#بهترین_سرآغاز
#موضوع؛ طلاق سوم و راه حل برگشت از آن:
🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
✨﷽✨
(آیه) فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ [۲۳۰]
#ترجمه؛
پس اگر(مرد برای بار سوم) زنش را طلاق دهد، دیگر آن زن بر شوهر قبلی حلال نخواهد بود مگر اینکه زن با مرد دیگری ازدواج بکند در صورتی که شوهر دوم طلاقش دهد و از طرف دیگر هر دو(زن و شوهر اولی) دانستند که امیدواری به ادامه زندگی با رعایت قوانین الهی(و حقوق زن و شوهر) وجود دارد، میتوانند به زندگی برگردند و اینها قوانین الهی هستند که خداوند بیان میفرماید برای مردم دانا(تا بفهمند و عمل کنند).
#جزء2
#سوره_بقره /صفحه ۳۶ /آیه ۲۳۰
#نزول؛ مدینه
🔹طرح#آیه_به_آیه قرآن کریم(موضوع و مفاهیم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آخرین ماه سال ۱۴۰٢
✨را با نامت آغاز میکنم
🌸بسم الله النور
✨بسم الله علی کل النور
🌸خدایا آخرین ماه
✨آخرین غم وکدورت ودلخستگی باشه
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
🔻امام باقر علیهالسلام:
اگر مردم مىدانستند كه
چه فضیلتى
در #زیارت_حسین (علیهالسلام) است،
از شوق مىمُردند
📚کامل الزیارات
#نیمهشعبان #زیارتامامحسین
فضیلت زيارت امام حسین علیهالسلام
در شب #نیمهشعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌦اسفند عین پنجشنبههاست
که همیشه صد بار قشنگتر از جمعههاست!
اصلا از همون شروعش قشنگه
سبزه سبز کردن
خونه تکونی و بوی تمیزی و
حذف همه غبارها از زندگی!
عشقِ شیرینی خونگی درست کردن...🌦
خرید آجیل
حس بوی بهار از پشت پنجره🌸
و بارقۀ آفتاب گرم و بیجون⛅️
از لای پردهها روی پوست سرد خونه...
کاشتن بنفشههای کوچک خوشبختی...
و پر کردن کلی گلدون با گلهای ظریف و قشنگ بهاری🌸
دیدن ماهی گلی و سنبل توی هر دکهای از خیابون🐠
پایکوبی حاجی فیروز
شور قشنگ چهارشنبه سوری
اسفند یعنی یه سال دیگه
یعنی یه شانس دیگه ...🤍👌
خوش اومدی بهترین ماه سال ♥️
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 ایران سرای امید
تار و پود ایران با رای ما ساخته خواهد شد.
#رزم_انتشار
#قرارگاه_مجازی
#معجزه_مشارکت
#ایران_قوی
❣بسیار بسیار زیباست👇
دزدی مرتبا به دهكده ای ميزد،
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ، ﺷﺒﻴﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ
ﯾﮑﯽ گفت: ﺩﺯﺩ، ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ،
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ.
ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ.
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ:
ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ؛ ﺩﺯﺩ، ﺧﻮﺩ ﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ!
ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩند ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ،
ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ،
ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ؛
ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻭﺳﺖ...
ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ. ﻭقتی ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ می ﺷﺪﻧﺪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺩﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮎ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪﺩﺍﺷﺖ!
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ،
ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ، ﺑﻬﺎﻳﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ
ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ، ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ.
🌸🌸🌸