♨️#سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت بیست و یکم)
به امیرالمؤمنین (عليه السّلام) خبر دادند كه گروهى از لشكر معاويه، به شهر «انبار» آمدند، و فرماندار آن حضرت را به شهادت رسانند و اموال زيادى را غارت و خانههای بسيارى را ويران کردند و بدون اين كه مقاومت خاصی در برابر آنها بشود، به شام برگشتند.
حضرت با شنیدن این خبر، ناراحت شد و حركت كرد - به گونهای كه عبايش به روى زمين كشيده میشد تا به «نُخَيله» (لشكرگاهى نزديک كوفه) رسيد و مردم به دنبال ایشان حركت كردند.
امام روى بلندى قرار گرفتند و اين خطبه را ايراد كرد. حضرت در این خطبه، ابتدا فلسفه جهاد و آثار برکاتِ آن در پنج جمله و سپس آثار ترک جهاد را در هفت جمله بیان میفرماید. در دو جملهی اول درباره اهمّيت جهاد میفرماید:
«جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند بر روى بندگانِ خاصِ خود گشوده است» (نهج البلاغه، خطبه ۲۷)
شرح:
برای دستیابی به رحمت و رضایت خداوند و ورود به بهشت، اسباب و وسائلِ گوناگونی وجود دارد که در احادیث بهعنوان «دربهای بهشت» شناخته میشوند، و یکی از مهمترین آنها «جهاد» است.
البته جهاد با دشمن وظیفهای است که بر عهدهی همهی مسلمانان قرار دارد، اما تنها «اولیای خاصِ الهی» توانایی دارند که این راه را با «نیّت خالص» و تا «آخرین مراحل» طی کنند. دیگران ممکن است با نیتهای آلودهای مثل انتظار غنیمت، کسب شهرت و ...، وارد این عرصه شوند و نتوانند تا انتهای مسیر پیش بروند.
به همین دلیل، تنها «اولیاء خاص الهی» هستند که «جهاد» را با خلوص نیت، تا پایان راه ادامه میدهند.
این افراد در مقابل تمام مشکلات و سختیهای جهاد، صبر و استقامت نشان میدهند و با شجاعتی مثالزدنی، شیاطین جن و انس را مغلوب خود میکنند.
♨️#سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت چهل و یکم)
حضرت اين خطبه را در شرايطى كه ياران خود را براى خاموش كردن آتش فتنهی «طلحه و زبير» بسيج كرده بود، ايراد کردهاست.
ابن عباس میگوید: در «ذى قار» (محلی نزديک بصره) خدمت امیرالمؤمنین (ع) رسیدم. ایشان در حالى كه مشغول وصله كردن كفش خود بود رو به من كرد و فرمود: ارزش اين كفش چه قدر است؟
گفتم: ارزش خاصی ندارد.
فرمود: به خدا سوگند! همين كفش بیارزش، براى من، از حكومت بر شما بهتر است؛ مگر اين كه با اين حكومت، حقّى را به پا دارم، يا باطلى را دفع كنم.
سپس حضرت (از خيمه) بيرون آمد و مردم را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
خداوند، محمّد(ص) را هنگامى مبعوث کرد که هيچ عربی کتاب آسمانى نمیخواند و ادّعاى نبوّتى نداشت (از دعوت انبيا دور مانده بودند و از کتب آسمانى، محروم).
او مردم را تا سر منزل سعادتشان سوق داد، و به محيط رستگارى و نجات رساند.
پس حال و روزِ آنها مانندِ نیزههایشان صاف و پابرجا، و جاى پاى آنها محکم شد (قدرتشان تثبيت، و دشمن در برابر آنها تسليم شد).
به خدا قسم! من در اين لشکر بودم و آنها را به پيشروى وامى داشتم تا طرفداران باطل، به طور کامل عقب نشينى کردند (و حقْ پيروز گشت).
من در انجام اين وظيفه هرگز ناتوان نشدم و ترس به خود راه ندادم و هم اکنون نيز مسيرِ من (در حرکت به سوى جنگ جمل) به سوى همان هدف است.
به خدا سوگند! من پرده باطل را مى شکافم! تا حق از پهلوى آن خارج گردد ( یعنی هرگاه تعليمات گمراه کننده و عارضیِ جریان باطل از ميان برداشته شود، نور حق پرتوافکن و فطرت انسانى شکوفا میگردد).»
(نهجالبلاغه، خطبه ۳۳)
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا