eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
553 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ...🕊🌹 🌹آقا مهدی در سوریه فرمانده محور بود و مسئولیت چندین نقاط را بر عهده داشت و ممکن بود طی روز چندین مرتبه به آن مناطق برود و از آن‌جا بازدید کند ۲۵اسفند۱۳۹۹همسرم به همراه همرزمش، شهید مدافع حرم مجتبی برسنجی،برای سرکشی راهی یکی از آن مناطق شدند. نیروهای داعش که از قبل مسیر عبور آقامهدی را می‌دانستند،لحظاتی پیش از حضور همسرم آن‌جا را بمب‌گذاری کردند. به محض عبور،ماشین روی تلۀ انفجاری می‌رود و همسرم و همرزمش به شهادت می‌رسند.🕊😭 ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 💐شهید هادی جعفری بسیار دلسوز، مهربان،راستگو،قلب پاکی داشتند.ایشان از وقتی که وارد این شغل شدند همیشه از شهیدشدن خود میگفتند و چون روستای ایشان شهید نداشت همیشه میگفتند:که من شهید رئیس آباد هستم. بسیار شوخ و مردمی بودند به طوری که وقتی در جمعی بودند همه از حضورشان لذت میبردند. 💐در این آفرینش بزرگ ؛ " شهیـ🕊ـد " ، تنهـا موجودی‌ست ڪه میلاد دارد امّا مرگ ندارد . . .🎊 🎀ولادت :  ٦۵/۰۱/۰۳  آمل 🌷شهادت : ۹۴/۰۱/۰۳ عراق 🌷 🕊 🎉🌷 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🥀🕊🥀🥀🕊🥀🥀 💐 🌷هروقت حسین به سوریه می رفت دست به دامن یک شهید می شدم بار اول متوسل به شهید آقامحمودرضا بیضایی شدم که حسین سالم بیاد.بار دوم متوسل به شهید آقاجواد الله کرم شدم و حسین سالم بیاد و نذرم در هر بار ادا می کردم. بار آخر شهید سجاد زبرجدی رو انتخاب کردم.که حسین سالم برگرده شله زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم؛ چند شب قبل از شهادت حسین خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در عالم رویا به من گفتن نذرت قبول شده ادا کن؛نذر من قبول نشد چون حسین از من مستجاب الدعوه تر بود و شهید سجاد زبرجدی در اصل بشارت شهادت حسین رو داده بود.🕊😭 ✍به نقل از:خواهر شهید 🌹🕊ای شهید ؛ از چشمانـت ، از امتداد نگاه روشنت ، می‌توان یافت ، مسیر "شهادت " را 🥀 🕊 اللَّهمَّﷺصَلِّﷺعَلَىﷺمُحمَّــــــــدٍﷺوآلﷺِمُحَمَّد🌼 خوشبحال پر کشیدن🕊 خوشبحال بهشتو دیدن😍 خوشبحالون که از دنیا بریدن🕊 🕊🕊🕊 🔸گاهی به ما بیچارگان گوشه چشمی نگاهی ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 💐اولین روز عید پس از لحظه سال تحویل زنگ زد و تبریک گفت.اما روز بعد زنگ زد و گفت:برای جنگ میروند و همه دعا کنند تا پیروز برگردند.تا روز نهم منتظرش بودیم،تا اینکه روز دهم فروردین خبر شهادتش🕊را آوردند و بالاخره به آرزوی سی ساله اش رسید. همیشه می گفت:که از قافله هم قطارانش جامانده است😔 🌹بسیار متاثر بود که به فیض شهادت🕊 نرسیده است و این را از کم سعادتی خویش میدانست.اما اکنون میفهمم که او لیاقت شهادت راداشته است،اما نه در آن زمان!بلکه اکنون که شرایط حساس تر است و دشمن تمام قد وارد میدان شده. امروز که حرم آل الله مورد هتک و هجمه واقع شده و نیاز به دفاع از موجودیت شیعه بیش از پیش احساس میشود.او به امروز تعلق داشت.هر کجا و هر زمان انسانی که لیاقت شهادت داشته باشد خداوند متعال او را بهره مند میگرداند و جهان پور امسال نصیبش را از سفره شهادت برد. 🕊شهید قدرت الله عبودی(جهانپور )در روز ۹فروردین ۱۳۹۶ بین ساعت ۷و۳۰ الی ۹ صبح به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرپاک و مطهرش در گلزارشهدای شیخ عبود به خاک سپرده شد. 🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢 در سال ۱۳۵۶ در استان البرز شهرستان کرج به دنیا آمد. درس حوزه را از ۱۸ سالگی به بعد و پس از گرفتن دیپلم شروع کرد، اول به حوزه ایروانی واقع در چهارراه مولوی رفت و بعد هم وارد حوزه علمیه‌ کرج شد. در همین راستا به انجام کارهای فرهنگی نیز مشغول و دست به قلم بود. این اواخر نیز پیرو مسئله سوریه راجع به شهدای فاطمیون و شهدای افغانستانی تا جایی که می‌توانست کار کرد. در همین مدت توانست چند نشریه را به چاپ برساند. اولین نشریه ویژهٔ شهادتِ ابوحامد بود که منتشر شد. او به همراه تیپ فاطمیـون سه بار به سوریه اعزام شد و هر بار چهل روز آنجا بود و سرانجام در ۱۶ آبان سال ۱۳۹۴ مزد مجاهدت هایش را در سن ۳۹ سالگی گرفت و در سوریه بر اثر اصابت گلوله به پهلو به فیض شهادت نائل آمد و پیڪر مطهرش پس از تشییع در گلزار شهدای ڪرج به خاڪ سپرده شد. 🔷تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۵۵ 🔷تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴ 🔷مزار شهید : کرج_امام زاده محمد ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #معرفی_شهدا❤️ نام : محمد نام خانوادگی : قنبریان نام پــ
🌹🕊 🌹«محمد قنبریان در آرزوی شهادت و حضور در عرصه جانبازی بود تا ادامه دهنده راه برادران شهید خود باشد.وی به مجرد اینکه متوجه شد در سوریه زمینه مجاهدت،حراست و دفاع از حریم حضرت زینب(س)فراهم است،زمزمه رفتن سر داد تا بالاخره رضایت مادرشان را به دست آورد و بنده نیز قادر نبودم در برابر انتخاب ایشان در دفاع از حرم حضرت زینب(س)مخالفت کنم.می گفت نباید به دلیل داشتن همسر و فرزند یا داشتن پدر و مادر پیر و یا بهانه های دیگر، از رفتن باز ماند و معتقد بود که اگر مسایل دنیوی را بهانه کنیم،پس چه کسی باید از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند؟» 💐«محمد قنبریان از جمله مردان آسمانی بود که درسفارش و وصیت به اطرافیان و ٢ فرزند خود در نگاهداری از ارزش های اسلامی و انقلابی،همیشه بر نماز اول📿وقت اصرار داشت و بر حرمت خون شهدا و پاسداشت از زحمات آنها تاکید میکرد.خصیصه بارز او دستگیری از نیازمندان بود و این امر را به فرزندان خود نیز سفارش می نمود. همچنین از دیگر ویژگی های مهم ایشان می‌توان به خواندن نماز صبح در مسجد محل اشاره کرد.» ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 ...🕊🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊 💐مدتی بعداز عقدمون💍به قم رفتیم سعید دانشجوی شهرقم بود.بعداز زیارت خانم حضرت معصومه(س)ومسجد مقدس جمکران ومکان های زیارتی گفت: باید یجای دیگه هم بریم باهم به سمت گلزارشهدای شهرحرکت کردیم بین مزار شهدا قدم میزدیم تامن وبه سمت مزار شهیدی برد وگفت:بشین خانم:باشهید سلام واحوالپرسی کرد لبخندی زد من و به شهید معرفی کرد.میگفت:گفته بودم خانمم ومیارم پیشت خب الان آوردمش من باتعجب نگاهش میکردم.به من نگاه کرد وگفت:خانم این حسین آقادوستمه تواین شهر هروقت دلم میگیره میام پیشش وباهم صحبت میکنیم هروقت مشکلی دارم بهش میگم وکمکم میکنه خلاصه اینکه رفیقمه وهوامو داره.بهش گفته بودم که قرارِ ازدواج کنم خیلی هم کمکم کرد وقول دادم که شماروبیارم پیشش که الانم شمااینجایی. 🌷خیلی خوشحال بود وازشهدا صحبت میکرد.که همه باسن کم رفتن تاما الان راحت ودرامنیت باشیم میگفت مامدیون این شهداهستیم.طوری باشهید صحبت میکرد که انگارشهید روبروش نشسته و نگاهش میکنه. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🌹🕊 🌾همسر شهید تصریح کرد:یکی از خصوصیات اخلاقی بارز شهید حمید محمدرضایی کم حرفی و در عین حال متانت بود و بی ادعا و بی ریا بودند که این متانت خاص موجب می‌شد که احترام خاصی برایشان قائل شویم.آقا حمید شجاع و نترس بود و بیشتر به جای حرف،اهل عمل بود و ادعایی نداشت و این طور نبود که بگوید من این کار را کردم و از خودش تعریف کند و دیگران هم این را خوب می‌فهمیدند. 🌹وی خاطرنشان کرد:مهمترین توصیه‌ های شهید این بود که همیشه ولایی باشیم و پشتیبان ولی فقیه بمانیم و هیچگاه حضرت آقا را تنها نگذاریم؛در مسیر خدا باشیم و وابسته به دنیا نباشیم و به مادیات دل نبندیم. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹🌹🕊شهـادت . . . یعنی متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان هـمه قصه هـاست 🌹ولادت : ۱۳۵۰/۰۷/۰۱ قزوین 🌹شهادت : ۱۳۹۴/۰۲/۲۴ تدمر سوریه رجعت پیکر و تدفین : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 💐وقتی این پست به شهید عبدالله اسکندری پیشنهادشد،خیلی طول کشید تا همسرم این مسئولیت رابپذیرد اماوقتی که قبول کرد،خیلی تلاش کرد تاخدایی ناکرده دراین مسئولیت کوتاهی نداشته باشد.خوب به خاطر دارم،تا ساعت۱۱الی ۱۲شب سر کار بودند.یکبار به ایشان گفتم:آقا اگرشما یک مقدار ازکارتان کم کنید واستراحت کنید،بهتراست.روح سالم وجسم سالم خیلی بهترکار میکند. اماایشان باهمان مهربانی ولبخند همیشگیشان گفتند:این مسئولیت زمان محدودی به من واگذارشده است،فرصت من برای استراحت خیلی کم است.نمی خواهم شرمنده شهدا باشم.میخواهم در روزحساب وکتاب جوابگوی کسی نباشم.شایددرطول یکی دوساعت اگر خداوندیاری کند،بتوانم گره ازکار کسی بازکنم. 🌷دیدارباخانواده شهدایشان هر پنجشنبه بود که من هم دراین دیدارها شرکت میکردم.ایشان من راهمسرشهید معرفی میکردند وووقتی از ایشان میپرسیدم که چرا؟درپاسخ من می گفتند:شما همسرشهید آینده هستید. ✍به نقل از:همسر شهید 🥀 ....🕊🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊 🌾امیر مردی فداکار،پرتلاش و قدردان بود که همیشه من راهمسری قانع،مهربان و حسابگری دقیق در زندگی می‌دانست. در تمام لحظات برای رسیدن به اهداف و ساخت زندگی عاشقانه خود تلاش میکردیم.در طی سه سال زندگی مشترک با شهید،هر شب دو رکعت نماز📿به نیت سلامتی امام زمان(عج) و سپس همسرم می‌خواندم و وی را بیمه امام زمان(عج) کرده بودم.حتی گوسفندی خریدم و عقیقه کردم؛اما سرنوشت ما تقدیر دیگری بود. 💐امیر علاقه بسیاری به اهل بیت(ع) و به خصوص امام حسین(ع)داشت؛به نحوی‌که در ایام محرم پس از پایان ساعت اداری مستقیم به مسجد رفته و در آشپزخانه کمک می‌کرد.با شروع مراسم عزاداری نیز به عنوان میان‌دار سینه‌زنان در مسجد حضور پیدا می‌کرد و برای مظلومیت آقا اشک می‌ریخت.😭 🌷بهترین خاطرات ما زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شرکت در مراسمات و تکیه‌های آقا اباعبدالله حسین(ع)بود. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊با تمام معرفت . . . می گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این
🌹🕊 🌾سال ۹۴ که شهید محمدخانی شهید شدن،توی همون عملیات،حسن آقا هم یه تیر کنار قلبشون خورد.حسن آقا شب قبل عملیات،زنگ زدن با من صحبت کردن و تو حرفاش گفتن:خانوم منو حلال کن... من همون روزا مشهد،خونه خواهرم بودم.توی تماس بهشون گفتم:مگه چیکار داری میکنی که میگی من حلالت کنم؟ (چون حسن آقا اون ماموریت برای آموزش رفته بود،برای همین من تعجب کردم)بعد تماس دلشوره عجیبی سراغم اومد و حال عجیبی شدم.صبحش تصمیم گرفتم برم حرم و با امام رضا درد و دل کنم.چندین ساعت توی حرم نشستم و دعا کردم.خود حسن آقا هم توی خاطراتشون گفتن که:خانومم چون پدرشون رو هم از دست داده بودن،بعد حرف من خیلی دلشون گرفت،و چون از ته دل از امام رضا خواست،من با وجود اینکه نزدیک قلبم تیر خورد اما موندم و برگشتم.حسن آقا اون عملیات شهید نشدن.😔 🌹اما سال ۱۴۰۰ ...حسن آقا عادتی که داشتن توی همه ماموریت هاشون تا جایی که میشد روزانه تماس میگرفتن و با تک تک بچه ها و من صحبت میکردن، حتی با عباس که اون موقع نمیتونست حرف بزنه!۱۲ خرداد ۱۴۰۰،یک روز قبل شهادت که تماس گرفتن،با اینکه از صداشون کامل مشخص بوده خسته ان طبق معمول با تک تک بچه ها یک ربع حدودا حرف زدن.با عباس هم حتی حرف زدن و براش مداحی خوندن پشت تلفن.درست یادمه که شب موقع خواب، به تابلو"و ان یکاد"که روی دیوار خونه مون بود زل زدم و به دلم افتاد بگم گ: خدایا به اون اسم الله که توی بسم الله تابلو هست قسم،من حسن رو از ته دلم حلال کردم،با اینکه آنقدر خسته اس، زنگ میزنه با صدای گرمش با بچه ها صحبت میکنه و وقت میذاره. 🌹این رو هم اضافه کنم روزهای عید سال ۱۴۰۰ بود که با هم رفتیم مقبره شهدای شهرک محلاتی،من به حسن آقا گفتم:دعاهای خوب بکن مثلا اینکه با هم زندگی طولانی داشته باشیم.یه وقت دعا نکنی شهید بشی هااا ! حسن آقا هم بهم گفت:من دعا میکنم خدا مرگ منو با شهادت قرار بده.و که همینطور هم شد و خدا حسن آقارو خرید و به فیض شهادت نائل آمد.😭 🌹ولادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ اهواز 🌹شهادت: ۱۴۰۰/۰۳/۱۳ تدمر،سوریه 🌹🕊با تمام معرفت . . . می گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این جان ناقابـل فدای زینب "س" است🕊🌹 🌹(‌جانباز)_مدافع_حـرم زاده 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊 💐ویژگی بارز محمدمهدی شوخ طبعےو شیطنت‌هاےاوبود؛درتمام جمع‌ها شادی می‌آورد وهمه آن رادوست داشتند.تمام خاطرات مااز محمد به خنده وشادی است؛حتےبه گونه‌اےشده که وقتےبر سرمزار محمد میرویم شروع به گریه کرده امابایادآورےخاطرات مشترکمان و شیطنت‌هایش،گریه‌مان ناخودآگاه بند می‌آید وباشادےبه خانه بازمیگردیم.با این که دوستانش وهم‌محلی‌هامان شبیه به اونبودند امامحمد دراخلاق،رفتار و درس به هیچ عنوان ازآن‌ها تاثیر نمی گرفت ودردرس‌هایش بسیارموفق و نمره‌های خوبی راکسب میکرد. 🌷اوبسیارباهوش بود،پدرمن ترک و مادرم عرب است وهیچکدام ازمااین دو زبان رایاد نگرفتیم به ‌جزمحمد.اومتعلق به خانواده نبود،همه جاحضورداشت وبه همه کمک میکردهرموقع که به اونیاز داشتیم بدون هیچ هماهنگےواطلاع قبلی انگارکه نیرویےاورا به آنجابکشاند،سر میرسید ودرعوض تمام کمک‌هایش هیچ انتظارےازما نداشت.محمدارادت ویژه‌ای به امام رضا(ع)داشت وهرسال۶تا۷بار براے زیارت راهےمشهد میشد. ✍به نقل از:خواهرشهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•