍃 #حمیدِ_همت* ! اگر نبودی چه کسی خوش طعمیِ چایِ روضه ها را به ما می چشاند و چه کسی تا بی نهایت به پایِ روسیاهی های ما میماند تا عاقبت بخیرمان کند؟!
🍃 آری، ما هیچ نبودیم و این تو بودی که صدایمان زدی... از طرف همه ی ما :"یادت باشد"
✨بمانی برایمان برادرترین؛ سالروز #شهادتت_مبارک، آرامِ جان❤️
پ.ن : یادت باشد رمزی است بین شهید و همسرش به معنای دوستت دارم♡
پ.ن : شهید حمید سیاهکالی مرادی به دلیل زیبایی چشم هایشان به حمید همت معروف بودند
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : گلزار شهدای قزوین
🕊محل شهادت : سوریه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🍃باران نرم نرمک به تن شهر میزند و جان درختان را جلا میدهد. گوش کن! چه #عاشقانه در گوش مردم این شهر #نجوا میکند. میشنوی؟ پیغام آسمانیان را برایمان آورده. هر قطره اش #دنیایی از حرف های ناگفته با خود دارد.
🍃اولین قطره ای که روی دستم میچکد پیکیست که خبر از #ابوخلیل آورده از اولین های هشت سال پیش. آن موقع که هیاهوی #سوریه گوش زمانه را کر کرده بود، کفتارها به گرد #حرم زوزه میکشیدند زمان غرش شیران #حیدری بود.
🍃اولین هایی که رفتند و صدای #لبیک_یازینب شان آهسته در این حوالی پیچید خبر پروازشان هم آهسته به گوش بعضی ها رسید. کوچ ابوخلیل نیز آهسته رخ داد، در #پاییز، آن زمان که صدای پای #آذر به گوش میرسید.
🍃قطره های دیگر خبر از شقایق های #آسمانی دیگر میآورند ولی من هنوز گوش سپردم به نوای همان قطره اول. بوی #یاس پیچیده در این حوالی، بوی #بهشت.
🍃قطره میخواهد آخرین گفته هایش را هم بر دلم حک کند که میگوید: تا #شهید نباشی شهید نمیشوی. دنباله اش هم مرا بیتی مینوشاند:
منزل وصل پس از رد شدن از #خویشتن است
وصل اگر میطلبی روی خودت پا بگذار.
🍃همه معادلاتم را همین یک بیت بهم میریزد کسی آهسته در گوش دلم نجوا میکند: #رسول رسول زمین...آقا رسول صدایمان را داری؟ اینجا زمینگیر شدیم کاری بکن، #تخریبچی میشنوی چه میگوییم؟
♡ #تولدت_مبارک♡
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_رسول_خلیلی
🔷تاریخ تولد : ۲۰ آذر ۱۳۶۵
🔷تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۲
🔷مزار شهید : بهشت زهرا
🔷محل شهادت : حلب، سوریه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•