فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پرچم ایران بزودی ان شاء الله به دست امام زمان علیه السلام میرسد.
#امام_زمان #ایران_قوی
#رمان_جانم_میرود
#قسمت_هفدهم
ـــ اونوقت کارتون چی هست
ـــ فضولی بهتون نیومده برادر شما به طاعات و عباداتت برس
شهاب دستانش را در جیب شلوارش فرو برد
با اخم در چشمان پسره خیره شد
ــــ بله درست میگن، خانم معتمد شما بفرمایید برید منزلتون من هم این جارو جمع جور کنم واینڪه مزاحم ڪار آقایون نباشیم
مهیا با تعجب به شهاب نگاه می کرد
شهاب برگشت
ـــ بفرمایید دیگه برید
ــــچرا خودش بره ما هستیم میرسونیمش ریسکه یه جیگری رو اینطور موقعی تنها تو خیابونــــــ ....
شهاب به طرفش رفت و نگذاشت صحبتش را ادامه دهد .
دستش را محکم پیچاند و در گوشش غرید
ـــ لازم نیست توِی عوضی کسیو برسونی
و مشتی حواله ی چشمش کرد
با این ڪارش مهیا جیغی زد
پسرا سه نفر بودند و شهاب تنها .
شهاب می دانست امشب قرار نیست بخیر بگذر د
با هم درگیر شده بودند
سه نفر به یک نفر این واقعا یک نامردی بود
سخت درگیر بودند
یکی از پسرا به جفتیش گفت ــــ داریوش تو برو دخترو بگیر
تا خواست تڪان بخورد شهاب پایش را کشید و روی زمین افتاد
شهاب رو به مهیا فریاد زد
ــــ برید تو پایگاه درم قفل کنید
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خــدا *
* ادامه.دارد...
#رمان_جانم_میرود
#قسمت_هجدهم
ولی مهیانمی توانست تکان بخورد شهاب به خاطر او داشت وسط خیابا ِن خلوت آن هم نصف شب کتک می خورد
با فریاد شهاب به خودش آمد
ــــ چرا تکون نمی خورید برید دیگه
بلند تر فریاد زد
ـــ برید
مهیا به سمت پایگاه دوید وارد شد و در راقفل کرد
همان اتاقی بود که آن شب وقتی حالش بد شد اینجا خوابیده بود
از پنجره نگاهی کرد کسی این اطراف نبود و شهاب بدجور در حال کتک خوردن بود وضعیتش خیلی
بد بود تنهاکاری که می توانست انجام دهد این بود ڪه از خودش دفاع می کرد
باید کاری می کرد
تلفنش هم همراهش نبود
نگاهی به اطرافش انداخت
گیج بود نمی دانست چی کاری باید انجام دهد
از استرس و ترس دستانش یخ کرده بودند
با دیدن تلفن به سمتش دوید
گریه اش گرفته بود دستانش می لرزید
نمی توانست آن را به برق وصل کند دستانش می لرزید وکنترل کردنشان سخت بود اشکانش روی
گونه هایش سرازیر شد
ـــــ اه خدای من چیکار کنم
با هق هق به تلاشش ادامه داد
با کلی دردسر آن را وصل کرد با ذوق گو شی را بلند کرد ولی تلفن قطع بود
دیگر نمی دانست چیکار کند محکم تلفن را به دیوار کوبید
و داد زد
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خــدا *
* ادامه.دارد... *
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تروریستی که امروز اعدام شد بعد از فرار، در خارج از کشور دستگیر و به ایران بازگردانده شده بود
🔸این فرد ۸ بهمن پارسال با هدایت افسر اطلاعاتی موساد قصد داشت مجتمع کارگاهی وزارت دفاع در اصفهان را منفجر کند.
سکوی ارتباطی موساد و این فرد، واستاپ بود
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماز_شب
💠 آیت الله فیاض دستجردی رحمةالله علیه؛
🔸 نماز شب را مقید باشید، کار به کار کسی هم نداشته باش، این گنج است، هرکسی استعداد و توان دنبال گنج رفتن را ندارد، البته همه به گنج علاقه دارند.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️آرزوهایت را از او طلب کن
✨چرا که
♥️خواست خواستِ خداست
✨هر آنچه او
♥️بخواهد همان ميشود
✨به اراده ی او
♥️هرغیر ممکنی ممکن می گردد
✨شبتون پر از
♥️آرزوهای دست یافتنی
🌸🍃
#بهترین_سرآغاز
#موضوع؛ برخورد شدید خداوند با کسانی که از جنگ و جهاد فرار میکنند:
🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
✨﷽✨
( آیه ) ۞ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ [243]
#ترجمه؛
(اى مؤمنين) آیا از سرگذشت جماعتی که هزاران نفر بودند و بخاطر(فرار از جنگ در راه خدا و) ترس از مرگ از خانه هایشان به بیرون( از شهر) رفتند، خبر نداری؟ (شما باید از اینگونه حوادث تاریخی باخبر شوید و عبرت بگیرید) و خداوند( نیز در برابر آن عمل و فکر غلط آنها) گفت: بمیرید! ( و آنها به فرمان و اراده الهی مردند اما برای اینکه سرگذشت آنها درس عبرتی باشد برای دیگران، و از سوی خداوند لطف و احسانی شامل حال آنها شود) سپس آنها را زنده کرد. البته خداوند نسبت به مردم، دارای احسان و صاحب کرم و بخشش است ولی اکثر مردم شکرگزار احسان الهی نیستند.
#جزء2
#سوره_بقره /صفحه ۳۹ /آیه ۲۴۳
#نزول؛ مدینه
🔹طرح#آیه_به_آیه قرآن کریم(موضوع و مفاهیم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر مهدی فاطمه 🤚
روز من با سلام بر شما آغاز می شود❤
#یاصاحبنا