💦⛈💦⛈💦
#قسمت_هفتم
♥️عشق پایدار♥️
با آمدن مباشر ارباب انگار خبر مرگی درخانه ی عبدالله پیچیده بود و هق هق بتول ,بلندتر میشد و پایین نمیامد واین بار هم ماه بی بی با کلام آرام بخشش اوضاع را کمی آرام کرد.
ماه بی بی رو به عبدالله کردگفت:چکار به کار این پیغام و ارباب و ارباب زاده داری,همان کاری را که قرار بود انجام بدهی انجام بده و تمام ، توکل بر خدا کن ,خودش کارها را رو به راه میکند
به نظر عبدالله و ماه بی بی شب بتول وآقاعزیز به عقدهم درمی آمدن وشبانه به سمت ولایت آقا عزیز راهی میشدند وچندصباحی که گذشت و آبها از آسیاب افتاد وخان زاده هم میرفت پی کاروزندگی اش دوباره این عروس وداماد فراری برمیگشتند.
دم دم غروب آقا عزیز ,بیرون آبادی منتظر بود تابتول و آقا عبدالله به اوبپیوندند ورهسپار آینده ای مبهم شوند.
خداحافظی بتول باخواهرانش ومادرش سخت وجانکاه بود,دخترکی که تابه حال برای لحظه ای ازخانواده وعزیزانش دورنشده بودو روح لطیف او در لطافت ابادی شکل گرفته بود اینک برای فرار از دست ستمکار روزگار و زندگی درکنار محبوبش باید راهی دیاری غریب و آینده ای غریب تر میشد.
بعداز چند ساعتی سواری,قاطر عبدالله وبتول وعزیز به آبادی پایین رسیدند ویک راست به سمت خانه ی آقاسید رفتند,آقا سید بعداز سلام و احوال پرسی کوتاهی,خطبه ی عقد راجاری نمود......
شب حزن انگیزی بود برای این عروس وداماد فراری...
عزیزوبتول اشک در چشم واقا عبدالله بغض درگلو,هریک به سمتی روان شدند.
شب از نیمه گذشته بود که عبدالله به منزلش رسید همه جا راتاریکی وسکوت فراگرفته بود گویی شب آبستن حوادث ناگواری بود...گاهی عوعوی سگی این سکوت رامیشکست,اما درخانه ی عبدالله انگارمجلس عزایی برپا بود,کبری وصغری به خانه ی خودشان
نرفته بودند ودرگوشه ای بغض کرده بودند وماه بی بی یک طرف زانوی,غم بغل کرده بود باورود عبدالله به خانه,انگار جواز گریه راصادر کرده باشند, اشک بود که میجوشید....برای غربت بتول....برای عروسی که طعم عروسی نچشید ,برای فردایی که نمیدانستند چه میشود.....اشک بود که فرو میریخت...
#براساس واقعیت
#ادامه دارد ...
🌿🍁🍂🍁🍂🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫آرامش آسمان
❄️شب سهم قلبتان باشد
💫 و نورستاره ها روشنی بخش
❄️تمام لحظہ هایتان!
💫خُدایا
❄️ستارههای آسمانت را
💫سقف خانہ دوستانم ڪن
❄️تا زندگیشان
💫مانند ستاره بدرخشد
"شبتون بخیر" 💫❄️
❄️
#بهترین_سرآغاز
💠#موضوع:《شرایط قبول شدن دعا》و رابطه صمیمانهٔ خداوند با بندگانش:
🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
✨﷽✨
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ{۱۸۶}
#ترجمه:
(ای پیامبر) هرگاه بندگانم دربارۀ من از تو سؤال میکنند(در جواب آنها بگو:) من نزدیکم و دعای دعاکننده را قبول میکنم(به شرط آنکه آنان نیز) فرمان مرا بپذیرند (و از من اطاعت کنند) و به من ایمان داشته باشند تا اینکه به راه حق هدایت یابند.
#جزء2
#سوره_بقره /صفحه ۲۸/آیه ۱۸۶
#نزول؛ مدینه
🔹طرح#آیه_به_آیه قرآن کریم(موضوع و مفاهیم)
🔸️السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ اَلْفَتْحِ وَ نَاشِرَ رَايَةِ اَلْهُدَى...
🌾سلام بر تو ای مولایی که همه دشمنانت مغلوب اقتدار تو خواهند شد.
سلام بر تو و بر روزی که جرعه های هدایت را به همه خلق می نوشانی.
📓 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#مهدویت #امام_زمان
دیدار یار غایب دانی چه لطف دارد؟!
ابری که در بیابان برتشنه ای ببارد . . .
_الهم عجل الولیک الفرج #امام_زمان به حق #حضرت_زهرا💚
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا إِمامَ الْمَسيحِ...
▫️سلام بر تو و برآن روزی که فرزند مریم، نمازش را به تو اقتدا خواهد کرد.
📚 صحیفه مهدیه، ص۵۷۸.
#سلام_امام_زمانم
#موعود_ادیان #امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
🔸 #حاج_قاسم سلیمانی: کاری ندارم کسی حرف من را قبول دارد یا ندارد. حزب و جناح فرع است؛ اصل، #ولی_فقیه است. اصل، جمهوری اسلامی است. اینجا جایی است که اگر به خطر افتاد، ما با جانمان مواجه میشویم.
🇮🇷🇵🇸
﷽
🔥به این عکس ها خیره شو خیره شو!!
🍃🌹🍃
❌ گناه بزرگ فتنه گران در عاشورای سال ۸۸ قابل اغماض نیست...
#ما_فراموش_نمیکنیم | #نهم_دی | #تبیین