اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام
فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات
اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام
ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر می روی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
«دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست»
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
#علیرضا_قزوه
ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط!
خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط!
سال ها تدریس می کردم خطا را با خطا
سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!
بی خبر بودم دریغا از اصول الدین عشق!
خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!
دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند
این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط الّا غلط !
روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب
روز آخر مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!
گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود
شیخــنا فرمود امّا یا خطا شد یا غلط!
گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه!
گفت می دانم غلط داریم آخر تا غلط !
روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت
دیده ی من یک غلط می دید و او صدها غلط!
یا رب از تو مغفرت زیباست، از ما اعتراف
یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط!
#علیرضا_قزوه
🇮🇷 @sabzpoushan
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام
فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات
اترک سلام ، کرخه سلام و ارس سلام
ظهر بلوچ ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر می روی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
"دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست"
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
#علیرضا_قزوه
طوفان الاقصی
طوفان عزالدین قسام است
طوفان آزادی است
طوفان اسلام است
خشم سلیمانی است
آنک دلاور مردم غزه
برخاستند از جا
پیچیده در عالم
آوازه طوفان الاقصی
آنک ببین رود خروشان جوانمردی
از جای خواهد کند
بر باد خواهد داد
بنیاد نامردی
اینک ببین دیوارهای آهنین پوچاند
وین سستتر از عنکبوتان در پی کوچاند
اینک ببین طوفان الاقصی جهان را تازه خواهد کرد
این فتح و پیروزی مبارک باد
صبح ستم سوزی مبارک باد
اینک جهان در صبح الاقصی
همراه با خورشید میخندد
فردا از آن ماست
برخیز فرزندم
امشب دوباره اسم شب صبح است
فردا دوباره اسم شب طوفان الاقصی است
#علیرضا_قزوه
🇮🇷 @sabzpoushan
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام
فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات
اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام
ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر می روی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
«دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست»
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کُشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
#علیرضا_قزوه
🇮🇷@sabzpoushan
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار، صف به صف نشستهاند
کاروانی از شهید، کاروانی از بهار
ای بهار مهربان، در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمیکشی دست مهر اگر، مَکش
تشنۀ محبتاند لالههای داغدار
دستهدسته گم شدند سهرههای بینشان
تشنهتشنه سوختند، نخلهای روزهدار
میرسد بهار و من بیشکوفهام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار!
#علیرضا_قزوه
#شعر_انتظار
#شهدا
امام_خمینی_ره_مدح
امام_خمینی_ره_ارتحال
با آن که آبدیدهی دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم
امروز اگر به سایهی راحت نشستهایم
مدیون استقامت آن سرو قامتیم
دیریست چشمها همه مبهوت آن لب است
عمریست سرسپردهی آن خال وحدتیم
این دستها ادامهی دستِ وفای توست
امروز اگر بزرگتر از بینهایتیم
باشد که دستِ دوست تسلایمان دهد
ما را که تا همیشه قَدَحنوشِ حسرتیم
رونقفزای میکدهی عشق بعد از این
تا صبح وصل تشنهی جام ولایتیم
#علیرضا_قزوه
🇮🇷@sabzpoushan
عاشقان، از گونِ دشتِ عطش طاق ترند
ماهیانی که اصیل اند در اعماق ترند...
دوره ی آینگی سر شده یا آینه نیست؟
مردمِ کوچه ی آیینه بداخلاق ترند...
واعظا! موعظه بگذار؛ که وعّاظِ عزیز
به تقلّای گناه از همه مشتاق ترند...
راستیرا، اگر از نان و خورش نیست خبر،
این گدایان زِ چه از پادشهان چاق ترند..؟
پسران و پدران، بیخبر از حالِ هم اند
روزِ محشر، پدران از پسران عاق ترند...
بعد از این نامِ من و گوشهی گمنامیها
که غریبانِ جهان، شهره ی آفاق ترند...
#علیرضا_قزوه
🇮🇷@sabzpoushan
عيد آمد
گرچه غم میکِشدم سوی جهانهای دگر
خنده را ترجمه کردم به زبانهای دگر
عید با آینه و سبزه و قرآن آمد
سبزم از خلوت و از جلوت جانهای دگر
سی سحر سر شد و از عشق نپرسیدم چیست
فرق این یک رمضان با رمضانهای دگر؟
پشت این کوه پر از دیو سپید است و سیاه
هفتخوان طی شد و شد نوبت خوانهای دگر
دشت لبریز جوانهای فرو افتادهست
شادمانم که سوارند جوانهای دگر
عید شد، عید... مبادا نگرانم باشید
نگران توام و دلنگرانهای دگر
در وداع رمضان چشم و زبان! گریه کنید
کاشِمان چشم دگر بود و زبانهای دگر
#علیرضا_قزوه
#عید_فطر
🇮🇷@sabzpoushan
دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم
به دریا می زدم در باد و آتش خانه می کردم
چه می شد آه ای موسای من، من هم شبان بودم
تمام روز و شب زلف خدا را شانه می کردم
نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم
اگر می شد همه محراب را میخانه می کردم
اگر می شد به افسانه شبی رنگ حقیقت زد
حقیقت را اگر می شد شبی افسانه می کردم
چه مستی ها که هر شب در سر شوریده می افتاد
چه بازی ها که هر شب با دل دیوانه می کردم
یقین دارم سرانجام من از این خوبتر می شد
اگر از مرگ هم چون زندگی پروا نمی کردم
سرم را مثل سیبی سرخ صبحی چیده بودم کاش
دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم
#علیرضا_قزوه
🇮🇷@sabzpoushan