💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق ﷽
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم مصطفی زال نژاد
📀راوے: همسر شهید
💜زمینهی آشنایی و ازدواج ما در هیئت محبّین آلطه صورت گرفت. من از سال۱۳۷۷ در انجمن اسلامی بسیج دانشآموزی و مهدیه آمل فعالیت میکردم و با هیئت محبّین آلطه هم همکاری داشتم. آنجا با خواهر آقا مصطفی دوست بودم.
🌟با اینکه خواستگاران زیادی از طیفهای مختلف داشتم، چون آدم کمالگرایی بودم، دوست داشتم کسی همسرم شود که مرا به کمال برساند. برای داشتن چنین همسری هم خیلی دعا میکردم.
💜یکبار در ایام فاطمیّه حال بدی داشتم. چله گرفته بودم تا خدا ازدواج خوبی برایم رقم بزند. همان روزها منزل هیئت داشتیم. آقا مصطفی را دیدم و ایشان هم مرا دیده بود. آن زمان آقا مصطفی هنوز۲۳ سالش نشده بود؛ من هم ۲۱سال داشتم.
🌟وقتی قضیهی خواستگاری پیش آمد، آقا مصطفی گفته بود که من پساندازی ندارم، اما ملاک من و خانوادهام این چیزها نبود. خلاصه استخاره کردم و خوب آمد و وصلتمان جور شد.
💜در سال۱۳۸۴ به نام سال پیامبر اعظمﷺ عقد کردیم؛ درحالیکه نام من، «خدیجه» و نام ایشان، «مصطفی» بود و در روز مبعث پیامبر اعظمﷺ نیز مراسم عقد و ازدواجمان بود و فرزند اولمان را هم به نامِ زهرا علیهاالسلام دختر پیامبر، «فاطمهزهرا» گذاشتیم.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🦋اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🦋
▦⃨⃟݊🌿🕊݊ 🇮🇷༻⃘⃕𑁍🍃⊹┅┄•
🆔@sabokbalan_e_ashegh
▦⃨⃟݊🌿🕊݊ 🇮🇷༻⃘⃕𑁍🍃⊹┅┄•
🕊سبک بالان عاشق🕊
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🌕شهید مدافعحرم یدالله ترمیمی
💞همسر شهید نقل میکند: شهریور سال۱۳۹۳ مصادف با شب ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام بود که من برای اولینبار برای نماز به مسجدجامع شهرمان رفتم. آنجا یک خانم مُسن از من خواست که پذیرایی را برعهده بگیرم.
💙حین پذیرایی، مادر و خواهر آقا یدالله من رو دیدند و بعدش از من اجازه خواستند که برای خواستگاری تشریف بیاورند. روزی که یدالله به همراه مادرش برای خواستگاری آمد، گفت میخواهد با من به تنهایی صحبت کند. چندمورد از خودش و کارش گفت و خواست جواب من رو بدونه. برام عجیب بود که چطور هیچ شرط و ملاکی مطرح نکرد؟!
💞خلاصه، مِهر هردویمان به دل هم افتاد و در نهایت، بعد از چندجلسه خواستگاری به عقد هم درآمدیم. بعد ازدواج بهم گفت: چندسال پیش، تو رو توی خواب دیدم که لباس سبز تنت بود و بهم گفتند همسر آیندهات این خانم هست. اون روزی که من رفته بودم مسجدجامع و برای اولینبار، ایشان و مادرش من را دیدند، زیر چادرم، مانتوی سبز تنم بود. (قبل اعزام به سوریه هم آقا یدالله برام لباس سبز خرید)
💙روز عقدِ من و یدالله، مصادف با عید غدیر بود اما سعی کردیم عشق و احترام متقابل را از اهلبیت علیهمالسلام الگو بگیریم و در زندگی پُر مِهرمان جاری سازیم و این عشق از همان ابتدا در بین اطرافیانمان نیز جلوهگر شد؛ طوریکه روز مراسم عقدمان، یدالله جلوی چشمان همه، دست مرا بوسید.
💞اولین جایی که بعد عقد رفتیم، گلزار شهدای امامزاده عبدالله و مزار عموی شهیدش، شهید عباسعلی ترمیمی بود. یادم هست به او گفتم: من توی زندگی با شما دنبال عاقبتبهخیری هستم و امیدوارم خوشبختترین آدمها بشیم و باهم پیمان بستیم که عشقِ ما، یک عشق فرازمینی باشد.
💙بعد از ازدواج رفتیم مشهد. توی صحن حرم امام رضا علیهالسلام که نشسته بودیم، آقایدالله از علاقهاش به امام حسین و امام رضا صحبت کرد؛ میگفت عشق معنوی امام رضا علیهالسلام، تمام وجودم رو پر کرده است. ازم خواست که زیارت عاشورا براش بخونم و فهمیدم به خواندن زیارت عاشورا خیلی علاقه دارد.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم روح الله مهرابی
📀راوے: همسر شهید
💜من و همسرم ۱۱سال با هم زندگی كرديم.روحالله ۲۱سال داشت كه تصميم گرفت متأهل شود.من اصالتاً اهل يزد هستم و روحالله اهل اصفهان بود.پدر شوهرم با برادر من در دوران دفاع مقدس آشنا بودند و از همان زمان،يعنی پيش از به دنياآمدنِ من وروحالله رابطهی خانوادگیمان با هم آغاز شد
اين ارتباط خوب و صميمانه بين خانوادهها ادامه داشت تا اينكه من و روحالله بزرگ شديم و به سنّ و سال ازدواج رسيديمدر يكی از اين ديد و بازديدها بود كه روحالله از خانوادهاش خواسته بودبه خواستگاریام بيايندزمانی که به خواستگاری آمدند، هم من سنّم کم بود و هم ایشان تقریباً هیچ چیزی نداشت. حتی وسیلهای نداشت که اگر من رفتم اصفهان، بتوانم راحت به دیدنِ خانوادهام بیایم.
در این ۱۱سال زندگی به قولش عمل کرد و هر دوهفته یکبار یزد بودیم.
ازدواج ما کاملاً اعتقادی بود؛ چون هم ایشان و هم من سنّ کمی داشتیم اما کمکم و به لطف خدا و تلاش و کوشش توانستیم زندگیمان را سر و سامان دهیم. آنچه برای ما اهمیت داشت اعتقادات قلبی بود
#بهمناسبت_سالروز_ولادت
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم ابوالفضل سرلک
🎙راوے: همسر شهید
⛱در سال۱۳۸۳ با ابوالفضل ازدواج ڪردم و دو فرزند داریم ڪه اسمشون زهرا و امیرعلی است. وقتی که آقا ابوالفضل به خواستگاری من آمد، من ۱۸ساله بودم و او ۱۹ساله. پدرم گفت من ابوالفضل را فقط در مسجد دیدهام؛ در ڪوچه، خیابان و هیچ جاے دیگرے ندیدمش و چون پیامبرﷺ گفته به ڪسے ڪه اهل مسجد است، دختر بدهید، نمیتوانم به این جوان نَه بگویم. منم به حرف پدرم ایمان داشتم و قبول ڪردم.
⛱وقتے با هم صحبت ڪردیم، بهش گفتم من در زندگے فقط صداقت میخواهم، ابوالفضل گفت فقط همین؟ گفتم بله، فقط صداقت براے من مهم است و انصافاً در ۱۶سال زندگے مشترڪمان، یک ڪلمه غیر از صداقت نشنیدم؛ هم در حرف و گفتار صداقت داشت و هم در ڪار؛ چرا ڪه همڪارانش میگفتند آقاابوالفضل همیشه ڪار را ڪامل و صحیح انجام میداده است.
#سالروزشهادت.....🕊🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•