eitaa logo
سَبزِ سُرخ
12.1هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
16.8هزار ویدیو
81 فایل
رسانه شهدا کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
💢شهید اربعین 🔹روز اربعین بود. پدر خود را سراسیمه به بیمارستان میناب رساند. تیر از پهلوی چپ رضا وارد شده و به کبدش رسیده بود. نگاهش را به نگاه پسر دوخت و اشک در چشمانش حلقه زد: « چی شده بابا ؟». انگار همه روضه های علی اکبری که تا آن روز شنیده بود داشت برایش تداعی می شد. 🔹رضا لب های خشک اش را حرکت داد : «برام دعا کن». همزمان تیم جراحی مجروح را با خودشان بردند. دکترها هشت ساعت در اتاق عمل تلاش کردند اما بی فایده بود. شهید محمدرضا قنبری شهادت: 1/4/67 @Shohadanaja
💢شهید اربعین 🔹روز اربعین بود. پدر خود را سراسیمه به بیمارستان میناب رساند. تیر از پهلوی چپ رضا وارد شده و به کبدش رسیده بود. نگاهش را به نگاه پسر دوخت و اشک در چشمانش حلقه زد: « چی شده بابا ؟». انگار همه روضه های علی اکبری که تا آن روز شنیده بود داشت برایش تداعی می شد. 🔹رضا لب های خشک اش را حرکت داد : «برام دعا کن». همزمان تیم جراحی مجروح را با خودشان بردند. دکترها هشت ساعت در اتاق عمل تلاش کردند اما بی فایده بود. شهید محمدرضا قنبری شهادت: 1/4/67 @Shohadanaja
💢شهید اربعین 🔹روز اربعین بود. پدر خود را سراسیمه به بیمارستان میناب رساند. تیر از پهلوی چپ رضا وارد شده و به کبدش رسیده بود. نگاهش را به نگاه پسر دوخت و اشک در چشمانش حلقه زد: « چی شده بابا ؟». انگار همه روضه های علی اکبری که تا آن روز شنیده بود داشت برایش تداعی می شد. 🔹رضا لب های خشک اش را حرکت داد : «برام دعا کن». همزمان تیم جراحی مجروح را با خودشان بردند. دکترها هشت ساعت در اتاق عمل تلاش کردند اما بی فایده بود. شهید محمدرضا قنبری شهادت: 1/4/67 @Shohadanaja