eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
185 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
93 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💦⛈💦⛈💦⛈ سوم ♥️عشق پایدار♥️ زندگی درسکوتی عجیب,شتابان میگذشت,پدرم ,همان پدر مهربان قبل شده بودومادر برای جبران ان سیلی تمام مهروعاطفه اش راخرجم میکرد وبیشتر از,قبل به من میرسید ونمیگذاشت آب در دلم تکان بخورد. اما ته دلم از دست خاله کبری ناراحت بود,با اون برخورد اون روزش که با بدترین حالت رازهای مگوی زندگی مرا برملا کرد ومرا باعث مرگ مادرم معرفی کرد ,دلم ازش گرفته بود باهاش کمتر صحبت میکردم از نگاه های جلال میگریختم ,انگار یا هر نگاهش اتش غضبی را به جانم مینداخت غضبی که از نرسیدن به خواسته قلبی ام نشات میگرفت وتمام سعیم براین بود تا کمترباهاشون برخورد کنم,حتی از همصحبتی با فاطمه هم کناره گیری میکردم وروزها خود را در اتاق حبس میکردم وسرم را با دوخت ودوزهای تمام نشدنی گرم میکردم ,اخر من از رفتن بیرون منع شده بودم وخاله کبری وبچه هاش مثل شاهینی در کمین بودند تا مبادا من پا را از خانه بیرون گذارم ودر هر حال روز میگذرد و اما روزگار انجور که ما میخواهیم نمیچرخد واینک زندگی روی دیگرش را نشانم میداد. یک ماه از آن طوفان میگذشت,بااینکه پدرخوانده ام ,آزادم گذاشته بود به شرطی که به طرف خیاطخانه نروم ,اما من میلی به خروج ازخانه نداشتم ,فقط یک بار برای ترمیم جلدقران به چندکتاب فروشی سرزدم که همه کتاب فروشی ها ,نشانی جایی را درمرکز شهرونزدیک مسجدجامع میدادند.که این کار راگذاشتم برای موقع مناسب تری..... یک روز ,صبح زود باصدای بگو ومگوی پدرومادرم از خواب پریدم,تابه حال امکان نداشت این دو باهم بحث کنند ,این اولین بار بودکه اینچنین صحنه ای میدیدم. مادرم میگفت:چکارکنم ,خواهربزرگمه,میگه همونقدرکه توحق داری ,منم حق دارم,میگه برای روزا بی بچه ایت,بچه شده ,الان دیگه سهمت تمومه ونوبتی هم باشه نوبت ماست. وپدرم گفت:به خدا گناه داره,یک ذره وجدان داشته باشید این طفلک ضربه ی سختی خورده,بعدشم دختر درس خونده وهنرمندم رابدم به اون پسره که ده سال ازش بزرگتره واخلاقشم مثل زهرمار میمونه؟؟!!! فهمیدم دوباره برای زندگی من است که به شور نشستن,دوباره سرپرستی من را بین خودشون تقسیم میکنند,خسته بودم.ودلشکسته ,کسی مهریتیمی ونداشتن پدر برجبینش خورد ,حق اظهارنظر ندارد دیگه تحمل اینهمه کش وقوس وجنگیدن نداشتم ,خودم راسپردم دست سرنوشت...... وباز روزگار چرخید وچرخید ,گاهی بروفق مراد نیست ,اما همیشه هم تلخ نیست وشیرینیها در دل خود نهفته.... ادامه دارد واقعیت برداری بدون ذکراسم نویسنده حَرام اَست 💦⛈💦⛈💦⛈ نویسنده
💦⛈💦⛈💦⛈ چهارم ♥️عشق پایدار♥️ واقعا از زندگی خسته شده بودم,بعداز چندین بار خواستگاری وگفتن ها خاله برای ازدواج با پسرش جلال چون میدانستم که راه چاره ای دیگر ندارم,تسلیم شدم,اخر به چه پشتوانه ای,میتوانستم از زیر این ازدواج اجباری شانه خالی کنم,پدرخوانده ومادر خوانده ام گرچه اصلا راضی به ازدواج من با جلال نبودند اما جایی که زور زیاد است اجبار درکار است وانها هم درمقابل زورگویی های خاله کبری چاره ای جز پذیرش نداشتند ومن خیلی ساده وبی سروصدا از خانه ی این خاله که به عنوان فرزندش بودم به خانه ی ان خاله به عنوان عروسش منتقل شدم,گویی من توپی سرگردان بودم که باید بین این دوخانه خواه ناخواه پرت شوم...بلی من علی رغم میل باطنی ام پابه خانه ی جلال گذاشتم... یک سال از ازدواج اجباری من با جلال میگذشت,خیلی ساده وبی تکلف به عقدش درآمدم,درست مثل مادرم بتول,بی سروصدا به خانه ی بخت رفتم بااین تفاوت که بین بتول واقاعزیز مهری ناگسستنی بود وزندگی من از روی اجبار.... ان هم چه زندگیی..چه استقلالی...نگوونپرس.. خاله کبری ,یکی از اتاقهاشون را داد به من وجلال,جلال مرد تندخویی بود اما ته ته قلبش من رادوست داشت وچون طبق تربیت خاله طوری بار امده بود که احساساتش را هیچ وقت بروز نمیداد بااینکه میدانستم دوستم دارد اما هیچ وقت هیچ وقت این دوست داشتن رابه زبان نیاورد. جلال همراه با دوبرادرش دراهنگری کارمیکردند,صبح زود میرفت ووقت نماز مغرب برمیگشت,حتی نهارش هم درمحل کارش میخورد.. منم خودم راسرگرم دوخت ودوز میکردم. کم کم ماه رمضان نزدیک میشدو من بعداز یک سال قصدکردم قران راببرم به همون ادرسی که قبلا گرفته بودم ,تا جلدش را ترمیم کنند. به قصدبیرون رفتن چادربه سرکردم ,خاله کبری نبود ,رفتم به مادرم,(خاله صغری)گفتم:میرم بیرون قران رابدهم درست کنم,اخر من برای بیرون رفتن باید اجازه میگرفتم,یعنی درظاهر مستقل شده بودم اما درحقیقت علاوه برخانواده خودم خانواده خاله کبری هم به عنوان اقا بالا سر قبول کرده بودم... ادامه دارد... واقعیت 💦⛈💦⛈💦⛈ نویسنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ پیروی و اطاعت محض از خداوند و دوری از وسوسه های شیطان: 🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم ✨﷽‌✨ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ {۲۰۸} : ای مؤمنین، همگی خداوند را اطاعت کنید و کاملا تسلیم او بشوید و از وسوسه های شیطان پیروی نکنید زیرا شیطان دشمن آشکار شماست. /صفحه ۳۲ /آیه ۲۰۸ ؛ مدینه 🔹طرح قرآن کریم(موضوع و مفاهیم)
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 سه شنبه 🔸 ۳ بهمن / دلو ۱۴۰۲ 🔸 ۱۱ رجب ۱۴۴۵ 🔸 ۲۳ ژانویه ۲۰۲۴ 🌗 امروز قمر در «برج سرطان» است. ✔️ برای امور زیر خوب است: خرید رفتن شروع بنایی امور تجاری امور زراعی قرض و وام دادن و گرفتن بذرافشانی درختکاری کندن چاه و کانال خرید و فروش ملک و کالا استحمام ⛔️ ممنوعات امور ازدواجی 👶‌ ‌زایمان نوزاد هرگز فقیر نگردد. ان‌شاءالله 🚙 مسافرت خوب است. 💑 انعقاد نطفه فرزند دهانی خوشبو و قلبی مهربان دارد ان‌شاءالله 💇 اصلاح سر و صورت باعث غم می‌شود. 🩸حجامت، خون دادن، فصد و زالو انداختن باعث مشکلات مغزی می‌شود. ✂️ ناخن گرفتن روز مناسبی نیست. باید بر هلاکت خود بترسد. 👕 بریدن پارچه روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. به روایتی آن لباس یا در آتش می‌سوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد. خرید لباس اشکال ندارد. کسانی که شغلشان خیاطی است می‌توانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند. 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب سه شنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۱۱ سوره مبارکه « هود علیه‌السلام» است. ﴿﷽ الا الذین صبروا و عملوا الصالحات﴾ کاری برای خواب بیننده پیش آید که در نظر مردم سخت باشد و‌ چون صبر کند موجب نیکنامی و آرامش ایام عمرش می‌گردد. ان شاءالله مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تاعشای آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز سه شنبه یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه «یا قابض» که موجب رسیدن به آرزوها می‌گردد. 💚 ‌ https://eitaa.com/joinchat/3563061300C33136bcf2a کانال دلدادگان امام حسین علیه السلام https://eitaa.com/deldadeganemamhoossen ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
یا علی جانِ نبی دریاب ما را 💫اگر با سرعت ۱،۰۸۰،۰۰۰،۰۰۰ (یک میلیارد و هشتاد میلیون) کیلومتر در ساعت(سرعت نور) حرکت کنیم، پس از ۱۳/۵ میلیارد سال به لبه‌ی فعلیِ کیهان می‌رسیم. طبق آیه‌ی «وَٱلسَّمَآءَ بَنَيۡنَٰهَا بِأَيۡيْدٖ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ» (ذاریات، ۴۷) آسمان در حال توسعه است؛ لذا ممکن است هرگز به لبه‌ی طبیعت نرسیم. ✨ این تازه آسمان دنیاست؛ «زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِمَصَٰبِيحَ» (فصلت، ۱۲ و ملک، ۵) و حضرت امام فرمود: آسمان‌های بالاتر از عقل ما خارج است. 🔸️در شب معراج، پیامبر(صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) به همراه جبرئیل(عَلَیهِ السَّلَامُ) از هفت آسمان بالاتر رفته و به عرش رسیدند. 🌳 در ادامه‌ی مسیر که به درخت سدرةالمنتهی رسیدند، جبرئیل _که هزار بال دارد و هر بالش هزار پر دارد، و اگر شهپرش رابگشاید، همان یک بال، تمام عالم را دربر می‌گیرد،_ به پیامبر عرض کرد: اگر به اندازه بند انگشتی نزدیک‌تر شوم حتما می‌سوزم. ☀️پیامبر رفت تا او یا خداوند نزدیک شد؛ «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ ۸ فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ» (نجم، ۸و۹). 💗مطابق فرموده خداوند متعال در آیه مباهله «أَنفُسَنَا»(آل‌عمران، ۶۱)، و تایید معتبرترین کتاب‌های اهل سنت، امام علی(عَلَیهِ السَّلَامُ)، جان پیامبر و خودِ پیامبر است ؛ مسند احمد حنبل،ج۱ص۱۸۵ و صحیح مسلم، ج۵ص۲۳ و صحیح مسلم، ج۴ص۱۸۷ و صحیح ترمذی، ج۵ص۲۲۵و۶۳۸ و سنن بیهقی، ج۷ص۶۳ و المستدرک علی الصحیحین،ج۳ص۱۶۳ ‌┄┅❅💗❁💗❅┅┄ علی جان من و من جان اویم من کی‌ام لیلی و لیلی کیست من ما یکی روحیم اندر دو بدن.
26.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلیل بسیاری از دردها تو خونه ایرانی ها . . . استاد عزیزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌ايوان نجف عجب صفائي دارد 💚حيدر بنگر چه بارگاهي دارد 🕌اي كعبه به خود مناز از روي شرف 💚جايت بنشين كه هر كه جائي دارد 🕌هرگز نكند واهمه از روز جزا 💚هر كس چو علي پشت وپناهي دارد 💐 پیشاپیش ولادت با سعادت حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام و روز پدر بر شما مبارک باد💐 𖡹┄┅┄┅🌷🌿🌸࿐჻ᭂ @akse_nab ❄️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹زنی در حال غواصی در دریا بود، و از دور متوجه کوسه ای شد که از دهانش زنجیری آویزان است، و کوسه دارد به او با حالت آرام نزدیک میشود ، زن جرات کرد و به کوسه نزدیک شد و دست در دهان کوسه کرد و زنجیر را که به یک قلاب بزرگ ماهیگیری وصل بود از دهان کوسه بیرون آورد... بعد از آن کوسه شروع به حرکات نمایشی (جهت تشکر) اطراف آن زن کرد و سپس دور شد... از آن روز به بعد، آن کوسه هر از گاهی می‌آید و با خود کوسه‌های دیگری را هم می‌آورد که اغلب، قلاب و زنجیر ماهی‌گیری در دهانشان گیر کرده و این زن شجاع ، قلاب ها را از دهان آنها در می‌آورد، و جالب اینکه کوسه‌ها هم برای تشکر دور این زن را گرفته و حرکات نمایشی انجام میدهند. - چیزی که برخی از مردم نمی‌دانند این است که همراه ما(مرد یا زن)یک انسان است
📚 مسئولیت کودک برای خسارت زدن به دیگران 💠 سؤال: آیا کودک نسبت به خسارت های مالی که وارد کرده، ضامن است یا والدین او؟ ✅ جواب: خود کودک، ضامن است و ولیّ او می تواند از مال کودک، خسارت را بپردازد و اگر نپرداخت، پس از بلوغ بر خودش واجب است که جبران کند یا از شخصِ خسارت دیده، حلالیت طلب کند. 🆔 @leader_ahkam
🌹ذکری که ملائکه ها قادر به ثبت ثواب آن نیستند: 🌹الْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ🌹 ‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌